[ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تقسیم بندی حاکم بر کشورها اینگونه بود که تعداد اندکی از کشورها، در مرکز قرار داشتند؛ کار این چند کشور معدود آقایی کردن بر جهان بود. تعداد محدودی هم در نیمه پیرامون بودند، کار این کشورها هم آقایی […]

[ad_1]

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تقسیم بندی حاکم بر کشورها اینگونه بود که تعداد اندکی از کشورها، در مرکز قرار داشتند؛ کار این چند کشور معدود آقایی کردن بر جهان بود. تعداد محدودی هم در نیمه پیرامون بودند، کار این کشورها هم آقایی کردن بر جهان در عرصه سیاست و اقتصاد و فرهنگ بود اما باید هوای کشورهای مرکز را هم می‏‌داشتند.

در رده سوم هم کشورهای پیرامون و حاشیه‏‌ای بودند که تعداد زیادی از کشورها را شامل می‏‌شد. کار این کشورها دیگر آقایی کردن نبود بلکه خدمت کردن به آن آقایان بود. این بود که دنیا به دو قسمت مظلوم و ظالم یا سلطه‌گر و سلطه‌پذیر تقسیم می‏‌شد. دلیل زبر دستی آنان و زیدستی اینان هم از این رو بود که آنان برهان قاطعی به نام اسلحه در دست داشتند و اینان نه.

پیروزی انقلاب اسلامی بدون اسلحه

انقلاب اسلامی ایران پیروز می‏‌شود. یعنی یک کشور نیمه پیرامون موفق می‏‌شود، خادم یکی از کشورهای مرکز را علی‏رغم حمایت و کمک آن کشور مرکز از اریکه قدرت به زیر بکشد. اهمیت این مطلب به کنار. نکته‏ مهم‏تر این بود که دو پیروزی با ارباب و نوکر بدون سلاح به دست آمده بود. این نکته شاید عجیب‏‌ترین قسمت این انقلاب بود. پیروزی بدون سلاح و بدون جنگ؛ پیروزی مردمی با دستان خالی که گرد یک رهبر مذهبی جمع شده بودند و عجیب اینکه دوره مذهب هم خیلی وقت پیش تمام شده بود و حالا باور کردنی نبود که مذهب با این قدرت به میدان بیاید.

 

شن‏ها مأمور خدا بودند

 

رهبر این حرکت پیروز و بزرگ از این قدرت به عنوان قدرت غیبی و قدرت الهى تعبیر می‏‌کرد. حتی می‏‌گفت من یک بنده ضعیفی بیشتر نیستم، هر چه هست اوست و از من تعریف نکنید. آنها می‏‌توانستند با یک فوت ما را شکست بدهند اما این قدرت غیبی و قدرت الهی به ملت ایران قدرت روحی عنایت فرمود و مردم را متحول کرد.

بعد همان مردمی که از یک پاسبان حساب می‏‌بردند و همان کسانی که تا اسم ساواک می‏‌آمد از ترس می‏‌لرزیدند، گفتند ما اصلاً شاه و نظام شاهنشاهی نمی‏‌خوانیم. «به واسطه این امرى که خداى تبارک و تعالى انجام داد به اراده مبارک خودش» (صحیفه امام، ج‏۱۱، ص ۲۷۴ و ج‏۴، ص ۲۵۳).

فتح لانه جاسوسی و پیام بدون بسم الله امام

در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ دانشجویان پیرو خط امام، لانه جاسوسی را که جاسوسان آمریکایی با اسم جعلی دیپلمات مشغول برنامه‌ریزی و ضربه‌زدن به این قدرت نوپا بودند، دستگیر کردند. جاسوسان کشوری که شاه خائن و جنایت‌کار ایران را به تازگی پناه بود. کار بدون هماهنگی با امام انجام شده بود و بعد که امام از قم سید احمد را به تهران فرستاد و ابعاد موضوع را بررسی کرد و به اطلاع امام رساند؛ امام فرماندهی را به دست گرفتند تا آن شد که شد.

 

شن‏ها مأمور خدا بودند

 

آمریکایی‏‌ها هر کاری که از دستشان برمی‏‌آمد کردند از جمله اعزام رمزی کلارک به عنوان نماینده کارتر بود که نرسیده به ایران، با پاسخ کوبنده و قاطع امام روبرو شدند؛ نه من و نه هیچ یک از مقامات مسئول «حق ملاقات با “آن” را ندارد» (صحیفه امام، ج‏۱۰، ص ۵۰۳). نکته بسیار مهم پیام کوتاه امام که در رسانه‏‌های جهان انعکاس یافت، این بود که بدون بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‏‌شد؛ قدرتی که تا کنون در برابر کشور مرکز کسی بدیلی برای آن نمی‏‌شناخت.

کمی بعد آمریکا مجبور شد تا در برابر این قدرت جدید دست به یک عقب نشینی آشکار بزند و شاه را از آمریکا به پاناما بفرستد و در اقدام دیگری از سر عجز و استیصال روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که این کار کارتر با استقبال امام همراه بود.

گذشت تا اینکه آمریکایی‏‌های تروریست، دزدانه و شبانه وقتی مردم ایران در خواب بودند، سوار بر پرنده‏‌های آهنی و با همکاری و همراهی چند کشور پیرامونی همسایه و خیانت چند نوکر داخلی وارد ایران شدند. درست است که مردم ایران خواب بودند اما خدای این ملت با ایمان بیدار بود. همو که وعده داد بود، از اهالی کوی ایمان دفاع می‏‌کند، او به وعده‏‌اش عمل کرد و قدرت پوشالی کشور مرکز را با دو دست باد و شن درهم شکست.

تحلیل امام از شکست نظامی کشور مرکز

وقتی در پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ خبر به امام رسید، امام خمینی این پرسش و پاسخ را در معرض وجدان تمام انسان‏های بیدار جهان قرار داد. آن پرسش این بود که چه کسی هلی‌کوپترهاى آقاى کارتر را ساقط کرد؟ و سپس پاسخ دادند، هلی‌کوپترها و هواپیماهای او را شن‌‏ها ساقط کردند؛ چون شن‏‌ها مأمور خدا بودند. باد هم مأمور خداست؛ قوم عاد را هم باد از بین برد (همان، ج‏۱۲: ۳۸۰)، «وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِریحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَه؛ و امّا عاد، به [وسیله‏] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند»(حاقه: ۶).

فرمود: «حالا همه کشتی‏‌هایتان را هم بیاورید اینجا، همه طیاره‏‌هایتان را هم بفرستید اینجا، مسأله حالا غیر سابق است. ما اتکال به خدا داریم. ما براى این جهان یک مدبّر را مى‎‏دانیم هست … تجربه بکنند باز» (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص ۳۷۹)‏.

 

شن‏ها مأمور خدا بودند

 

امام این پرسش مهم را هم مطرح فرمودند که جای تأمل دارد. کسانی که تا کنون توجه نداشتند، توجه پیدا کنند که یک ملتى که هیچ نداشت جز اللَّه اکبر، و او همه چیز است، چطور این قواى شیطانى که همه پشتیبانش بودند، نه فقط ابرقدرت‏‌ها (یعنی همان کشورهای مرکز و نیمه مرکز)، قدرت‏‌هاى پایین دست (یعنی قدرت‏‌های نیمه پیرامون) هم دنبال او بودند و ما را نمى‏‌گذاشتند در یک مملکتى زندگى کنیم و فعالیت کنیم، همه موافق با او بودند. این چه بود که این ملت ضعیف بدون تجهیز، بدون تدریب نظامى را بر این همه قدرت‏ها غلبه داد؟ ( صحیفه امام، ج‏۱۲، ص۳۸۰). این پرسش همچنان به روز است و همچنان نیازمند پاسخ است.

خاتمه

انتظار می‌‏رفت جامعه شناسان و اندیشمندان علوم سیاسی این مدل از این قدرت که زمین بازی جدیدی را با قواعدی جدید، به نفع مظلومان و محرومان و مستضعفان جهان تعریف می‏کرد، بسط دهند و مبانی و مؤلفه‌های آن را تنظیم و تألیف و تدریس کنند، اما به نظر می‏رسد برخی سعی دارند آن قدرت را نادیده بگیرند؛ قدرتی که می‌‏توان آن را قدرت متعالی نامید؛ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَهَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ کَلِمَهُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیم؛ و او را با سپاهیانى که آنها را نمى‏‌دیدید تأیید کرد، و کلمه کسانى را که کفر ورزیدند پست‏تر گردانید، و کلمه خداست که برتر است، و خدا شکست‏‌ناپذیر حکیم است(سوره توبه، آیه ۴۰).‏

رضا لک‏زایی، پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی جامعه المصطفی العالمیه

[ad_2]