×
×

امام خمینی و دوگانه فقر و غنا

  • کد نوشته: 30571
  • [ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، طلوع خورشید بر پشت بام‌های اولین دهکده‌های دست ساخت بشر، نمایان کننده مسأله‌ای جدید برای انسان بود؛ در اولین روزهای شکل‌گیری تمدن بشر، هوس جامعه، رسولان را طرد نمود تا به سیاق خود عمل کند. نتیجه آن شد که به علت ارزش‌گذاری نادرست کارها، […]

    امام خمینی و دوگانه فقر و غنا
  • [ad_1]

    به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، طلوع خورشید بر پشت بام‌های اولین دهکده‌های دست ساخت بشر، نمایان کننده مسأله‌ای جدید برای انسان بود؛ در اولین روزهای شکل‌گیری تمدن بشر، هوس جامعه، رسولان را طرد نمود تا به سیاق خود عمل کند.

    نتیجه آن شد که به علت ارزش‌گذاری نادرست کارها، گروهی فربه گشته و اکثریتی تحت فشار قرار گرفتند. طبقه متموّل، از اکثریت معمولی به عنوان نیروی کار بهره می‌بردند و هر روز ثروتمندتر می‌شدند. در آن سو اما بخش وسیعی از جامعه به سوی تنگدستی می‌رفت.

    اینجا بود که پیامبران طرد شده بانگ برآوردند. ایشان رهبری بخشی از آنان که هستی‌شان را باخته بودند به دست گرفتند و در صدد احقاق حق برآمدند. حاصل درگیری فیما بین پابرهنگان و ثروتمندان، چالشی بود به نام چالش فقر و غنا.

    چالشی که هیچ گاه ورقش به نفع فقرا برنگشت. زیرا قبل از هر درگیری جدی، اغنیا با پول و قدرت، دست و دل و دین فقرا را می‌بستند و از ورودشان به معرکه جلوگیری می‌نمودند، همانند آنچه در بنی‌اسراییل اتفاق افتاد یا آنچه در کربلا رخ داد.

    آن پرچم هدایت مستضعفان که در کربلا به خاک افتاد، چرخید و چرخید و در عاشورای ۱۳۴۲ هجری شمسی بر دستان امام خمینی(ره) نشست. آنگاه که فریاد عدالت را بلند کرد و در برابر شرورترین اغنیا، یعنی آمریکا و اسرائیل و شاهنشاهان ایستاد را یادتان می‌آید؟ آن لحظه بود که با این پرچم، امام، امام شد؛ رهبری مستضعفان و فقرا را بر عهده گرفت.

    راستی اگر به تصاویر بازمانده از آن دوران بنگرید، می‌بینید این پابرهنگان بودند که پشیمان از گذشته تلخ خود، زیر لوای امام خمینی(ره) بر کاخ‌ها و ساکنان‌شان می‌تاختند و اگر همین حالا، به میان انبوه راهپیمایان روز قدس و ۲۲ بهمن و ۹ دی بروید و از مردم بخواهید گره مشت‌های خود را باز کنند، می‌توانید پینه‌ و خط و خال فقر را از کف دستانشان بخوانید و درد را ببینید. چه نوازش این دستان پدرانه پینه بسته توسط دخترکی در اتاق نمور بسیار سخت‌تر است و این پدر و دختر‌ صاحبان انقلابی هستند که امام خمینی(ره) به راه انداخت.

    مستضعفین صاحبان انقلاب اسلامی هستند، چون رهبر این انقلاب نیز همچون خودشان بود. روایت‌ها، خاطره‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های بسیار از سادگی زندگی امام دیده‌اید. وقتی انقلاب در مرحله نخست انقلاب پیروز شد، عده‌ای با انتخاب مردم بر سر کار آمدند تا زخم‌های کهنه عفونی را مرهمی بگذارند. عدالت را بر پا کنند و قسط را رواج دهند.

    امام خمینی(ره) از همان ابتدا، اتمام حجت کردند: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که ما باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم … آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‌نشینی پیدا کنند خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ‌نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.»

    «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی درد شروع شده است.»

    در منظر امام خمینی(ره)، معیار تشخیص حق از باطل، همین است. این که در جنگ فقر و غنا کدام طرف را بگیریم مشخص خواهد کرد حقیم یا باطل. در این جنگ، مرز معنی ندارد. سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، قدس، ونزوئلا و پشت دیوارهای کاخ سفید با هم فرقی ندارند. زمین از آن خداست و باید پاک شود. تطهیر شود از نجاستی که مستکبران به پا کرده‌اند و خون‌ها شسته شود؛ خون میلیاردها انسان مستضعفی که در طول تاریخ ریخته شد./ی۷۰۴/ق

    نویسنده: مسلم عارف

    [ad_2]

    نوشته های مشابه

    دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.