خلاصه
ارتباط آدم با خدا و به تبع آن ارتباط آدم با جامعه، از مهمترین ارتباطات آدم هست که سهمی عمده از اعتقاد، مشی و کارکرد او را در طول دوران زندگی به خود اختصاص میدهد. جامعه نبوی یا آخرین الگوی دینی و اجتماعی بشریّت، تحت کنترل مستقیم خداوند متعال شکل گرفته و به تبیین آیه ۲۹ سوره فتح، چهار فاز جوانهزدن، بهشکل نهال درآمدن، قوّت یافتن و سر انجام استوار شدن بر پایههای خود را از سر گذرانده هست.
با عنایت به هدایت و تربیت بشر به عنوان هدف نزول قرآنکریم و راهبرد الگوسازی جامعه نبوی، قرآنکریم، شکلگیری و ترقی این جامعه را گامبهگام پیش برده و در این مسیر، باآسیبشناسیهای بهموقع، آن را از گذرگاههای سانحه خیز به تندرستی گذر داده هست.
در این میان، سوره بقره به عنوان اولین سوره مدنی، در قسمتی از فاز استحکامبخشی به جامعه نبوی، در حوزه راهبری و آسیبشناسی، از اوائل فاز سوم شکلگیری؛ یعنی تنومندی و قوّت یافتن ایفای نقش نموده هست. با توجه به شرایط مخصوص ورود پیامبر به مدینه، شکلگیری رسمی جامعه و وضعیت قوانین الهی، همگام با نزول سوره بقره مشخص میشود.
در این سوره با یک آسیبشناسی هدفمند و ذکر مصادیق متعددی از نقض عهد مؤمنین گذشته، به اهمیّت و تعهد مؤمنین به عهد و میثاقهای الهی بسیار اهتمام شده و انسجام و استحکام یافتن جامعه نوپای دینی و ترقی مؤمنین در تصحیح ارتباطات اجتماعی و از سویی عدم بروز عارضه اجتماعی نقض عهد جمعی یا مهمترین عارضه جامعه نبوی در دوره سوم شکلگیری، منوط به میزان تعهد تکتک آنان به عهد و میثاقهای الهی دانسته شده است.
واژگان کلیدی
جامعه نبوی، آسیبشناسی، همگام با نزول، سوره بقره، عهد و نقض عهد، میثاق الهی
مقدمه
جامعه نبوی تشکیل شده از اجتماع مؤمنینی بود که با ظهور اسلام در مکّه، به خداوند و آرمانهای معرفی شده توسط پیامبر ایمان آورده و با ورود به مدینه، بر مبنای عهد و میثاق با خدا و پیامبر و پذیرش قوانین الهی، رسماً تشکیل حکومت دادهاند.
با استناد به این آیه و کوشش برای عرضه گزارشی تفسیرگونه از آن، در مییابیم که چهار فاز برای شکلگیری و رشد جامعه نبوی ترسیم شده هست:
۱٫ با استناد به این آیه و کوشش برای عرضه گزارشی تفسیرگونه از آن، در مییابیم که چهار فاز برای شکلگیری و رشد جامعه نبوی ترسیم شده هست:۱٫ ۲٫ رشد به صورت جوانه. ۳٫ ۴٫ رشد به صورت نهال نوپا. فاز تنومندی و قوام یافتن.
فاز استقلال و ایستادن بر پایههای خود. بررسیهای تاریخی و تفسیری نشان میدهد که دو فاز نخست شکلگیری جامعه نبوی در مکّه طی شده و همزمان با ورود اسلام به مدینه و هجرت پیامبر، فاز سوم شکلگیری و رشد جامعه نبوی شروع میشود.
شکلگیری و ساختاریابی جامعه نبوی در فاز سوم نیازمند وضعیت قوانین جدید و تولید انسجام داخلی هست و این دو مقوله نیز محصول سامان یافتن ارتباطات مؤمنین در دو حوزه ارتباط با خداوند و جامعه نوپای دینی میباشد.
برای دستیابی به این هدف، قرآن کریم در جایگاه وحی الهی، مبنای قانونگذاری و راهنمای دعوت اسلامی، گام بهگام جامعه نبوی را آسیبشناسی نموده و به سمت ترقی و پیشرفت سوق داده است.
طرح مسأله
به اتفاق مفسران و ارزیابی گزارشهای موجود، سوره بقره اولین سوره مدنی هست که با هجرت پیامبر به مدینه، به تدریج نازل شده هست. در این مقال محقق همگام با نزول و گزارشی تفسیری از این سوره، روند ساختاریابی و آسیبشناسی جامعه نبوی در فاز سوم شکلگیری جامعه نبوی، یعنی دوران غلظت و قوام یافتن را مطالعه نموده تا در این مسیر، اولین و مهمترین عارضه شکلگیری جامعه نبوی را کشف نماید. این مطالعه تفسیری علاوه بر این میتواند به تولید رویکرد اجتماعی تازه ای در تفسیر قرآن کریم بیانجامد؛ چراکه که نگاه آسیبشناسانه به جامعه نبوی همگام با نزول، راهکارهای قرآنی مبارزه با آسیبها و تقویت جامعهنبوی را ترسیم نموده و دستاوردهای کاربردی و مفیدی را برای امروز جامعه اسلامی در حوزه کیفیّت رفتارسازی فردی و جمعی مؤمنین عرضه مینماید. در نمایی کلی، ارزیابی فرآیند جامعه سازی دینی همگام با نزول و با نگاهی کاشف از آسیبشناسی، به ما مینمایاند که پیامبر در پرتو وحی و مدیریت الهی چه طور این حرکت وسیع و مؤثر اجتماعی را در قلب یک مجموعه قبیله بدوی که اعتقادات جاهلی، تعهد به نظام قبیلهای، بیدولتی و فقدان جامعهای متّحد بر مدار آرمانها و باورهای مشترک، مهمترین شاخصه آن بهشمار میرفته، شکل داده و با جابه جایی آن به مدینه با چه آسیبهایی دست و پنجه نرم کرده و با چه راهکارهایی آن را از چالشها گذر داده که تا عصر حاضر، امّت اسلامی قسمتی با اهمیت و تأثیرگذار از جامعه، تاریخ و فرهنگ بشریت را به خود اختصاص داده هست.
بیتردید سقوط و اعتلای جوامع محصول کوشش آحاد جامعه، همدلی آنان با یکدیگر، خصومت با دشمنان، اعتماد و باورشان به قوانین و مقررات، نگهدارى و مواظبت بر حرکات دشمنان و منافقان، ایمانشان به مسئولان و رهبران آن جامعه و میزان پایبندیشان به عهد و میثاقهای فردی و اجتماعی هست. مدینه نقطه شروع تشکیل رسمی جامعه اسلامی قلمداد میشود. در مکّه کوشش وافری گردید تا گروهی قوی، معتقد، خداترس، پایبند به عهد و میثاقهای الهی و در معیّت پیامبر، شکل بگیرد.
میتوان از این اشخاص به گروه پیشرو تعبیر نمود که در مکّه شکل گرفته و مبنای شکلگیری جامعه اسلامی در مدینه گردید.
روش تحقیق
سورههای نازل شده در مدینه که به بیست و هشت سوره بالغ میشود، هر یک به ابعادی از ویژگیهای جامعه پیشرو اسلامی اشاره کرده هست. شکلگیری جوامع نوبنیان، اتفاقی فوری بوده و در مقابل اگر این اجتماع بر پایههایی مستحکم بنا نشده باشد، به سرعت رو به زوال مینهد.
سابقه
در این میان، عملیات آسیبشناسی در فرآیند شکلگیری جامعه نبوی، از مهمترین کارهای انجام شده جهت استحکام قسمتی و انسجامدهی به جامعه ایمانی بهشمار میرود. سؤال کلیدی پژوهش آن هست که با استناد به آیه ۲۹ سوره فتح در نوع ساختاریابی جامعه نبوی و همگام با سوره بقره، به عنوان اولین سوره مدنی، چه نوع آسیبشناسیهایی در فرآیند تحوّل و شکلگیری جامعه ایمانی انجام شده هست.
برای جواب به این پرسش، نخست همگام با روند ساختاریابی جامعه نبوی و نزول سوره بقره، اهمیّت تعهد به پیمانهای الهی و مصادیق عهد و نقض عهد مؤمنین اقوام گذشته و پس از آن نقش آن را در قوام قسمتی یا آسیبرسانی به جامعه نبوی مطالعه خواهیم کرد.(۲) همچنان که خواهیم کوشید با شناسایی و چینش بسترهای اجتماعی و انسانی موجود جامعه مدینه در امکان واقع شدن نقض عهد جمعی، راهکارهای راهگشای سوره بقره در ممانعت از واقع شدن این عارضه بنیانکن اجتماعی در جامعه نبوی را بازکاویم.
حضور پیامبر در مدینه و تشکیل حکومت دینی از نقاط عطف تاریخ اسلام بهشمار رفته که مملو از پدیدههای اجتماعی(۱) و گذارِ اعتقادی ـ سیاسی جامعه عرب آن روز از شرک و بتپرستی به توحید و خداپرستی و از ساختار سیاسی ـ اجتماعیِ قبیلهای به تشکیل قدرت مرکزیِ منسجم میباشد.(۵) هرچند رخدادها و ویژگیهای جامعه نبوی از دید مورخان و مفسران پوشیده نمانده هست؛ اما مطالعهای همجهت با هدف و مسیر این پژوهش که همگام با نزول، به مطالعه ساختاریابی و آسیبشناسی جامعه نبوی پرداخته باشد، توسط نگارنده یافت نشده هست.
مفهوم شناسی
۱٫ آسیبشناسی
با اینحال مراجع متعددی وجود دارد که تاریخ حیات پیامبر را بعضاً طبق نزول آیات قرآن کریم نگاشتهاند. (۲) علاوه بر این مفسران سبک تنزیلی، همگام با سیر نزول، به تفسیر قرآن کریم همراه با بیان نکات تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه عصر نزول پرداختهاند.(۷)در بعضی مورد ها محققان به ارزیابی روشهای مبارزه با هنجار شکنی در جامعه نبوی،(۳) یا سیر تاریخی انقلاب، جهاد و مبارزه، تشکیل دولت و حکومت نبوی همگام با تاریخ جامعه اسلامی و نزول قرآن کریم پرداخته(۴) و با معرفی دولت و حکومت نبوی، آن را الگویی از آخرین انقلاب و جامعه تشکیل شده تحت رهبری و مدیریت خداوند متعال دانستهاند که باید سایر انقلابهای اسلامی مثل انقلاب اسلامی ایران نیز مطابق آن طی مسیر نماید. (۵) نکته مغفول در تمام پژوهشهای انجامشده، کانون کلیدی این پژوهش یعنی نبود نگاه کاشف از آسیبشناسی جامعه نبوی همگام با نزول قرآن هست.
۱٫ آسیبشناسیآسیب به معنای زخم، عیب و نقص، آفت و خدشه (دهخدا، ۱۳۷۷، ج۱، ص۱۴۴؛ معین، ۱۳۸۰، ج۱، ص۵۸؛ انوری، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۰۸) و آسیبشناسی(۶) در اصل واژهای ذی ربط به حوزه علوم پزشکی که به منشأ، ماهیّت، علّت و سیر بیماریها میپردازد و به معنای مرضشناسی و علم امراض نیز بهکار میرود (انوری، ۱۳۸۱، ج۱، ص۱۰۹؛ حییّم، ۱۳۸۵، ص۷۲۶).
۲٫ عهد و نقض عهد
« این واژه بعداً به سایر حوزههای علوم نیز راه یافته هست؛ مثل آسیبشناسی فرهنگی و آسیبشناسی اجتماعی. (۷)جامعه شناسان اصطلاح آسیبشناسی اجتماعی را شاخهای از دانش دانستهاند که هدف از آن شناخت بیماریهای روانی ـ تنی و اجتماعی و نحوه تکوین، رشد و دگرگونی آنان (ساروخانی، ۱۳۸۰، ج۲، ص۵۷۱) و یا معالجه اختلالات اجتماعی هست.
هر چند بعضی اعتقاد دارند اصطلاح «آسیبشناسی اجتماعی» قدمتی حدود هشتاد سال داشته (رجبی و دیگران، ۱۳۹۰، ص۴۱) و هدف آن مطالعه و شناخت دلایل پیدایش آسیبها، پیشگیری از واقع شدن انحرافات اجتماعی یا معالجه آنهاست (آقایی، ۱۳۸۰، ش۵۱، ص۱۰۶). آسیبشناسی را میتوان عملیاتی جهت شناخت و جلوگیری از بروز یا معالجه آسیبهای بهوجود آمده همراه یک پدیده دانست. البته میتوان اظهار کرد هدف آسیبشناسی تنها معالجه یک عارضه نیست، لکن امکان دارد آسیبشناس با تشخیص موقعیت بروز یک عارضه و نوعی پیشگیری اجتماعی،(۸) همزمان با جلوگیری از بروز، آن را مبدل به یک مجال جهت رشد و پیشرفت یک پدیده نماید.
۲٫ عهد و نقض عهد«عهد»، مصدر و جمع آن عهود و آن را به وصیّت، میثاق (فراهیدی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۲)، محافظت و حفظ چیزی و مراعات آن در همه احوال (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص۵۹۱) و یا میثاق و پیمانهای میان مردم مفهوم کردهاند (ابن منظور، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۳۱۱).
۳٫ جامعه(۹) نبوی
« بعضی نیز عهد را التزام و عقد قلبی بر چیزی (طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۲۹) و یا نوعی تعهد خاص نسبت به مسألهای میان فرد و سایرین و عقد، قسم و وصیّت را از اسباب این تعهد دانستهاند (مصطفوی، ۱۳۶۰، ج۸، ص۲۴۶). در فارسی این واژه به معنای پیمان بستن، میثاق و علاوه بر این به معنای روزگار و دوره (دهخدا، ۱۳۷۷، ج۱۱، ص۱۶۴۵۰؛ معین، ۱۳۸۰، ج۲، ص۲۳۶) یا قراردادی که بر سر امری بین دو یا چند طرف بسته میشود، آمده هست (انوری، ۱۳۸۱، ج۵، ص۵۱۲۰)… عهد از مفاهیم پرکاربرد قرآنی هست که در زیادتر مورد ها به معنای پیمان و میثاق هست. این واژه تنها در سوره بقره نُه بار بهکار رفته (بقره(۲): ۲۷، ۴۰، ۸۰، ۱۰۰، ۱۲۴، ۱۲۵و۱۷۷) و درباره ها متعددی نیز از مترادف این واژه، یعنی میثاق، برای دلالت بر عهد و پیمان استفاده شده هست (بقره(۲): ۲۷، ۶۳، ۸۳ ،۸۴ و۹۳؛ آل عمران(۳): ۸۱و۱۸۷؛ نساء(۴): ۲۱، ۹۱، ۹۲، ۱۵۴و۱۵۵؛ رعد(۱۳): ۲۰و۲۵).
مفهوم مخالف عهد و میثاق، یعنی نبذ و نقض عهد و میثاق نیز مورد کاربرد و اهتمام قرآن کریم هست (بقره(۲): ۲۷و۱۰۰؛ انفال(۸): ۷۲؛ رعد(۱۳): ۲۰و۲۵؛ حدید(۵۷): ۲۵). در یک دورنمای کلّی، قرآن کریم درباره ها متعددی به ارزش و محافظت عهد و میثاق و نیز مذمّت شدید نقض عهد و میثاق اهتمام نموده (مائده(۵): ۷، ۱۲، ۱۳، ۱۴و۷۰) و عموماً به بعضی اعمال و مشی بنیاسرائیل به عنوان مصادیق بارز عهد شکنی مؤمنین گذشته اشاره شده هست (بقره(۲): ۲۷؛ مائده(۵): ۱۳و۷۰؛ انفال(۸): ۵۶؛ رعد(۱۳): ۲۰و۲۵).
۴٫ دولت شهر(۱۰) و دولت وحیانی نبوی
«3. جامعه(۹) نبوی«جامعه» نام فاعل مؤنث از مصدر جمع و به معنای گرد هم کردن، فراهم آوردن یا بر هم افزودن هست (فراهیدی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۳۹؛ معین، ۱۳۸۰، ج۱، ص۱۲۰۸). معادل عربی آن، مجتمع و اجتماع که ضد افتراق هست (طریحی، ۱۳۷۵، ج۴، ص۳۱۴؛ معین، ۱۳۸۰، ج۳، ص۳۸۷۲)، به جمع یا گروه؛ خصوصاً گروهی از انسانها اطلاق میشود که جهت مشترکی مثل نژاد، زبان، دین و مذهب، ملیّت و.
روند ساختاریابی جامعه نبوی
با هم داشته و به ارزش همان جهت مشترک یک جامعه را تشکیل داده و برای رسیدن به اغراض مشترک سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و مثل آن به صورت مشترک فعالیت میکنند (معین۱۳۸۰، ج۱، ص۱۲۰۸؛ انوری، ۱۳۸۱، ج۳، ص۲۰۷۲-۲۰۷۱؛ مصباح یزدی، ۱۳۹۱، ص۹و۳۴۰). علیرغم این تعاریف و کاربردهای بسیار مفهوم جامعه، بعضی اعتقاد دارند این مفهوم هنوز تعریفی مورد اتفاق جامعه شناسان نیافته هست (ساروخانی، ۱۳۸۰، ج۲، ص۸۰۷-۸۰۶). جامعه نبوی نیز در شروع، اجتماعی از مؤمنین پیشرو بود که با ظهور اسلام در مکّه به خدا و آرمانهای اسلامی ایمان آورده و با تحمّل مشقّتهای فراوان، با هجرت به مدینه، پایههای کلیدی اجتماعی نوین بر پایه ایمان به خدا را بنا نهادند. این جامعه طبق وجه اشتراک دین و عقیده شکلگرفته و با وضعیت قوانین الهی، در جهت اصلاح ارتباط اشخاص با خداوند گام برداشته و با نهادینه کردن اصل تعهد به عهد و میثاقهای الهی و رفتارسازی دینی ـ اجتماعی، به سوی انسجام و ترقی پیش رفته هست. ۴٫ دولت شهر(۱۰) و دولت وحیانی نبوی«دولت ـ شهر» را شکلی از یک جامعه یا نظام سیاسی دانستهاند که قلمرو، محدوده فعالیت و رهبری سیاسی آن یک شهر و حول آن را در بر میگیرد (انوری، ۱۳۸۱، ج۴، ص۳۴۲۳؛ آشوری، ۱۳۸۴، ج۱۱، ص۱۶۷-۱۶۶؛ غرایاق زندی، ۱۳۸۷، ش۴۲، ص۷۳۴). از آنجا که تشکیل نظام سیاسی و به تبع آن دولت و حکومت اسلامی از مهمترین اغراض دین اسلام و یک هدف عام و ضروری در زندگی اجتماعی اسلامی هست که در سایه آن از مظلوم در مقابل ظلم کننده دفاع شده و عدالت اجتماعی در گستره جامعه دینی پابرجا میشود (قرشی، ۱۳۹۸ق، ص۱۲۶)، در بدو ورود پیامبر به مدینه ابتدا نظام سیاسی در قالب دولت ـ شهر شکل میگیرد؛ چراکه حوزه فعالیت آن در ابتدا تنها شهر مدینه بوده، پس از آن با پیشرفت و گسترش اسلام و فتوحات مسلمانان، به نحو دولت و حکومت نبوی بروز میکند.
این گذارِ سیاسی در حالی رخ میدهد که گزارشهای تاریخی بیانگر از عدم وجود هرگونه نظم سیاسی فراتر از نظام قبیلهای در سرزمین حجاز قبل از ظهور اسلام هست (برزگر، ۱۳۹۲، ص۸۷-۸۳). « بررسیها نشان میدهد شکلگیری، نوع عرضه جهانبینی، مکتب و گسترش جامعه نبوی از مهمترین اتفاقات زندگی بشر بهشمار میآید. همانگونه که از نظر گذشت با استناد به آیه ۲۹ سوره فتح، جامعه نبوی چهار فاز گذار را پشت سر نهاده تا به درختی تنومند مبدل شده هست.
این مراحل عبارت هستند از: الف: رشد به صورت جوانه و شاخههای کوچک؛ این فاز ذی ربط به اوائل دعوت پیامبر در مکّه هست که قرآن کریم از آن به «أَخْرَجَ شَطْأَهُ» تعبیر کرده هست. واژه «شَطْأَ» جمع آن اشطاء، به شکافتن دانه از زمین (جرجانی، ۱۳۷۷، ج۹، ص۱۵۳)، شاخههای کوچک (فراهیدی، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۲۷۶) که تازه از درخت بیرون زده و یا جوانههایی که تازه از زمین روییدهاند، مفهوم شده هست (قرشی، ۱۳۷۱، ج۴، ص۳۱).
ب: درآمدن به صورت یک نهال نوپای در حال تقویت که قرآن کریم برای این فاز تعبیر «فَآزَرَه» را به کار میبرد. این واژه را به معنای بزرگ شدن، تقویت یافتن و قدرت شدید مفهوم کردهاند (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق، ص۷۴).
«فَاسْتَغْلَظ» نقطه مقابل سستی و به معنای غلظت و استحکام بوده (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۹، ص۱۹۲؛ مصطفوی، ۱۳۶۰، ج۷، ص۲۵۰) و بعضی نیز آن را مستحکم شدن گیاه و درخت و استوار گشتن آن را بر ساقههای خود دانستهاند (ابنمنظور، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۴۹). د: فاز استقلال و استوار شدن جامعه مؤمنین بر پایههای خود، که قرآن کریم از آن به عبارت «فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ» تعبیر نموده هست. در این فاز، جامعه نبوی به کمک تلاشهای پیامبر و اصحاب وی ، بر پایههای خود استوار شده هست (طوسی، بیتا، ج۹، ص۳۳۷). این آیه عکس کاملی از سیر تکاملی جامعه نبوی را ترسیم نموده هست که با ظهور اسلام و ملحق شدن مؤمنین به پیامبر اکرم(ص)، چه طور نهال دین سر بر آورده و کم کم تقویت شده هست (ابن عاشور، بیتا، ج۲۶، ص۱۷۶).
واضح هست که فرآیند استحکام و استقلال و ایستادن بر پایههای خود، تا حدی محصول ایمان و اراده راسخ مؤمنین و اصحاب و حمایت آنان از پیامبر اکرم و معارف ناب اسلامی بوده هست (سید قطب، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۳۳۳۳-۳۳۳۲؛ دروزه، ۳۸۳ق، ج۸، ص۶۱۷).
عهد و نقض در جامعه عرب عصر نزول و جامعه نبوی
در واقع این اوصاف بیانگر حرکت و نمو و رشد آنان در جنبه هاى متفاوت هست؛ چراکه آنان انسانهایى می باشند با صفت ها والا که آنى از «حرکت» باز نمى ایستند، به طور مستمر جوانه مى زنند و جوانه ها پرورش مى یابند و بارور مى گردند (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۲۲، ص۱۱۷). بررسیها نشان میدهد دو فاز رشد دانهای و نهالگونه جامعهنبوی در مکّه رخ میدهد.
دوره تنومندی و استحکام یافتن، و استوار شدن بر پایهها نیز در مدینه طی میشود. این پژوهش فاز سوم، یعنی دوره تنومندی و استحکام یافتن جامعه نبوی را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده هست.
« سوره بقره، اولین سوره مدنی هست که از همان ابتدا جریان غیر همراه با مؤمنین را متذکر شده و نیز رسالت آسیبشناسی جامعه نبوی و گذر آن از آسیبهای موجود را در سالهای نخست مدینه ایفا نموده هست. آسیبشناسی جامعه نبوی، همگام با نزول، هماهنگ با سبک تفسیری مفسران تنزیلی برای درک خوب تر و جامع آیات قرآن کریم بوده و تاحالا آثار تفسیری و پژوهشی متعددی بر مبنای آن نگاشتهاند. قابل ملاحظه هست که این نگاه به جامعه نبوی و ترسیم چهار فاز فوق و تقسیم آن به محیط مکه و مدینه، نکتهای هست که تاحالا در پژوهشهای تفسیری و قرآنی به آن توجه نشده هست.
بررسیها نشان میدهد عهد و پیمان در جامعه عرب جاهلی و عصر نزول و علاوه بر این ساختار قبیلهای جایگاه ویژهای داشته و دو یا چند قبیله میتوانستند در سایه انعقاد یک پیماننامه، سالها در امنیت، آرامش و رونق اقتصادی زندگی کنند و از سویی جنگهای خونین چندین ساله، میتوانست ارمغان کوچکترین عهد شکنی قبایل با همدیگر باشد. قرآن کریم آکنده از سفارش به تعهد به عهد و پیمان و مذمّت شدید نقض آن هست (بقره(۲): ۲۷، ۴۰، ۶۳ ،۸۰ ، ۸۳ ، ۸۴ ، ۹۳ ، ۱۰۰، ۱۲۴، ۱۲۵و۱۷۷؛ آل عمران(۳): ۸۱ و۱۸۷؛ نساء(۴): ۲۱، ۹۱، ۹۲، ۱۵۴و۱۵۵؛ انفال(۵): ۷۲؛ رعد(۱۳): ۲۰و۲۵؛ حدید(۵۷): ۲۵). پیامبر نیز با ورود به مدینه تاکید ویژهای بر عهد و پیمان دارند تا جایی که در انتهاء اولین خطبهای که در مدینه میخوانند میفرمایند: «خداوند از شکستن عهد و میثاق با او خشمگین میشود» (ابنهشام، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۳۴۸-۳۴۷).
اهمیّت عهد و میثاق الهی و ارزیابی مصادیق آن در سوره بقره
۱٫ اهمیت عهد و میثاق الهی
مطالعه اتفاقات ورود پیامبر و مهاجران به مدینه، بیانگر انعقاد پیماننامهای توسط پیامبر هست که تقریباً تمام قبایل ساکن در مدینه و نیز همپیمانانشان در حدود مدینه را نیز در بر میگرفت (ابنهشام، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۳۵۱-۳۴۸؛ حمیدالله، ۱۴۰۷ق، ص۶۳-۵۷). پیامبر جهت قوام قسمتی زیادتر به جامعه نوپای دینی، بین مهاجرین و انصار نیز عقد اخوّت برقرار مینمایند (ابن هشام، ۱۳۸۳ق، ج۲، ص۳۵۳-۳۵۱). «اوس» و «خزرج» و «یهود» به عنوان ساکنان کلیدی مدینه مدام با هم درگیر بودند. پس از هجرت و با پذیرش اسلام توسط تعداد بسیاری از اقشار متفاوت اجتماعی مدنیه، جغرافیای جمعیّتی، هویّت دینی و شرایط اجتماعی تازه ای در مدینه شکل میگیرد.
در این شرایط، در صورت عدم انعقاد پیماننامهها، با وجود اینکه مدینه بدون قدرت مرکزی و نظام سیاسی مستقل بود، زمینه بروز حوادث تلخ و جبران ناپذیری وجود داشت. به همین جهت پیامبر با انعقاد پیمان نامه مدینه، یکی از مؤلفههای جامعه نبوی یعنی اتّحاد را بین اشخاص و قبایل مدینه برقرار ساخت.
پی درج کرد:
Social Phenomena.
طبیعتاً این پیمان نامه در امنیت قسمتی به جوّ عمومی مدینه بسیار تأثیرگذار بود. ظاهراً اهل کتاب اولین کسانی بودند که در آن سال نخست هجرت، پیمان نامه را شکسته و به فعالیت سیاسی و تبلیغی بر علیه اسلام پرداختند (العلی، ۱۳۹۱، ص۱۷۶).
اهمیت عهد و میثاق الهیایمان، نوعی پذیرش عهد و عقد میثاق با خداوند متعال هست. قرآن کریم وفای به عهد را در کنار ایمان به خدا، روز قیامت، برگزاری نماز و دادن زکات آورده (بقره(۲): ۱۷۷)؛ چراکه نقض عهد و میثاق رشته اطمینان و اعتماد را پاره کرده و زیربناى ارتباطات اجتماعى را سست مى نماید (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۶۰۰).
قرآن کریم علاوه بر این پایبندان به عهد و میثاق الهی را از مصادیق «اولوالالباب» و داخل شوندگان در بهشت معرفی نموده هست (رعد(۱۳): ۲۰-۲۴) و در مقابل، ناقضان آن را از مفسدان، زیان دیدگان (بقره(۲): ۲۷)، مورد لعنت خداوند و از اهالی جهنّم (رعد(۱۳): ۲۵) معرفی مینماید. هر چند بعضی مفسران، تعهد به عهد و میثاق در آیات فوق را پذیرش ایمان به خدا دانستهاند (طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۳۴۲؛ ابن عاشور، بیتا، ج۱۲، ص۱۷۲).
با عنایت به دو فاز نخست شکلگیری جامعه دینی؛ یعنی فاز جوانه زدن و به نحو نهال در آمدن، ارزیابی نمایی کلی از اغراض سورههای مکّی نشان میدهد در مکّه اهتمام بر ساماندهی ارتباط و تقویت عهد و میثاق فردی تازه مؤمنین با خداوند هست. این روند در مدینه و با تشکیل جامعه نبوی، پی گرفته شده و تعهد به عهد و میثاق الهی جلوه جمعی و اجتماعی نیز به خود گرفته و نگهدارى عمومی بر وحدّت جامعه هست؛ چراکه در صورت بروز نقض عهد، جامعه مؤمنین در فراروی عارضه فروپاشی قرار میگیرند.
. Pathology
. Social Pathology
. Social Prophlaxis
community society.
. city-state
مراجع و مآخذ
۱٫
۲٫
۳٫ ک: ابن قرناس، احسن القصص تاریخ الاسلام؛ دروزه، تفسیر الحدیث، ج۸؛ نیازمند، شرحی بر آیات قرآن به ترتیب نزول آیات.
۴٫ ک: بختیاری، «راهبردهایی برای مبارزه با هنجارشکنی در عهد نبوی»، فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، ش۵۱، ۱۳۹۰٫
۵٫ ک: فارسی، پیامبری و انقلاب؛ همو، پیامبر و جهاد؛ همو، پیامبری و حکومت.
۶٫ ک: فارسی، «انقلاب اسلامی و دولت وحیانی نبوی؛ سیر تکامل دولت و قانون بنیادی برای تحقق ولایت نبوی»، ماهنامه سوره تفکر، ش۴۹و۴۸، ۱۳۸۹٫
۷٫
۸٫
۹٫
۱۰٫
۱۱٫ قرآن کریم.
۱۲٫ آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ج۱۱، تهران: مروارید، ۱۳۸۴٫
۱۳٫ آقایی، محمدرضا، «آسیب شناسی جامعه دینی و نقش حکومت در عارضه زایی از آن از منظر نهج البلاغه»، فصلنامه معرفت، ، شهر قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، ش۵۱، اسفند۱۳۸۰٫
۱۴٫ ابن اثیر، ابی الحسن علیبنابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۱، بیروت: دار صادر، ۱۳۸۵ق.
۱۵٫ ۵٫
۱۶٫ ابن ادریس، عبدالله عبدالعزیز، جامعه مدینه در عصر نبوی، ترجمه شهلا بختیاری، شهر قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سمت، ۱۳۹۲٫
۱۷٫ —————، ۶٫
۱۸٫ —————، ابن قتیبه، عبداللهبنمسلم، تفسیر غریب القرآن، بیروت: مکتبه الهلال، بی تا.
۱۹٫ ۷٫
۲۰٫ ابن قرناس، احسن القصص تاریخ الاسلام کما ورد من المصدر مع ترتیب السور حسب النزول، بیروت: منشورات الجمل، ۲۰۱۰م.
۲۱٫ ۸٫
۲۲٫ ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، البدایه و النهایه، تحقیق علی شیری، ج۲، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
۲۳٫ ۹٫
۲۴٫ ابن عاشور، محمدبنالطاهر، التحریر و التنویر، ج۱۲، بیجا: مؤسسه التاریخ، بی تا.
۲۵٫ ۱۰٫
۲۶٫ ابن منظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، ج۳و۷، بیروت: دار صادر، ۱۴۱۴ق.
۲۷٫ ۱۱٫
۲۸٫ ابن هشام، ابو محمد عبدالملکبنهشامبنایوب حمیری، السیره النبویه، تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، ج۲، قاهره: مکتبه محمد صبیح علی و اولاده، ۱۳۸۳ق.
۲۹٫ ۱۲٫
۳۰٫ العلی، صالح احمد، دولت رسول خدا۹، ترجمه هادی انصاری، شهر قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۱٫
۳۱٫ ۱۳٫
۳۲٫ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ حرف، ج۱، ۳، ۴و۵، تهران: انتشارات حرف، ۱۳۸۱٫
۳۳٫ ۱۴٫
۳۴٫ بختیاری، شهلا، «راهبردهایی برای مبارزه با هنجار شکنی در عهد نبوی»، فصلنامه تاریخ اسلام و ایران، تهران: جامعه الزهراء۳، ش۵۱، ۱۳۹۰٫
۳۵٫ ۱۵٫
۳۶٫ برزگر، ابراهیم، تاریخ دگرگونی دولت در اسلام و ایران، تهران: سمت، ۱۳۹۲٫
۳۷٫ ۱۶٫
۳۸٫ بهجت پور، عبدالکریم، تفسیر به ترتیب نزول؛ مبانی، اصول، فوائد و قوائد، شهر قم: پژوهشگاه فرهنگ و تفکر اسلامی، ۱۳۹۳٫
۳۹٫ ————-، ۱۷٫
۴۰٫ ————-، —————، همگام با وحی، ج۱، شهر قم: مؤسسه تمهید، ۱۳۹۰٫
۴۱٫ ————-، «18.
۴۲. —————، شناختنامه تنزیلی سورههای قرآن کریم، شهر قم: موسسه تمهید، ۱۳۹۴٫
۴۳٫ ۱۹٫
۴۴٫ بهرامیان، علی، اوس و خزرج، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، تهران: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷٫
۴۵٫ ۲۰٫
۴۶٫ الجابری، محمدعابد، درک القرآن الحکیم التفسیر الواضح حسب ترتیب النزول، بیروت: مرکز الدراسات الوحده العربیه، ۲۰۰۸م.
۴۷٫ ۲۱٫
۴۸٫ جرجانی، ابوالمحاسن حسینبنحسن، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، تهران: دانشگاه تهران: ۱۳۷۷٫
۴۹٫ ۲۲٫
۵۰٫ حمیدالله، محمد، مجموعه الوثائق السیاسیه للعهد النبوی و الخلافه الراشده، بیروت: دارالنفائس، ۱۴۰۷ق.
۵۱٫ ۲۳٫
۵۲٫ حییّم، سلیمان، فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۸۵٫
۵۳٫ ۲۴٫
۵۴٫ دروزه، محمدعزّت، سیره الرسول صور مقتبسه من القرآن الکریم، بیروت: المکتبه العصریه، بی تا.
۵۵٫ ۲۵٫
۵۶٫ دروزه، محمد عزت، تفسیر الحدیث، ج۸، قاهره: دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۸۳ق.
نویسندگان:
۲۶٫
دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱و۱۱، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۷٫
فصلنامه حکومت اسلامی شماره ۸۱
۲۷٫٫٫