[ad_1] حوزه احزاب شهرکریمه؛ محسن صمیمی ـ فداکاری صفت پسندیدهای است و معمولا در هر جمعی انسانهای فداکار ممدوح هستند و همه از خوبیهای آنها میگویند ولی عموما پاداش همین انسانهای فداکار چیزی فراتر از همان مدحها نمیشود. *آب سرد بر پیکره اصلاحات دمادم انتخابات است و اصلاحطلبان هاشمی رفسنجانی را کاندیدای خود میدانند تا پیر […]
[ad_1]
حوزه احزاب شهرکریمه؛ محسن صمیمی ـ فداکاری صفت پسندیدهای است و معمولا در هر جمعی انسانهای فداکار ممدوح هستند و همه از خوبیهای آنها میگویند ولی عموما پاداش همین انسانهای فداکار چیزی فراتر از همان مدحها نمیشود.
*آب سرد بر پیکره اصلاحات
دمادم انتخابات است و اصلاحطلبان هاشمی رفسنجانی را کاندیدای خود میدانند تا پیر سازندگی بتواند بعد از شکست سال۸۴، با قدرتتر وارد عرصه انتخابات شود؛ ولی خبر عدم تایید صلاحیتاش آب سردی بر پیکره اصلاحطلبان میشود.
پس از خروج مرحوم هاشمی از روند انتخابات، اصلاحات دو گزینه پیش رو داشت. محمدرضا عارف و حسن روحانی که بررسی چگونگی و انگیزه ورود این دو به عرصه رقابت انتخاباتی ۹۲ به هر دلیل که در حوصله این نوشته نمی گنجد.
حسن روحانی که یک شخصیت غیر اصلاحطلب است، به عنوان نماینده اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری برگزیده شد و عارف در حالی کنارهگیری کرد که در پیام انصرافش نوشته بود: «غروب دوشنبه بیستم خرداد ماه، مرقومهای از جناب آقای سید محمد خاتمی دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به مصلحت ندانستهاند». این تصمیم او باعث شد روحانی پیروز شود و اگر تنها یک درصد از رای دهندگان به روحانی به عارف رای داده بودند، شاید سرنوشت انتخابات ۱۸۰درجه تغییر مییافت.
*آغاز یک سریال عارفانه
کنارهگیری که بی پاسخ نماند و محمد خاتمی در بیانیهای ضمن اعلام حمایت از روحانی، با الفاظ زیبایی از اقدام فداکارانه عارف تجلیل کرد و نوشت: «… با سپاس فراوان از برادر عزیزم جناب آقای دکتر عارف که بحمدالله موقعیت معنوی بالایی را نصیب خود کرده است و پیروز عرصه اخلاق و ادب و خیرخواهی و اصلاح طلبی است؛ به حکم وظیفه سنگینی که نسبت به کشور و سرنوشت ملت شریف دارم رأی خود را به برادر گرامی جناب آقای دکتر روحانی خواهم داد …».
حامیان اصلاحات آنموقع در برخی میتینگهای انتخاباتی شعار میدادند: «عارف خیلی مردی «ایشالّا» دور بعدی»؛ اما این آغاز ناکامیهای سریالی سوپرمن اصلاحات بود.
دو سال از انتخابات ۹۲ گذشت و در حالی روحانی در پاستور تمهیدات برجام را میچیند که عارف از دنیای سیاست، همین محبوبیت در پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را دارد. انتخابات دهمین دوره مجلس که می شود، محبوبیت عارفِ محبوب، به کار اصلاحطلبان میآید و او را سرلیست تهران میکنند تا هم جایزه اطاعتش از خاتمی را بگیرد و هم از ظرفیتش استفاده وافی شود. جعفر توفیقی وزیر علوم دولت اصلاحات، همان موقع در مصاحبهای میگوید: «عارف به دلیل شخصیت منطقیای که دارد، سرلیست اصلاحطلبان تهران خواهد بود».
* رَکَب دوجانبه
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و همه ۳۰کاندیدای لیست اصلاحطلبان با سرلیستی عارف وارد انتخابات میشوند و بدین ترتیب، عارف قدرتمندانه به عرصه سیاست باز میگردد تا وزن سیاسی خود را هم برای اصلاحطلبان و هم برای اصولگرایان به رخ بکشد اما از قدیم گفتهاند: «یک سیب هزار چرخ میخورد تا به زمین برسد».
هنوز چیزی از آغاز مجلس دهم نگذشته بود که عارف در مراسمی لب به گلایه باز کرد و گفت: «برخی نمایندگان، لیست امید را تا دم درِ مجلس میخواستند».
عارف تازه متوجه میشود که چه رَکَب دوجانبهای هم از کلیّت اصلاحات و هم از برخی نامزها خورده و نمایندگانی که با عنوان لیست امید وارد مجلس شدهاند، حاضر به عضویت در فراکسیون امید و همراهی با عارف نیستند.
اصلاحطلبانی که از نظر سواد آکادمیک و تجربه، توان نمایندگی مجلس داشتند، عموما خود را در گیر و دار فتنه ۸۸ آلوده بازی فتنه کرده و یا به هر دلیلی صلاحیتهای لازم برای عبور از فیلتر شورای نگهبان را از دست داده بودند و همین مسئله میدان را برای فرصتطلبانی باز کرده بود که خود را به عنوان اصلاحطلب در لیست امید جا دهند و با سوار بر گُرده لیستی منتسب به اصلاحات، به سر منزل مقصود برسند.
حال، عارف از سوی اصلاحطلبان وظیفه و ماموریت داشت که یادگار دوران مجلس ششم را که اصلاحطلبان حضور حداکثری در مجلس داشتند، با چنین همرَهانی دوباره در اذهان زنده کند؛ ولی دیری نپایید که کوه لیست امید موش زایید. او در اولین انتخابات هیات رئیسه مجلس دهم، با کسب ۱۰۳ رأی در برابر ۱۷۳ رأی لاریجانی از مجموع ۲۷۹ رأی، نتوانست به ریاست دست یابد و این در حالی است که خیلی از فراکسیون امیدیها به او رای نداده بودند.
سپس نوبت انتخابات کمیسیونها میشود و این تراژدی تلخ، آنجا هم تکرار میشود و عارف، حتی در کسب ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات در رقابت با محمدمهدی زاهدی هم بازمیماند و این عدم توفیقها که در مجال این نوشتار نمیگنجد، تا آخرین سال مجلس دهم ادامه مییابد و عارف فقط در سومین سال مجلس میتواند رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شود.
*گزیده شدن از همان سوراخ قدیمی
اکنون که چندماه به انتخابات یازدهم مجلس مانده، زمزمهها حاکی از این است که عارف از همان سوراخ همیشگی گزیده خواهد شد با این تفاوت که این عارف، عارف چهار سال قبل نیست چون آن محبوبیت در پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را با شکستهای پی در پی و سریالی دیگر ندارد.
طبیعی است که الان زمانه روی دیگر خود را به مرد همیشه فداکار اصلاحات نشان دهد. علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طبان اخیرا در اظهار نظری خبر از این روی ناخوش داد. آنجا که گفت: «عارف قطعا هزینه مدیریت ضعیف در فراکسیون امید و ناکارآمدی در مجلس دهم را پرداخت خواهد کرد؛ چرا که آقای عارف رأی اول تهران بود و به عنوان کسی که کاندیدای ریاست جمهوری شد، اعتبار و سرمایه اجتماعی پیدا کرد و باید فعالتر میبود».
آنچه از تحلیل روند زندگی سیاسی عارف در ۶سال گذشته بر میآید، این است که او دچار یک چرخه مرگبار شده که حیات سیاسیاش را مورد چالش جدی قرار میدهد و آن اینکه: «عارف برای اصلاحطلبان فداکاری کرده و برای خود محبوبیت اجتماعی کسب میکند، اصلاحطلبان از این محبوبیت بهرهبرداری میکنند، عارف محبوبیت خود را از دست میدهد و به همین دلیل از چرخه سیاست حذف میشود و چون فداکار است، بازی اصلاحطلبان را به هم نمیزند تا دوباره محبوب شود و اصلاحطلبان از آن محبوبیت بهرهمند شوند و …».
انتقادات فزاینده اصلاحطلبان از فراکسیون امید و عملکرد عارف مویّد این است که او دیگر نقش سابق را در اصلاحات نخواهد داشت. فارس در گزارشهای بعدی خود، از چگونگی حذف و بیاثر کردن عارف در اصلاحات خواهد نوشت.
انتهای پیام/
[ad_2]
Wednesday, 24 April , 2024