[ad_1] زمستان در فرهنگ عامه روستای دستگرد و بخش کهک قم به گزارش شهرکریمه فرهنگیار مرکز تحقیقات صداو سیما در چهارصدمین جلسه بنیاد قم پژوهی که با حضور کارشناسان و علاقمندان به تاریخ قم در دانشگاه طلوع مهر قم با بیان اینکه در بخش کوهستانی قم از ماه مهر و با کاهش دمای هوا و […]

[ad_1]

زمستان در فرهنگ عامه روستای دستگرد و بخش کهک قم

زمستان در فرهنگ عامه روستای دستگرد و بخش کهک قم

به گزارش شهرکریمه فرهنگیار مرکز تحقیقات صداو سیما در چهارصدمین جلسه بنیاد قم پژوهی که با حضور کارشناسان و علاقمندان به تاریخ قم در دانشگاه طلوع مهر قم با بیان اینکه در بخش کوهستانی قم از ماه مهر و با کاهش دمای هوا و رسیدن میوه‌ای بنام «آلوسفید» که نوعی هلو است فصل زمستان آغاز شده و در خانه‌ها بساط کرسی برپا می‌شود افزود: درگذشته به جای بخاری برای گرم کردن خانه از کرسی استفاده می‌شد عده‌ای چاله کرسی می‌ساختند ولی عده‌ای با وسیله‌ای به نام منقل آتش آماده را به خانه آورده و زیر کرسی می‌گذاشتند و این کار تا پایان فصل سرما که اسفند ماه بود ادامه داشت.

جعفرزاده دستجردی بیان کرد: برج قوس که همان آذرماه است یکی از سردترین ماه‌ها محسوب می‌شود که دمای هوا بقدری کاهش می‌یابد که آب یخ می‌بندد چرا که این ماه رو به زمستان است.

وی با بیان اینکه در گذشته مردم بدون دستگاه‌های پیشرفته، هوا شناسی می‌کردند اظهار کرد: روستاییان از نشانه‌های خورشید، ابر و برخی از حیوانات مانند مرغ و خروس‌ها و کلاغ‌ها وضعیت آب و هوای روز بعد را تشخیص می‌دادند، برای مثال اگر کلاغ زیاد می‌خواند می‌گفتند که برف می‌بارد، یا اگر ابری از سمت فردو در آسمان دستگرد پیدا می‌شد می‌گفتند «لحاف کهنه فردویی‌ها به سمت ماست» و برف می‌بارد و یا اگر مرغ و خروس کسل و کم تحرک می‌شدند نشانه بارش می‌دانستند و یا از هاله‌های رنگی که به دور خورشید و یا ماه دیده می‌شد تشخیص می‌دادند که وضعیت بارش ۲۴ ساعت آینده چگونه است.

مراسم‌های شب یلدا

فرهنگیار مرکز تحقیقات صدا و سیما درخصوص مراسم‌های شب یلدا در بخش کهک و روستای دستگرد تصریح کرد: در شب یلدا که مصادف است با اولین شب از شروع دی ماه که ورود به فصل زمستان است، اهالی، شب را در کنار آشنایان خود می‌گذراندند و از تنقلاتی مانند نخود و کشمش؛ گندم برشته، سنجد، توت خشکه، برگه و … استفاده می‌کردند که ساده بود و از قبل برای چنین شبی مهیا کرده بودند و مثل امروزه شب یلدا تجملاتی و پرهزینه نبود.

وی یکی از مراسم‌های دیرینه و زیبای شب یلدا در بخش کهک قم را بردن هدیه به خانه دختر عقد بسته دانست و بیان کرد: در این مراسم چند روز قبل از آمدن شب چله داماد به همراه زنان محرمش به شهر می‌رود و برای عروس هدیه می‌خرد همراه با مواد غذایی مانند گوشت، برنج، روغن، حلوا و میوه‌ها سپس به روستا آورده در طبق‌های می‌گذاشتند و تزئین می‌کردند و با همراهی مردم بویژه دختران و پسران دم بخت فامیل این طبق‌ها را به عنوان هدیه به خانه عروس می‌بردند، مادر عروس به کسانی که با طبق وارد خانه او می‌شدند هدایایی می‌داد و کسی که طبق هدیه مخصوص عروس را بر سر داشت هدیه ویژه دریافت می‌کرد و آن شب مادر عروس غذایی درست و خانواده نزدیک داماد را به مهمانی دعوت می‌کرد.

جعفرزاده دستجردی با بیان اینکه در فرهنگ روستاهای کهک زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می‌شد که به «اَهمَن و بهمن» معروف هستند و در فرهنگ عامه این دو چله برای هم کُرکُری می‌خوانند افزود: بهمن که چله کوچک است به چله بزرگ می‌گوید «آردِد به چَند مَن، هیمه‌ات به خرمن» که کنایه از سوز و سرمای بیشتر بود در چله دوم، اَهمن در جواب می‌گوید هرچقدر که سخت بگیری پشت سر تو بهار است (غاره کنی، غوره کنی، پشتِ سرت بهاره).

این کارشناس مسائل تاریخی در خصوص فرهنگ عامه بخش کهک قم در فصل زمستان گفت: شب نشینی یکی از فرهنگ‌های رایج آن زمان در شب‌های طولانی بود به طوری که همه اهالی مردم در خانه‌های هم دیگر مهمان می‌شدند و شب چَره (مواد پذیرایی) آن‌ها ساده بود و از همان محصولات کشت و کار روستاییان آماده می‌شد و در این شب نشینی یا فرد نقالی بود که قصه می‌گفت و یا کتاب می‌خواند کتاب‌هایی مثل امیرارسلان رومی، ملک جمشید و…

وی شکار کبک را از تفریحات زمستانه مردان بخش کهک و دستگرد عنوان و اظهار کرد: در این نوع شکار مردان پس از بارش سنگین برف، دسته جمعی بدون هیچ وسیله‌ای با دست خالی به کوه و دشت رفته و اقدام به شکار می‌کردند که با روش‌های خاصی کبک را به دام می‌انداختند و دامادها اولین کبک صید شده را به خانه عروس هدیه می‌دادند.

سرگرمی‌های اهالی دستگرد

جعفرزاده دستجردی تصریح کرد: یکی از سرگرمی‌های اهالی دستگرد در شب‌های زمستان «موش انداختن» بود که در کهک به «خرک انداختن» مشهور است. یکی از اهالی دستمال چهار خانه‌ای را بر می‌داشت و با آن شکلی شبیه موش می‌ساخت و آن را به خانه همسایه می‌انداخت و می‌گفتند موش و یا خرک ما را پرکن صاحب خانه بر می‌خواست می‌افتاد دنبال کسی که موش را در حیاط خانه آن‌هاها انداخته است و دنبال او می‌گشت، اگر پیدایش می‌کرد صورتش را با زغال سیاه می‌کرد، در غیر این صورت صاحب خانه باید دستمال را از آجیل‌های محلی یا چیزهای دیگر پرکرده و به او باز می‌گرداند و طبیعی بود اگر این موش یا خرک در خانه کدخدا و یا یکی از ثروتمندان انداخته می‌شد، هدایای خوبی دریافت می‌شد.

وی بیان کرد: یکی کارهایی که بانوان روستایی در شب‌های زمستان انجام می‌دادند بافت لباس بود که زنان از چوب درخت و یا سیم چرخ موتور و یا دوچرخه میل بافتنی درست می‌کردند و ازپشم ریسیده (تابیده شده) شال، کلاه، جوراب و یا دستکش می‌بافتند.

فرهنگیار مرکز تحقیقات صدا و سیما با بیان اینکه در بخش کهک در زمستان برف چند نوع اصطلاح داشت، گفت: یک نوع آن ریز بود، یک نوع آن لایه لایه بود که می‌گفتند در عین حال سنگین است و یک نوع آنکه سبک و پوش مانند بود به «کَک پشه» معروف است و خیلی دوام ندارد و اغلب در اواخر فصل زمستان می‌بارد.

وی اظهار کرد: یکی از بستنی‌های مخصوصی که در این روستاها درست می‌شود «برفِ شیره» است که بعد از بارش سومین برف سنگینی که به طلا معروف است، اهالی به کوه و دشت می‌روند واز جای تمیزی که رد پای حیوانی نباشد برف را برداشته داخل دستمال گذاشته و به خانه می‌آورند با شیره و یا شیر مخلوط کرده و بستنی درست کرده و تناول می‌کنند و برف اول و دوم را برای خوردن مناسب نمی‌دانستند. همچنین تهیه «قُرمه» از گوشت گوسفند، از تدارکات مردم برای این فصل بود.

جعفرزاده دستجردی گفت: در قدیم که حمام‌ها عمومی بود و یک حمام چی وظیفه گرم کردن حمام را بر عهده داشت، اهالی به حمامی «برفِ نویی» می‌دادند، یعنی اولین برفی که شروع به باریدن می‌کرد، حمام چی لُنگی را با خود بر می‌داشت و به خانه‌ها می‌رفت و از مردم انعام دریافت می‌کرد.

بازی‌ها و سرگرمی‌های جوانان قدیم

وی تصریح کرد: بازی‌ها و سرگرمی‌هایی که جوانان انجام می‌دادند بازی‌هایی مثل «الک دولک»، «مَره بازی»، «تَنور، تنور کی»، «خرپشتک»، «آلادا» و … و شعرهای کودکانه مثل «گنجشک هاچین ما چین؛ سر دیفار ما نشین؛ برف می آد گوندوله می شیء، بارون می آد خیس می شی…» یا «یک مرغ زردی داشتیم؛ زیر سیله گذاشتیم؛ کلاغِه اومد و بُردش…» و… از شعرهای زمستانه کودکانه بخش کهک و دستگرد بود که در زمستان برای بچه‌ها می‌خواندند و لذت می‌بردند.

وی با اشاره به چگونگی شکل گیری برنامه رادیویی فرهنگ عامه مردم در دهه چهل و اهمیت این برنامه گفت: در سال ۱۳۴۱ به کوشش مرحوم سید ابوالقاسم انجوی شیرازی برنامه رادیویی «نجوا» فرهنگ شفاهی، آداب و رسوم مردم در جشن‌ها و آئین‌ها تولید شد که مورد استقبال قرار گرفت به طوری که حدود چهار هزار نفر برای تولید محتوا از سراسر کشور با آن‌ها همکاری می‌کردند.

فرهنگیار مرکز تحقیقات صدا و سیما افزود: طی ۸ سال فعالیت برنامه حدود ۳۵۰ هزار صفحه از آداب و رسوم اقوام ایرانی تهیه شد که مرحوم انجوی شیرازی یک کتاب دو جلدی به نام جشن‌ها وآداب و معتقدات زمستان در سال ۱۳۵۲ منتشر کرد که در یک جلد آن در باره فرهنگ زمستان بخش کهک و روستای دستگرد قم نوشته شده است.

در ابتدای این جلسه ابوالفضل رنجبر از مدیران قبلی مرکز تحقیقات صدا و سیمای قم در خصوص فرهنگ یارانی که با صدا و سیما همکاری می‌کنند، گفت: مرحوم انجوی برای ساخت برنامه رادیویی فرهنگ عامه که به «نجوا» نام مستعار مرحوم انجوی شیرازی معروف شده بود به نیروهایی نیاز داشت که اطلاعات مناطق مختلف کشور را جمع آوری کرده و به دستش برسانند که نام این افراد را فرهنگیار گذاشتند که این افراد نه پست سازمانی داشتند و نه در قبال آن کار پولی دریافت می‌کردند بلکه فرهنگیاران از سر ذوق و علاقه‌ای که به این کار داشتند با صدا و سیما بی هیچ چشم داشتی همکاری می‌کردند.

در پایان جلسه استاد سید محسن محسنی پژوهشگر و عضو بنیاد قم پژوهی اظهار داشت که این مطالب باید تدوین و به صورت کتاب چاپ گردد تا از بین نرود و ماندگار شود.

انتهای پیام / ۱۳۷

[ad_2]