گروه سیاسی جهان نیوز، سجاد بلوکات: اشتباه پلیس در برخورد با یک خانم و انتشار مشکوک فیلم آن، ادعای نسنجیده یک روحانی در مورد استان شهر قم و برپایی عجیب یک کنسرت در پاساژی در مشهد که با حاشیه‌هایی همراه بود، با تمام قوا مسائل کلیدی کشور را به حاشیه برد. به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی […]

گروه سیاسی جهان نیوز، سجاد بلوکات: اشتباه پلیس در برخورد با یک خانم و انتشار مشکوک فیلم آن، ادعای نسنجیده یک روحانی در مورد استان شهر قم و برپایی عجیب یک کنسرت در پاساژی در مشهد که با حاشیه‌هایی همراه بود، با تمام قوا مسائل کلیدی کشور را به حاشیه برد.

به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از جهان نیوز، طی چند روز موخر سه اتفاق در صدر خبر ها رسانه‌ها و فضای سایبری جای گرفت. برخورد گشت ارشاد با یک خانم، ادعای یک روحانی برای مستقل‌شدن استان شهر قم و ایجاد کشوری جدید به نام این استان و بازداشت ریاست اداره فرهنگ مشهد به سبب برپایی کنسرت در برج سلمان مشهد جنجال‌ها و موضع‌گیری‌های بسیاری را به وجود آورد؛ موضوعاتی که با تمام تفاوت‌هایی که داشتند در یک نقطه مشترک بودند، آن‌هم داشتن پتانسیل اینکه مباحث کلیدی و دغدغه‌های با اهمیت مردم را به حاشیه ببرند.
این پدیده‌های خرد اجتماعی که با دربرگیری پایین و خطاهای شخصی ایجاد شدند، توانستند خیز مطالبات مردمی حول واقعیت‌های شگفت‌انگیز این روزهای کشور مثل گرانی دلار، رکود و فساد‌های سیستماتیک را برای مدت کوتاهی از ذهن مردم دور کنند.    این تغییر اولویت‌ها و به حاشیه بردن مطالبات کلیدی وقتی در یک فرمول رسانه‌ای قرار می‌گیرد، می‌تواند ضریب تاثیر‌گذاری بیشتری نیز به خود بگیرد و به‌اصطلاح تجربه موفقی برای مسببان چالش‌های اقتصادی و اجتماعی کلان باشد؛ تجربه‌ای که می‌تواند در آینده نیز کاربرد پیدا نماید و آنجایی که وعده‌ای انجام نشد، شعاری به حقیقت نپیوست یا مدعایی در میدان عمل موفق نشد، با ضریب‌دهی به این حوادث حاشیه‌ای، سیبل نقدهای مردم از دولت مستقر به سمت و سوهای دیگری هدف قرار بگیرد.
آیا گزاره بالا به‌معنای با اهمیت نبودن خطاهای صورت‌گرفته در این مسائل هست؟ قطعا نه. با عوامل ماجراهایی مثل کسی که خواستار جدایی شهر قم از ایران هست یا فرد خطاکاری که در قامت نیروی انتظامی با یک خانم برخورد خشن می‌کند قطعا باید برخورد گردد، اولا به سبب عمل خلافی که انجام شده هست، ثانیا به سبب اثرها مخربی که در جامعه می‌گذارند و ثالثا باید مشخص گردد آن روحانی گمنام یا آن مامور گشت ارشاد چه انگیزه‌ای برای عمل خود داشت و اصلا کیست؟
با عوامل ماجراهایی مثل کسی که خواستار جدایی شهر قم از ایران هست یا فرد خطاکاری که در قامت نیروی انتظامی با یک خانم برخورد خشن می‌کند قطعا باید برخورد گردد، اولا به سبب عمل خلافی که انجام شده هست، ثانیا به سبب اثرها مخربی که در جامعه می‌گذارند و ثالثا باید مشخص گردد آن روحانی گمنام یا آن مامور گشت ارشاد چه انگیزه‌ای برای عمل خود داشت و اصلا کیست؟ در این سه سانحه داغ‌شده این روزها چه نکته‌هایی گفته نشد؟ آیا همه ماجراها همان عکس‌نوشتی بود که بنده و شما در فضای سایبری دیده‌ایم؟ آیا سانحه برج سلمان، شبیه ادعای کشور شهر قم یا درگیری یک خانم با مامور نیروی انتظامی هست؟ برای اینکه قدری تامل بیشتری در ماجراها دارا باشیم شاید بد نباشد نگاهی دقیق‌تر به این سه موضوع کنیم؛ چراکه هرکدام از این حوادث جوانبی دارند که شاید نتوان در موضع‌گیری فلان‌سلبریتی یا شوخی و جوک‌هایی که در مورد کشور شهر قم یا واقعه ی برج سلمان ساخته گردید، پیدا نمود.

۱٫ نخستین و مهم‌ترین واقعه ی این روزها درگیری یک مامور گشت ارشاد با یک خانم هست. در فیلم پخش‌شده از جانب همراهان خانمی که حجاب متعارفی نداشت، مامور گشت با آن خانم درگیر می‌شود. نوع برخورد مامور این‌قدر زننده و محکوم هست که جای هیچ‌گونه دفاعی وجود ندارد. برخورد نیروی انتظامی با مامور خاطی و برکناری‌اش مهم‌ترین واکنشی هست که باید توسط ناجا به‌عنوان نماینده حاکمیت صورت پذیرد.

وقتی این برخورد انجام گیرد تفاوت میان یک خطای شخصی با یک خواست حاکمیتی برای جامعه مشخص خواهد گردید و هزینه رخدادهای آینده برای اشخاص خاطی بالا خواهد رفت.

از سوی دیگر خانم دیگر ماجرا نیز باید جوابگوی فحش و هتاکی به مامور ناجا باشد و البته پاسخ دادن به این سؤال با اهمیت که فیلمبرداری از صفر تا صد ماجرا با چه نیتی انجام شده؟ چراکه در این اتفاق عنصر فیلم با عنوان یک سند غیرقابل انکار ثمرات رسانه‌ای بالاتری برای ضریب‌دهی خواهد داشت.

در یکی از صفحات کلیدی اینستاگرامی که برای کشف حجاب ایجاد شده، مکررا به انواع متفاوت این کلیپ‌ها برخورد می‌کنیم که یک فرد بی حجاب با دوربین روشن به یک مامور انتظامی نزدیک می‌شود تا عکس العمل او را ثبت نماید و طبعا از نظر منفعت شخصی یا سیاسی هرچقدر برخورد سخت‌تر باشد، قابلیت‌های توزیع نیز خوب تر می باشد. وقتی این فیلم را نگاه کردم زیادتر از پیش تاسف خوردم که به چه سبب وقتی در جاده لشگرک سه جوان دختر و پسر در حال کتک زدن مامور راهنمایی و رانندگی بودند، من نتوانستم این صحنه را با تلفن همراه همراهم ثبت کنم… .

شاید چون آن ماجرا قرار نبود پخش گردد و این ماجرا.

۲٫ صرف‌نظر از طراحی بودن یا نبودن واقعه ی برخورد مامور با آن خانم، مشی مامور خاطی مطلقا محکوم هست و برای پیش نیامدن رخدادهای همانند چقدر خوب هست نیروی انتظامی دوره‌ای روانشناسی و مردم‌شناسی برای مامورین خود بگذارد. او در ادامه می‌گوید برای تامین مالی این کشور هم خوب تر هست حکومت مرکزی چند پالایشگاه در اختیارش بگذارد!

واقعه ی دوم اظهارنظر یک روحانی در مورد استقلال استان شهر قم از ایران هست.

این روحانی که در یکی از کانال‌های تلگرامی این یادداشت را منتشر کرده، مدعی هست که با استقلال شهر قم مثل واتیکان این کشور تازه‌تاسیس!!! می‌تواند رهبری جهان تشیع را در اختیار بگیرد. او در ادامه می‌گوید برای تامین مالی این کشور هم خوب تر هست حکومت مرکزی چند پالایشگاه در اختیارش بگذارد! این خبر از چند بعد استعداد توزیع وسیع در شبکه‌های مجازی داشت؛ اول اینکه در مورد یکی از استان‌هایی گفته گردید که همیشه به‌عنوان حمایت کننده ایدئولوژیک جمهوری اسلامی مطرح می‌شود، توسط کسی گفته گردید که عمامه به‌سر دارد و بخشی از خانواده بزرگ روحانیتی هست که بازهم به صورت مشخص معروف و معروف به پشتیبانی از کشور می باشند و سوم اینکه مدیر یک موسسه دینی به نام جامعه‌المرتضی هست که از نظر بیننده قطعا جای مهمی هست، چیزی مثل موسسه جامعه‌المصطفی. در این ماجرا هم جرقه اول این موضوع حاشیه‌ای توسط یک فرد گمنام زده گردید.

روحانی مورد اشاره هیچ جایگاه با اهمیت علمی و سیاسی ندارد. موسسه‌ای که مدیر آن هست یک موسسه شخصی، گمنام و کوچک هست و صحبتی که در مورد استقلال شهر قم زده صحبتی شخصی هست که تا به امروز نه اشخاص مؤثر و نه کلیت حاکمیت حتی به آن فکر هم نکرده‌اند.

۳٫ آخرین باری که شخصی مدعایی شبیه به این روحانی داشت، بختیار بود که وقتی دید در بهمن‌ماه سال ۵۷ همه‌چیز از کنترل وی در حال خروج هست، این پیشنهاد را به‌عنوان آخرین امتیازی که حکومت پهلوی به امام‌خمینی می‌تواند بدهد، مطرح نمود که بدون پایین ترین توجهی از جانب سران انقلاب رو به رو گردید.» نکته با اهمیت درباره این ماجرا این هست که آیا اظهارنظر شخصی یک فرد گمنام چه طور به‌عنوان نظر حوزوی‌های شهر قم به خورد بیننده داده گردید؟ در این خصوص هم بیشتر از پیش نگارنده اقرار دارد سخن این روحانی خبط و تماما محکوم هست. وقتی در یک محیط غیرقابل کنترل، کنسرت برگزار می‌شود چه کسی قرار هست تبعات ناهنجاری آن را بپذیرد؟ آیا نباید صاحبان برج سلمان و مجوز‌دهندگان این مسیولیت را بپذیرند؟

سومین ماجرا اتفاق هایی هست که در برج سلمان مشهد افتاد که در خبرهای فضای سایبری به این شکل آمده بود: «رئیس اداره فرهنگ مشهد به سبب برپایی یک کنسرت در پاساژ دستگیر گردید.(۱)

پی درج کرد:
۱)http://newspaper.fdn.ir/?nid=2474&pid=1&type=0