×
×

تعمیق دین‌داری در سایه نگاه تمدنی

  • کد نوشته: 29665
  • [ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، ساخت «تمدن نوین اسلامی»، هدف و غایت نهایی از تشکیل حکومت اسلامی در ایران بوده است. رهبر انقلاب مراحل انقلاب اسلامی را در سه مرحله نظام‌سازی، دولت‌سازی و جامعه‌سازی ترسیم می‌کنند که به عنوان مقدمات تشکیل تمدن نوین اسلامی مطرح می‌شود. شاید مهم‌ترین و […]

    تعمیق دین‌داری در سایه نگاه تمدنی
  • [ad_1]

    به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، ساخت «تمدن نوین اسلامی»، هدف و غایت نهایی از تشکیل حکومت اسلامی در ایران بوده است. رهبر انقلاب مراحل انقلاب اسلامی را در سه مرحله نظام‌سازی، دولت‌سازی و جامعه‌سازی ترسیم می‌کنند که به عنوان مقدمات تشکیل تمدن نوین اسلامی مطرح می‌شود.

    شاید مهم‌ترین و سخت‌ترین مرحله، همان جامعه‌سازی خواهد بود. در واقع، ساخت جامعه طراز تمدنی، تنها با تغییر سبک زندگی آحاد جامعه و تثبیت سبک زندگی اسلامی محقق خواهد شد؛ به همین خاطر باید تمام رفتارها و مناسک مردم بر اساس آموزه‌های دین و مستند به کتاب و سنت باشد.

    مقام معظم رهبری جایگاه این مرحله را به زیبایی تبیین فرموده‌اند: این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. … بخش ابزاری عبارت است از همین ارزش‌هایی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می‌کنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ این‌ها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است… اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل می‌دهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم.

    این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ خط، مسئله‌ زبان، مسئله‌ کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ این‌ها آن بخشه‌ای اصلی تمدن است که متن زندگی انسان است. [۱]

    الگوهایی که نظام‌هایی رفتاری را تشکیل می‌دهد

    بدون تردید، مواردی را که رهبری به عنوان نمونه در بخش سبک زندگی مطرح کردند، در معارف دینی ما دیده شده و برای همه آن‌ها و حتی بیش از آن، می‌توان الگوهای رفتاری تولید و در اختیار جامعه قرار داد. این الگوها، نظام‌های رفتاری مردم را ترسیم خواهد کرد که نتیجه این خرده نظام‌ها می‌تواند به ساخت تمدن نوین اسلامی منتج شود.

     

    تعمیق دین‌داری در سایه نگاه تمدنی

     

    اساساً نگاه تمدنی، مردم را با جایگاه و نقش خود به عنوان یک مؤمن و مکلف بیشتر آشنا کرده و عمق و تقیّد ویژه‌ای به مناسک ایشان می‌بخشد. هم‌اکنون نمونه‌های روشنی از تلفیق سبک زندگی با آموزه‌های دینی در بین مردم رایج است. به عنوان مثال می‌توان به صله‌رحم و دیدار با اقوام و خویشاوندان اشاره کرد. طبع اجتماعی و عاطفی بسیاری از انسان‌ها با هر نژاد و قومیتی در سراسر جهان، رابطه با اعضای خانواده و نزدیکان را مطلوب می‌پندارد.

    توجه به آموزه‌های دینی

    ایرانیان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و دید و بازدید، بخشی از رفتار اجتماعی آنان محسوب می‌شده است. توجه به آموزه‌های دینی مبنی بر تکریم جایگاه صله‌رحم و تلفیق آن با رفتار ذاتی مردم، تقیّد بیشتری بدان داده است. مردم مؤمن ایران در مناسبت‌های مختلف به ویژه اعیاد که زمانه شادی است، دیدار از خانواده و اقوام را با همین رویکرد دینی و به نیت اجر و ثواب، دقیق‌تر و با تأکید بیشتر انجام می‌دهند.

    قابل اشاره است که تمدن غرب، پیش از اینها، کار خود را آغاز کرده و نگاه ویژه‌ای به سبک زندگی (Life Style) داشته است. کار را از نوع پوشش، چگونگی تفریح و … شروع کردند و برای جزئی‌ترین بخش‌های زندگی مردمانشان برنامه دارند. غالب اصول و دستورالعمل‌های این تمدن بر منفعت‌طلبی و لذت‌جویی بنا نهاده شده؛ بنابراین رفتارهایشان از ثبات خاصی برخوردار نبوده و به‌تبع منافع و لذائذ تغییر می‌کند. این تمدن در فضای فکر الحادی و انسان‌محوری به وجود آمده و توقع یک غایت مترقی از آن، توجیه ندارد.

    تمدن اسلامی بر پایه توحید بنا نهاده می‌شود

    در مقابل، تمدن اسلامی که بر پایه توحید بنا نهاده شده با اصول ثابت و مطابق با طبع انسانی، تلاش می‌کند تا مخلوق را در مسیری که خالق تعیین کرده به درجه کمال رهنمون کند. اگر بتوان نگاه تمدنی را به جامعه القاء کرد، می‌توان سبک زندگی مطلوب اسلامی را هم به‌راحتی عرضه نمود تا موردپذیرش مردم قرار گیرد.

    بر این اساس، مؤمنان مناسک عبادی خود را که شاید به ظاهر شخصی و فردی محسوب می‌شود، بیشتر ارج می‌نهند. دیگر نماز، روزه، حج، نماز جمعه، صله‌رحم، زیارت اربعین و… را به دید یک رفع تکلیف و عبادت مستحبی نمی‌پندارند. در چنین فضایی، حج به یک نمایش عظیم توحیدی تبدیل می‌شود که افزون بر تربیت نفوس حاجیان، فرهنگ‌ها و تمدن‌های الحادی را به یاد خدا انداخته و سردمداران آن را به وحشت می‌اندازد.

    صله‌رحم به‌ عنوان نماد مهربانی و نوع‌دوستی مسلمانان تبدیل می‌شود. اعتکاف چنین مؤمنی به رهبانیت و فرار از دنیا تبدیل نمی‌شود، بلکه الگوی زهد و معنویت در زندگی عادی مبدّل خواهد بود. زیارت اربعین به یک حرکت تمدنی تبدیل می‌شود که تمدن‌های دیگر را به تعجب واداشته و می‌تواند منشأ تغییرات و تحولات درونی برای بسیاری از زائران و خادمان شود. مؤمن تمدن‌نگر، همه مناسک را در ساحت تمدنی انجام می‌دهد که نیازمند بینش و عمق بیشتری خواهد بود تا بتواند به عنوان یک الگو و سبک زندگی در میان دیگر فرهنگ‌ها خودنمایی کند. برای رسیدن به این درک، انسان نیازمند نگاهی از بیرون یا به تعبیر بهتر ، نگاه از بالای قله است.

    شاید قدم اول برای القای نگرش تمدنی در جامعه، نفوذ این رویکرد در میان منادیان و مبلغان دین باشد که با آمیختن نگاه تمدنی به آموزه‌های دینی، الگوی سبک زندگی مؤمنانه را در اجتماع تبلیغ و تثبیت کنند. /۸۸۲/ ۷۰۲/

    محمد جواد حسنی، طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم

    [۱]. در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۲۳/۷/۱۳۹۱.

     

    [ad_2]

    نوشته های مشابه

    دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.