[ad_1] پایگاه خبری شهرکریمه، گروه استان‌ها – هیفاء پردل: سال ۶۸ تلخ‌ترین سالی بود که برای ملت بزرگ ایران اسلامی رخ داد آن هم ارتحال بنیانگذار و معمار کبیری که با رهبری خود توانست یک انقلاب شکوهمندی را در عصر کنونی از خود به یادگار گذارد. هرگز نسل دهه شصتی و نسل اول و دوم […]

[ad_1]

پایگاه خبری شهرکریمه، گروه استان‌ها – هیفاء پردل: سال ۶۸ تلخ‌ترین سالی بود که برای ملت بزرگ ایران اسلامی رخ داد آن هم ارتحال بنیانگذار و معمار کبیری که با رهبری خود توانست یک انقلاب شکوهمندی را در عصر کنونی از خود به یادگار گذارد.

هرگز نسل دهه شصتی و نسل اول و دوم انقلاب لحظاتی که از شبکه ملی خبر ارتحال امام خمینی (ره) منتشر شد را فراموش نمی‌کنند؛ انگار لحظاتی بعد قیامتی شده بود از کوچک و بزرگ و پیر و جوان همه چشمان اشک باری داشتند و بر سر و صورت خود می‌زدند.

همه جا سیاه پوش شد؛ مراسم تشیعی برپا شد که در دنیا و عصر کنونی غیر قابل تصور بود؛ وداع ملت لحظه تاریخی ورود امام خمینی (ره) در فرودگاه مهرآباد را در ذهن‌ها زنده کرد.

اکنون ۳۵ سال از آن لحظات تلخ و جانگذاز می‌گذرد لحظات تلخی که هنوز ملت ایران به ویژه مردم انقلابی قم آن را با غم و اندوه روایت می‌کنند.

خاطراتی تلخ از یک خبری ناگوار

نامش علی احمدی است؛ در سال ۶۸ و روزی که معمار کبیر انقلاب چشم از جهان بست ۲۰ سال بیشتر نداشت او درباره این خاطره تلخ می‌گوید: یادم می‌آید چند روزی حضرت امام خمینی (ره) در بیمارستان بستری بودند و تحت عمل جراحی قرار گرفتند هر شب صدا و سیما خبرهایی از آخرین وضعیت حضرت امام می‌دادند و تصاویر زیبا و روحانی از ایشان لحظه نماز با آن وضع سخت بیماری نشان داده می‌شد که هنوز در خاطرم ماندگار است.

به گفته این شهروند قمی: در مساجد، تکایا و حسینیه‌ها هر شب دعای توسل و نیایش بود ولی ناگهان خبری بسیار تلخ ابتدای صبح همه را منقلب کرد در حالی که برای امتحانات نهایی آماده می‌شدیم بلندگوهای مساجد جملات دردناکی مبنی بر ارتحال امام را پخش کرد؛ انگار همه با هم یتیم شدیم و برسر وصورت می‌زدیم..

امام محبوب همه بود

یک شهروند دیگری که از کاسبان قدیمی بازار تاریخی قم است در رابطه بع حال و هوای قم در ۱۴ خرداد سال ۶۸ بیان می‌کند: روزی که خبر ارتحال امام داده شد بی شک مانند قیامت بود مردم و ملت به قدری این خبر کام آنها را تلخ کرده بود که گویی تاسوعا و عاشورا رسیده بود و مردم تنها با سینه زنی و نوحه سرایی خود را تسکین می‌کردند این مهم برای کودکان خردسال هم رخ داده بود چرا که امام محبوب همه بود.

در مساجد، تکایا و حسینیه‌ها هر شب دعای توسل و نیایش بود ولی ناگهان خبری بسیار تلخ ابتدای صبح همه را منقلب کرد

سید محمدرضا منتظری که در سال ۶۸ در حوالی محله چهل اختران زندگی می‌کرده است، در این باره می‌افزاید: هرچند در خود شهر قم همه سیاه پوش و در عزای کامل بود و در مساجد و تکایا و حسینیه‌ها مراسم سوگواری بود، بر در خانه‌ها به همراه عکس امام پرچم‌های سیاه نصب بود ولی همه اشتیاق داشتند به تهران رفته و در تشیع میلیونی امام راحل حضور داشته باشند.

وی عنوان می‌کند: وسایل نقلیه؛ شخصی و اتوبوس‌های ادارات و شرکت‌های اتوبوسرانی جوابگوی خیل عاشقان نبود و در شهر با کمبود شدید وسیله نقلیه روبرو بودیم.

حرم کریمه وسیله‌ای برای تسکین درد فراق

محدثه دهقانی بانوی ۶۰ ساله قمی نیز در گفت وگو با خبرنگار شهرکریمه می‌گوید: برای من لحظه‌ای که آقای حیاتی «انا الله و انا الیه راجعون» را خواند انگار دنیا بر سر من خراب شد؛ من صبح چهاردهم خردادماه به حرم مطهر حضرت معصومه (س) که هر روز در آن دعا برای سلامتی امام راحل برگزار می‌شد رفته بودم، مردم هم همه با چشمان اشک بار از خداوند سلامتی محبوب خود را می‌خواستند؛ تازه به حیاط خانه قدم گذاشته بودم که با صدای گریه اهل خانه متحیر ماندم.

وی عنوان می‌کند: دیدم مادرم و همسرم و بچه‌ها کنار رادیو نشسته و گریان هستند که متوجه شدم برای همیشه پیر و مراد خود را از دست دادیم.

دهقانی می‌افزاید: افرادی که توانستند در تشیع امام خمینی (ره) حضور داشته باشند از نزدیک این تشیع تاریخی را دیده بودند ولی من و خانم‌های همسایه ای که سعادت نداشتیم به تهران برویم در حسینیه و مسجد محل برای امام خمینی (ره) مراسم سوگواری گرفته و نذری و ایستگاه صلواتی بر پا کرده و از مردم پذیرایی می‌کردیم.

خاطرات این روز با گذشت چندین سال هنوز برای مردم تلخ است زیرا برای همیشه پیر و مراد و رهبر خود را از دست داده بودند.

[ad_2]