روز جمعه هفته گذشته پس از حدود شش سال جنگ و درگیری مخوف در سوریه و پدید آمدن یکی از اسفناک ترین بحران های انسانی، آتش بس سراسری در این کشور برقرار شد. رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین که باید او را مغز متفکر این آتش بس دانست، خود تأکید کرد، آتش بس شکننده است. […]

 روز جمعه هفته گذشته پس از حدود شش سال جنگ و درگیری مخوف در سوریه و پدید آمدن یکی از اسفناک ترین بحران های انسانی، آتش بس سراسری در این کشور برقرار شد.

رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین که باید او را مغز متفکر این آتش بس دانست، خود تأکید کرد، آتش بس شکننده است. دو تلاش مجزا برای برقراری آتش بس در ماه فوریه و سپتامبر در سوریه، تنها یک هفته دوام آورد؛ اما تلاش فعلی که با همکاری روسیه، ایران و ترکیه صورت گرفته، به کلی متفاوت با تلاش های قبلی است. این آتش بس نشان از یک شیفت استراتژیک مهم در تراژدی سوریه دارد.

به گزارش «شهرکریمه» رابین رایت با اشاره به این موضوع در نشریه نیویورکر ادامه می دهد: تا به این جای کار روسیه برنده بزرگ در سوریه است. مسکو در سپتامبر ۲۰۱۵ مداخله خود در سوریه را توسعه داد و نیروی هوایی را که ارتش سوریه برای مقابله با شورشیان و تروریست ها به آن احتیاج داشت در اختیار اسد قرار داد. اسد بدون کمک های روسیه هرگز قادر نبود شهر حلب را ـ که دومین شهر بزرگ سوریه و مرکز تجارت و اقتصاد سابق این کشور بود ـ از دست شورشیان خارج سازد. البته گروه های شورشی در حلب واقعیت استراتژیک را تا آن حد تغییر دادند که روسیه، هدایت و رهبری جریان دیپلماسی در سوریه را به حمایت از مهمترین متحد خود در خاورمیانه به دست بگیرد.

برنده ها و بازنده های آخرین و جدی ترین آتش بس در سوریه

این ابتکار عمل شخصا برای پوتین که برای مدتها در راستای احیای مجدد قدرت روسیه تحت فشار بود، یک هدیه اساسی به نظر می رسد. وی توانست رهبری حل و فصل یکی از مهمترین موضوعات اساسی در قرن ۲۱ را به دست آورد. اگر این آتش بس پابرجا بماند، روسیه و ترکیه و ایران قرار است در ماه آینده میلادی در آستانه پایتخت قزاقستان، مذاکرات صلح میان دولت و هفت گروه از نظامیان شورشی در سوریه را برگزار و هدایت کنند.

ایالات متحده اما برعکس همه اهداف خود در سوریه برای سرنگونی بشار اسد – که باراک اوباما در سال ۲۰۱۱ در پی شروع شورش ها در این کشور خبر داده بود – از دست داده است. واشنگتن عامدانه از روند دیپلماسی در سوریه کنار گذاشته و به یک موقعیت پست تنزل داده شده تا آنجا که فقط می تواند از وقوع آتش بس در سوریه استقبال کند؛ آتش بسی که مدت ها به آن فکر کرد، ولی نتوانست آن را در عمل اجرا کند. اکنون بشار اسد بیش از باراک اوباما در قدرت مانده و چنانچه مذاکرات صلح طبق نظر وی پیش رود، احتمالا برای مدت زمان بیشتری نیز در قدرت باقی خواهد بود.

این توافق برای آتش بس نکته مهم دیگری را نیز در بر دارد: ترکیه به شدت و به شکلی اساسی در سوریه تغییر مسیر و هدف داده است. رجب طیب اردوغان، جزو اولین سیاستمداران و رهبرانی بود که به بشار اسد با شروع شورش ها و اعتراضات پشت کرد. وی اجازه داد تا ترکیه به مهمترین منبع برای تغذیه نیروهای شورشی و مهمترین پایگاه برای پناهجویان سوری تبدیل شود. اکنون مفاد این آتش بس حاکی از آن است که ترکیه قرار است به نیروهای شورشی که خود شش سال از آنها حمایت کرده است، پشت کند.

جاشوا لندیس متخصص مسائل سوریه در دانشگاه اوکلاهما در این باره می گوید: مهمترین مسأله در خصوص آتش بس این نیست که آیا تداوم خواهد داشت یا نه، بلکه موضوع مهم آن است که ترکیه این موافقت نامه را با روسیه و در نهایت اسد امضا کرده است تا پایانی بر شورشی در کل سوریه باشد. ترکیه اکنون تلاش می کند تا به شرایط عادی بازگردد و راهی برای مارپیچ تزول و تنزل خود در سوریه پیدا کند. اکنون ترکیه مستقیم به نیروهای شورشی می گوید: دیگر نمی توانم. من شش سال از شما حمایت کردم و دیگر نمی توانم. این یک بار بزرگ است.

در خصوص ایران باید گفت که این توافق مهمترین منافع منطقه ای ایران را حفظ می کند. از جمله مسیر استراتژیک موسوم به هلال شیعی که از تهران تا بغداد، دمشق و بیروت ادامه دارد. نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، نقش مهمی در سوریه داشته اند و صدها نیروی ایرانی و چند ده تن از سرداران آنها در سوریه جان خود را از دست دادند. مهمترین متحد منطقه ای ایران حزب الله لبنان است و سوریه مهمترین کانال جغرافیایی و حامی سیاسی از این گروه در لبنان است.

اکنون روابط جدید میان روسیه و ترکیه، که قبل از این از دو سمت متخاصم در سوریه حمایت می کردند، مواضع شورشیان را به شدت تحت فشار قرار داده و آنها را از حمایت و تغذیه ای که قبل از این داشتند، محروم کرده است. اکنون در پشتی شورشیان که از ترکیه باز می شد، کاملا بسته است. شورشیان اکنون خود باید از خودشان محافظت کنند. باید جایی را بیابند تا سوریه را ترک کنند، به مذاکرات صلح ملحق شوند یا آنکه بجنگند تا بمیرند. اکنون بزرگترین گروه از شورشیان هنوز در ادلب مستقر هستند؛ اما آنها برای مدت زمان طولانی قادر به مبارزه نخواهند بود، زیرا دسترسی آنها به دنیای بیرون از ادلب تنها از طریق ترکیه میسر است.

همچنین در دستور کار جدید سوریه به نظر می رسد که اپوزیسیون سیاسی این کشور که حمایت های شدید و زیادی از سوی ایالات متحده و کشورهای غربی داشته، کاملا به حاشیه رانده شده است، زیرا مذاکرات صلح گروه های شورشی مسلح را در بر می گیرد، نه اپوزیسیون سیاسی را.

اما با این همه حتی اگر آتش بس در همه نقاط سوریه تداوم پیدا کند، جنگ علیه داعش هنوز هم در جریان خواهد بود. داعش هنوز در شرق و شمال مناطق مهمی را در اختیار خود دارد. همچنین این آتش بس گروه موسوم به فتح شام که پیش از این با نام جبهه النصره شناخته می شد و از شاخه های القاعده است را در بر نمی گیرد. به نظر می رسد، نیروی هوایی روسیه با همکاری ایران همچنان به مبارزه با شاخه های القاعده در حین مذاکره با سایر گروه های شورشی ادامه دهد.