خلاصه حروف اضافه  مکانی مرجع غنی در درک و تفسیر قرآن به روش شناختی می باشند. در نوشتار حاضر با محوریت سخن «عن»، یکی از پرکاربردترین حروف در قرآن، کوشش شده هست که معانی این سخن و نحوه  گسترش آنان با تکیه بر اصول و قواعد گسترش مفهوم در رویکرد معناشناسی شناختی، بررسی و […]

 

خلاصه

حروف اضافه  مکانی مرجع غنی در درک و تفسیر قرآن به روش شناختی می باشند. در نوشتار حاضر با محوریت سخن «عن»، یکی از پرکاربردترین حروف در قرآن، کوشش شده هست که معانی این سخن و نحوه  گسترش آنان با تکیه بر اصول و قواعد گسترش مفهوم در رویکرد معناشناسی شناختی، بررسی و آنالیز شود.

  بدین منظور، به روش توصیفی-  تحلیلی کاربردهای سخن «عن» در آیات بررسی شده و پس از مروری بر مبانی دیدگاهی پژوهش، چون شناسایی مسیرپیما و مرزنما و اثبات وجود شبکه ای از مفاهیم که به معنای پیش نمونه پیوند خورده اند، مفهوم کانونی این سخن معرفی شده هست. بر این اساس، نحوه  گسترش مفهوم سخن «عن» در عبارات قرآنی، آنالیز و بررسی شده و قواعدی بدین منظور پیشنهاد شده هست، من جمله این قواعد: مساله انطباق، مساله  منطقه  فعال و پویایی مفهوم هست که هرکدام دارای مؤلّفه های دیگری هست که باعث بسط و توسعه  معنای این سخن در آیات قرآنی شده هست.

کلیدواژه ها

سخن عن، معناشناسی شناختی، قواعد گسترش مفهوم، انطباق، منطقه فعال، پویایی مفهوم

مقدمه

مفهوم شناسی شناختی که از زبان شناسی شناختی نشأت گرفته، رویکردی هست که در آن زبان را برای سازماندهی، پردازش و جابه جایی اطلاعات به کار می برند و به لحاظ روش شناختی، تجزیه و آنالیز مبانی تصوری و تجربی مقولات زبانی برای رسیدن به مقصود گوینده  کلام از اهمیت بنیادی بهره مند هست. معناشناسی شناختی در حروف قرآن هم بحثی هست که مفهوم و مفهوم حروف به کاررفتهدرقرآنراتحلیل می کند و این آنالیز به منظور کشف مفاد علامت های نمادین برای مفاهیم ذهنی این حروف هست. در این رویکرد، علامت های زبان محصول ذهن هست که با شناخت و تجارب محیطی رابطه ای عمیق دارد.

معناشناسی شناختی به طور مستمر نگاه مخصوصی به پدیده چندمعنایی و قواعد بسط و توسعه  معنا به  مخصوص در حروف داشته  است؛ در نتیجه ضروری هست از رویکرد معناشناسیِ شناختی برای دست یافتن به معارف بیشتری از قرآن استفاده کرد. ازاین رو، سخن «عن» را برگزیدیم و آن را طبق قواعد گسترشمعنا آنالیز شناختی کردیم، تا با واکاوی های این حوزه دربارۀ سخن عن، شیوه ای کاربردی را برای چگونگی تفسیر و کشف معانی حروف قرآنی معرفی کنیم. حال علی رغم عرضه  تفاسیری که تاحالا دربارۀ قرآن کریم نگاشته شده هست، خلاء هایی در آن دربارۀ تصریح مفهوم حروف رویت می شود که معناشناسی شناختی در تفسیر قرآن می کوشد، این خلاء ها را پر کند.

در نتیجه با تکیه بر مطالب فوق نوشتار حاضر به دنبال جواب گویی به سؤالات زیر هست:

۱٫ رابطه مفهوم پیش نمونه ای با معانی دیگر سخن «عن» در رویکرد شناختی چه طور تصریح می شود؟

۲٫ قواعد گسترش مفهوم در رویکرد شناختی کدامند؟

۳٫ نقش قواعد گسترش مفهوم در بسط و توسعه  معنایی سخن «عن» چه طور آنالیز می شود؟

سابقه  بحث

رابطه مفهوم پیش نمونه ای با معانی دیگر سخن «عن» در رویکرد شناختی چه طور تصریح می شود؟۲٫ قواعد گسترش مفهوم در رویکرد شناختی کدامند؟۳٫

نقش قواعد گسترش مفهوم در بسط و توسعه  معنایی سخن «عن» چه طور آنالیز می شود؟برای جواب گویی به این سؤالات نخست سابقه آن بررسی و پس از آن مبانی دیدگاهی بحث تصریح و طبق آنان سخن «عن» با تکیه بر قواعد گسترش مفهوم آنالیز شناختی می شود. تا جایی که نگارنده بررسی کرده، کار مستقلی در رابطه با موضوعِ بررسی قواعد گسترش معنایی سخن «عن» در قرآن با رویکرد شناختی، صورت نگرفته هست.

پژوهش های دیگری در راستای  معناشناسی شناختی در قرآن نگارش یافته اند من جمله: پور ابراهیم (۱۳۸۸) در پژوهشبررسی زبان شناختی استعاره در قرآن، انواع استعاره های مفهومی را در پانزده بخشی از قرآن کریم بررسی کرده و برای آ نها طرح واره هایی عرضه داده هست؛ در نتیجه به نحو کلی به موضوع استعاره ها و طرح واره های عکسی پرداخته و نقش معانی گوناگون حروف در مفهوم سازی های قرآنی را ارزیابینکرده هست.

کرد زعفرانلو کامبوزیا و حاجیان (۱۳۸۹) در مقاله  «استعاره های جهتی قرآن با رویکرد شناختی»، ضمن تصریح استعاره جهتی و عرضه  تعریف طرح واره  ایجاد شده به دست آن، وجود استعاره  جهتی بالا / و پایین را با آوردن آیات قرآن اثبات کرده هست. در این اثر نیز مؤلفان بحثی دربارۀ قواعد گسترش مفهوم در حروف مطرح نکرده اند.

قائمی نیا (۱۳۹۰) در کتاب معناشناسی شناختی قرآن، با نگاه شناختی به تفسیر آیاتی از قرآن پرداخته هست، به طور مثال وی در قسمتی از این کتاب به طورخاص قواعد گسترش مفهوم در زبان شناسی شناختی را معرفی کرده هست؛ البته به نقش این قواعد در نحوه  به دست آوردن معانی حروف دقت نکرده هست، هرچند وی در مبحثی دیگر به معناشناسی شناختی حروف نیز اشاره ای کرده هست که تغییر مفهوم حروف اضافه را یکی از عاملان برهم زننده اصالت تعابیر قرآن می داند و در ذیل آیاتی به نقش مفهوم سازی حروف می پردازد. خسروی و دیگران (۱۳۹۳) در پژوهش بررسی طرح های عکسی در مفهوم شناسی شناختی واژگان قرآن، تصویرسازی های قرآن در قالب سه طرح حجمی، حرکتی، و قدرتی را بررسی کرده هست که در آن مؤلفان طرح های عکسی عبارات قرآنی را مدّنظر قرار داده  و از حروف سخنی به میان نیامده هست.

  اثر دیگر در این رابطه ایمانی و منشی زاده (۱۳۹۴) در مقاله  بررسی شبکه معنایی سخن «فی» اهمیت آن در ترجمه قرآن از منظر معنی شناسی شناختی، با تکیه بر مفهوم مکانی و کانونی سخن «فی» سایر معانی زمانی، انتزاعی، استعاری و مجازی را منشعب از مفهوم پیش نمونه این سخن می داند و کاربردهای سخن «فی» که به این طریق بسط یافته اند، از قرآن استخراج کرده و در انتهاء با آنالیز هایی به چگونگی معادل آوری برای این سخن در زبان فارسی توجه داشته هست.

نقص این مقاله نیز معرفی نکردن قواعد دستیابی به شبکه های معنایی حروف هست؛ اما آثاری دیگر با هدف تصریح شناختی مفهوم حروف به رشته تحریر در آمده هست که اکثراً بعد شناختی حروف در زبان فارسی را نقد و بررسی کرده اند.

۱٫مبانی دیدگاهی پژوهش

نمونه هایی از آن آثار چنین هست: گلفام و دیگران (۱۳۸۸) در مقاله بررسی سخن اضافه «از» در چارچوب معناشناسی شناختی و قیاس آن با رویکرد سنتی، علاوه بر معرفی خوب ترین روش دستیابی به معانی حروف، روش های سنتی حروف مکانی در زبان فارسی را تشریح کرده هست و روش نو در روشن سازی مفهوم حقیقی حروف را روش شبکه ای مفهوم مبتنی بر شباهت حروف می داند و رابطه  مفهومی شبکه های معنایی را ظاهر می سازد و این نظریه را با کانون قراردادن حروف مکانی و به صورت خاص سخن «از» در چارچوب مفاهیمی چون طرح واره، شکل و زمینه استعاره بررسی می کند.  زاهدی و محمدی زیارتی(۱۳۹۰) در مقاله شبکه های معنایی سخن اضافه  فارسی «از» در چارچوب معنی شناسی شناختی، پس از طرح مبانی دیدگاهی، روش تایلر و ایونز را در این مورد مبنا قرار می دهد و پس از آن معانی این سخن را آنالیز شناختی می کند، به طور مثال در این جمله که آب استخر از چاه هست، آب استخر را زمینه و چاه، مثل شکل قرار می گیرد و رابطه بین شکل و زمینه را با مفهوم طرح واره تصریح و سر انجام خوشه های مفهوم این سخن را مشخص می نماید. اما تمرکز پژوهش حاضر به صورت خاص روی تصریح مفهوم سخن عن با تکیه بر رویکرد شناختی هست که برای نیل به این مقصود نمونه های آن از قرآن استخراج شده و با توجه به روش های گسترش مفهوم در معناشناسی شناختی این سخن آنالیز و بررسی شده هست. مبانی دیدگاهی پژوهشزبان شناسی شناختی در اواخر دهه  1970 و اوایل دهه  1980 میلادی متولد گردید.

این رویکرد زبان را در نقش شناختی آن مطالعه می کند و فرض بر این هست که ساختار زبان، بازتاب مستقیم شناخت هست؛ به این مفهوم که یک عبارت زبانی خاص با نوع خاصی از مفهوم سازیِ یک رخداد خاص مربوط می شود (گلفام و یوسفی راد، ۱۳۸۵، ص۳۴). لانگرا و لیکاف را میتوان بنیان گذاران این شاخه  زبان شناسی به حساب آورد. یکی از علل با اهمیت این زبان شناسان این هست که زبان منعکس کننده الگوهای تفکر و ذهن آدم هست؛ در نتیجه مطالعه  آن، مطالعه  الگوهای مفهوم سازی هست (شریفی، ۱۳۸۸، ص۲). براین اساس بین قوای شناختی فرد و معانی زبانی او رابطه ای قوی وجود دارد. تایلر و ایوانز بر بر طبق الگوی چندمعنایی سامان مند آن را پایه گذاری کردند و پس از آن در اقدامات دیگران گسترش یافت. در الگوی چندمعنایی سامان مند، کوشش بر این هست که شیوه ای سامان یافته و انگیخته برای واکاوی معناهای گوناگون یک واژه چندمعنا عرضه شود. به این قصد باید روش های روشن و تأیید شده برای شناسایی معناهای مجزای حروف که منسوب به بافت نباشند، در راستای شناسایی مفهوم اولیۀ آنان در پیش گرفته شود (بامشادی و دیگران، ۱۳۹۴، ص۶).

به همین سبب زبان شناسان شناختی به جای مفهوم از شبکه شعاعی مفهوم سخن بیان می کنند. در این مدل برای مفهوم یک نمونه اصلییا مرکزی به اسم «معنای مرکزی» گمان می شود.

۲٫ آنالیز شناختی سخن «عن» با محوریت مفهوم پیش نمونه

درنتیجه شبکه ای از معانی پیدا می شود و باید متذکر گردید، زبان شناسان شناختی با تکیه بر اصل شبکه  معنایی باور دارند که هر واژه دارای یک مفهوم اولیه و کانونی هست که با گذشت زمان و بر اثر کاربرد آن در بافت های گوناگون، گرفتار گسترش معنایی می شود و معناهای جدیدی را می پذیرد (بامشادی و همکاران، ۱۳۹۴، ص۲). سخن جر «عَن» هم از این قاعده مستثنی نیست و گاهی دربردارنده مفاهیمی اضافه  بر مفهوم پیش نمونه و مکانی اش هست که باید برای درک لایه های مکرر قرآن این معانی اضافه مدّنظر قرار گیرد.

  حالا پس از معرفی مفهوم پیش نمونه با برشمردن قواعد گسترش مفهوم در زبان شناسی شناختی بعضی از معانی این سخن را با استخراج آیاتی از قرآن عرضه و سخن «عن» طبق این قواعد آنالیز شناختی می شود.

آنالیز شناختی سخن «عن» با محوریت مفهوم پیش نمونهگام نخست در معناشناسی شناختی سخن «عن» تشخیص مفهوم اولیه و پس از آن معانی ثانوی آن هست که در این رویکرد، از طریق سازوکارهایی چون انطباق، منطقه  فعال، پویایی مفهوم، بسط و توسعه می یابد و در یک شبکه معنایی قرار می گیرد و با دیگر معانی مربوط می گردند.

در معناشناسی شناختییکی از ملاک های تشخیص مفهوم اولیه، غلبه و چیرگییک مفهوم هست که اعضاء زبان آن را تأیید می کنند (رک: صفوی، ۱۳۷۹، ص۲۴۳).  با مراجعه به مراجع اولیه و اعضاء زبان، میتوان اظهار کرد: مشهورترین و کانونی ترین مفهوم «عن»، «مجاوزت و سیر» هست که نشان دهنده  عبور از مکان یا زمان یا امری (مجاوزت) هست؛ یعنی فاعل فعل قبل چیزی را با فعل خود از مجرور گذرانده هست.

برای نمونه در آیه «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِع» ‏(سجده/۱۶) «پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود»، سخن «عن» به معنای کانونی اش به کار رفته و مفهوم سیر و مجاوزت لحاظ شده هست که این مفهوم کلیدی و مرکزی سخن «عن» هست؛ چراکه سخن عن تعرض «جنوب» را از «مضاجع» که مکان فیزیکی هست نشان می دهد، گویی پهلوها از بسترها کنده می شود و از آن می گذرد که مفهوم سازی آن به نحو زیر هست.

۳٫ قواعد تغییر و گسترش مفهوم

در شکل بالا که منظر اعلای «عن» به عکس کشیده شده هست، عنصر متحرک با دایره  تیره با اسم «مسیرپیما»یا (tr) حرکت خود را شروع می کند، تا  اینکه به «مرز نما» (lm) می رسد؛ اما در محدوده  آن زمینه قرار نمی گیرد؛ لکن از آن می گذرد. این صحنه از موقعیت آدم با محیط پیرامونش با مفهوم اصیل سخن عن شکل می گیرد که به آن مفهوم مرکزی بیان می کنند؛ اما گاهی حرکت و گذر شکل متغیر از بالای زمینه اتفاق می افتد و گاهی از پایین. در نتیجه مجاوزت که مفهوم کانونی سخن «عن» هست، تنها ورود به زمینه و گذر از میان آن را نمی رساند؛ لکن مجاوزت امکان دارد از بالا یا پایین نیز انجام گیرد، هرچند در دایره  معنایی مفهوم سرنمونی می ماند؛ اما در رتبه  پایین تری از مفهوم کانونی قرار می گیرد و به تعبیر دیگر گذر عنصر متحرک از میان زمینه نسبت به گذر آن از بالا یا پایین مرزنما پیش نمونه ای تر هست.

۳-۱٫انطباق

سایر معانی این سخن، با افزایش و کاهش پیرامون این مفهوم می چرخند که در ادامه این معانی با استخراج آیات و آنالیز شناختی آنان و چگونگی گسترش معنایی این سخن در بافت آیات بررسی می شود. قواعد تغییر و گسترش معنادر تغییر و گسترش مفهوم در رویکرد شناختی سه مؤلّفه اثرگذاری به سزایی دارند که باعث می شود معناییک واژه در بافت ها و کاربردهای گوناگون عوض شود.

۳-۱-۱٫ شرح همنشینی

حالا به توضیح این مؤلّفه ها و زیرشاخه های آنان با شواهدی از قرآن که در آن مفهوم سخن جر «عن» در ترکیب های متفاوت تغییریافته هست، می پردازیم. ۳-۱٫

انطباقوقتی واحدهای معنایی کنار یکدیگر قرار می‎گیرند، جرح و تعدیلی در مفهوم اجزای همنشین به وجود می آورند.

 

۳-۱-۲٫ رابطه  جانشینی

درحقیقت شرح های بافتی منتج به تغییر و گسترش معنایییک واژه می گردند که در ادامه به نمونه هایی از این نوع روش گسترش  معنایی با آوردن مثال هایی قرآنی از سخن «عن» اشاره خواهد گردید. ۳-۱-۱٫ در قرآن کریم نمونه هایی از کاربرد سخن عن وجود دارد که تفاوت آنان در جانشینی حروف به جای یکدیگر یا طرز قرارگرفتن مسیرپیما و مرزنما هست که در ادامه برای روشن کردن این روش گسترش معنایی نمونه هایی از آن آنالیز شناختی می شود، مثل:

«… شرح همنشینیبرخی واژه ها در قرآن به کار رفته اند که اگر به بافت یا سیاق همان آیه توجه شود، به معنای یا دامنه مفهوم آن واژه جابه جا می گردیم…» ( گاهی از روی سیاق آیه میتوان بافت شناسی کرد و از خود متن، مفهوم یا مراد را کشف نمود (ایزوتسو، ۱۳۷۸، ص۷۴)؛ به عبارت دیگر، کلمات یا کدهایی که در یک بافت منسجم مثل یک آیه به کار رفته اند، توان دارند با یکدیگر رابطه ای هماهنگ داشته باشند؛ به شکلی  که از ارجاع بخشی به بخش دیگر در همان آیه میتوان مفهوم واژه را کسب کرد که در آن تغییر در بافت کاربردی واژه باعث تغییر معنایی آن می شود (قائمی نیا، ۱۳۸۹، صص۲۲۷ ـ ۲۲۴؛ میه آنتوان، ۱۹۷۶، ص۲۲۰).

«…مثل کاربرد سخن عن در این آیه  «الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی‏  عَنْ‏  وَکانُوا لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً» (کهف: ۱۰۱)، همان ها که پرده‏اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود و قدرت شنوایى نداشتند که استفاده از سخن «عن» با «فی» و موقعیت سازی فعل «کانت» در بافت  این آیه باعث تغییر مفهوم سخن عن از «مجاوزت» به «مانعیت» شده هست و در تصریح شناختی آن میتوان اظهار کرد: در این نمونه سخن «عن» با همنشینی با «فی» مفهوم مانعیت را در ذهن تداعی می کند؛ زیرا از یکسو با کاربرد فی مسیرپیما در محدوده   غطاء قرار می گیرد و وی را از گذر به محدوده  ذکر باز می دارد و از سوی دیگر کانت موقعیت ایستا را در درون غطاء برای مسیرپیما ترسیم می کند…» ( بنابراین مفاهیم مستخرج از بافت آیه باعث شده هست، سخن عن مفهوم «گذر و مجاوزت» را از دست بدهد و در مفهوم «مانعیت» گسترش یابد.

درحقیقت با همنشینی عن با فی و کانت، مفهوم مجاوزت به منع حرکت مسیرپیما به سوی محوطه  ذکر و شنیدن کلام حق دلالت دارد. ۳-۱-۲٫

رابطه  جانشینیاگر نسبت مفردات را در کانون عمودی پی دریافت کنیم، مفهوم یا معانی دیگری برای کلمه از طریق جانشینی به دست می آید. اگر واژه «الف» جانشین واژه «ب» در بافت یکسان و همانند شود، این جانشینی به لحاظ معناشناسی جایگاه مهمی دارد؛ زیرا در کشف مفهوم یا مراد، نقش بنیادی ایفا می کند و در زیادی از نمونه ها توان دارد از نظر معناشناسی تأثیرگذار باشد (ایزوتسو، ۱۳۷۸، ص۷۷؛ قائمی نیا، ۱۳۸۹، صص۲۲۷ ـ ۲۲۴).

  در قرآن کریم نمونه هایی از کاربرد سخن عن وجود دارد که تفاوت آنان در جانشینی حروف به جای یکدیگر یا طرز قرارگرفتن مسیرپیما و مرزنما هست که در ادامه برای روشن کردن این روش گسترش معنایی نمونه هایی از آن آنالیز شناختی می شود، مثل:«.

«

«… ..» (» (مائده: ۴۱)، آ نها اظهارات را از مفهوم اصلیش تحریف مى‏کنند.

با کاربرد عن، در آیه اول گذر کلام از جایگاهش مدّنظر خداوند هست؛ یعنی اینکه پیش از آنکه کلام در جایگاهش استقرار یابد، آن  را تغییر می دادند؛ در نتیجه مفهوم عن در این نمونه «قبل از» هست؛ زیرا بر طبق عکسی که عَن در این آیه ایجاد می کند، مواضع، فضای مکانی هست که باید کلام درون آن قرار می گرفت. اما یهودیان کلام را پیش از استقرار در جایگاه و فضا آن گذر  دادند، با این توضیح امکان دارد منظور تحریف هنگام نوشتن و نسخه برداری از کلام خداوند باشد؛ زیرا با آنکه می دانستند جایگاه کلام کجاست، آن را از آن موضعش گذر می دادند. با این توضیح، نظر بعضی از مفسران که تحریف تفسیری را هم از این آیه نتیجه گرفته اند، آسیب زده هست؛ چراکه در این رابطه بیان می کنند: یحرفونه الکلم عن مواضعه؛ یعنی: ۱- تفسیر غلط؛ ۲- تغییر و مبدل هایى که در عبارات رخ مى‏دهند و کلامى که از خدا نیست را از خدا می دانند.

  حتی بعضی چون فخر رازی، تحریف تفسیری را بر تحریف لفظی رجحان دادند (رک: فخررازی، ۱۴۲۰، ج۱۱، ص۳۲۵؛ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۶، ص۲۷۴؛ طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۵۰، ص۲۴۰).

 اگرچه بعضی دیگر از مفسران چون مکارم شیرازی، این آیه را مطابق عکسی که از آن بر می آید، تفسیر می کند و در این راستا می گوید: آنان کلمات را تحریف می کنند و از محل و مسیر آن بیرون مى‏برند و نیز قسمت هاى ملاحظه انگیزى از آنچه به آنان گفته شده بود را یادشان می کنند (مکارم شیرازی، ۱۳۷۲، ج۴، ص۳۱۲)؛ اما در آیه  41 مائده که «من بعد» جانشین «عن» شده هست، هرچند به  لحاظ تفسیر شناختی همانند آیه قبل ناظر به تحریف لفظی هست نه تحریف تفسیری؛ به این سبب که دو مرتبه هم از قرارگرفتن کلام در مکان و جایگاهش سخن رفته هست و مفسران هم همان خطاهایی که دربارۀ آیه اول داشته اند، در اینجا نیز تکرار کرده اند؛ زیرا که اکثراً از تغییر و مبدل حکم سخن گفته اند (رک: فخر رازی، ۱۴۲۰، ج۱۱، ص۳۵۹؛ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷، ص۳۸)؛ اما به لحاظ تغییر در نوع کاربرد سخن که در آیه موخر به جای عن، «من بعد» جایگزین شده هست، مشخص هست آیات ابتدا در جایگاهشان مستقر گردیده اند و پس از ان از جایگاهشان تحریف شده اند؛ چراکه سخن مِن، شروع حرکت آیات را چون مسیرپیمایی از محلشان نشان می دهد. چنانکه ملاحظه گردید، خداوند در تعبیرییکسان صرفاً با جانشینی حروف به جاییک دیگر صحنه های مختلفی از تحریف کتاب مقدس را معلوم می کند؛ در نتیجه چون سخن عن بر گذر و مجاوزت دلالت دارد، زمانی را نشان می دهد که هنوز آیات در جایگاهشان مستقر نشده اند که در این هنگام دچار تحریف می گردند و مسیرپیما با حالت تحریف بر آنان گذر می کند و نمی گذارد در جایگاهشان قرار دریافت کنند؛ در نتیجه مفهوم سخن عن از مفهوم مجاوزت صرف به معنای گذر و گذر بهمراه اشاره به زمانی خاص گسترش یافته هست.

مراجع

نمونه  دیگری که منتج به بسط و توسعه  معنا در سخن عن به این روش شده هست، در این آیات دیده می شود که در آنان در تعبیرییکسان با رابطه  جانشینی جایگاه مرزنماها متحول شده هست و همین موضوع علت توسعه مفهوم سخن عن شده هست: «اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْ  مِنْ رَبِّکَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ» (انعام: ۱۰۶)، از آنچه از طرف پروردگارت به سوى تو وحى شده پیروى کن، جز او هیچ معبودى نیست و از مشرکان روى برتاب.

در این سه آیه سخن «عن» موقعیتیکسان مسیرپیما (پیامبر«ص») را برای گذر از مرزنماهای متفاوت گزارش می کند که میتوان نوعی رابطه  جانشینی بین این سه آیه قایل گردید.
درواقع بین سه مفهوم «مشرکان» و «جاهلان» و «برخی از یهودیان» مشترکاتی من جمله نافرمانی از خدا و رسولش وجود دارد، چنانکه اعراض پیامبر(ص) از این سه فرقه می گذرد و آنان به این سبب که مشمول روی گردانی پیامبر شده اند، به هم پیوند می خوردند.
گویی هر یک از این گروه توان دارند مصداقی برای گروه دیگر باشد، برای مثال مشرکین و آن گروه یهودی مصداقی از جاهلین تلقی گردند؛ زیرا آ نها نیز به یگانگی خدا یا نسبت به حقانیت رسول اکرم جاهل بودند؛ در نتیجه نقش سخن عن ایجاد رابطه جانشینی بین این سه مرزنما هست.
 بنابراین میتوان اظهار کرد: مفهوم سخن عن در این نمونه از مفهوم «مجاوزت» به «بی اعتنایی» توسعه یافته هست؛ زیرا در مفهوم مجاوزت و گذر مفهوم بی اعتنایی نهفته هست.
همان طور که توقف مفهوم «توجه» را بهمراه دارد، بدین ترتیب پیامبر(ص) مأمور شدند، تا با بی اعتنایی به مشی و گفتار این سه فرقه از کنار آنان بگذرد و به آنان توجه نکند.
در نتیجه «عن» که در نمونه نخست گذر پیامبر(ص) را از محیط مشرکان و در آیه پس از محیط جاهلان و در نمونه سوم از قوم ای از یهودیان نشان می دهد اگر با رویکرد تلفیق مفهومی به این آیات نگریسته شود، این سه مفهوم متمایز توان دارند به یک مفهوم مبدل گردند؛ زیرا میتوان بین این سه فرقه که به پیامبر(ص) امر شده هست، به آنان بی اعتنا باشد، مشترکات زیادی را پیدا کرد، درنتیجه هدف از چینش این  شکلی کلمات که تشابه تقریبی عبارات را نشان می دهد، جایگاهیکسان این سه فرقه نزد خداست که هر سه را مستحق روی گردانی پیامبرش می داند.
قرآن کریم.
ایزوتسو، توشیهیکو( ۱۳۷۸)، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدره ای، تهران: فرزان، چ۱۱٫
بامشادی، پاسا؛ جواد، بامشادی؛ شادی، انصاریان (۱۳۹۴)، «بررسی معنایی سه سخن اضافه  ærɑوtɑ،wælدر کردی گورانی از دیدگاه شناختی»،فصلنامه جستارهای زبانی، (صص۱-۲۵).

بنت الشاطی، عایشه عبدالرحمان (۱۳۷۶)، الاعجاز البیانی للقرآن الکریم، ترجمه حسین صابری، تهران: علمی و فرهنگی.

پورابراهیم، شیرین؛ ارسلان گلفام؛ فردوس آقا گلزاده و عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۸۸)، «بررسی زبان شناختی استعاره   جهتی بالا / پایین در زبان قرآن رویکرد معنی شناسی شناختی»،مجله  انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، ۱۲، ۵۵ -۸۱٫

روشن، بلقیس؛ فاطمه، یوسفی راد؛ فاطمه، شعبانیان (۱۳۹۲)، «مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان»،مجله زبان شناخت، پژوهشگاه علوم انسانی و پژوهش ها فرهنگی، ش۲، (صص۷۵-۹۴).

زاهدی، کیوان؛ عاطفه، محمدی زیارتی (۱۳۹۰)، «شبکۀ معنایی سخن اضافۀ فارسی «از» در چهارچوب معنی شناسی شناختی»،مجله تازه های علوم شناختی، ش۱، (۶۷-۸۰).

نویسندگان:

مریم توکل نیا: دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده علوم قرآنی زاهدان، زاهدان، ایران 

ولی الله حسومی: استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

فصلنامه پژوهشهای زبان شناختی قرآن بهار و تابستان ۱۳۹۶

سیوطی، جلال الدین (۱۳۹۲)، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، مترجم: محمود دشتی، شهر قم: دانشگاه اصول دین…