[ad_1] باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری پایگاه خبری شهرکریمه | شاعر: فاطمه زاهدمقدم «گمشده ی من» بهارِآمدنت می برد زمستان رابیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را به برف بی رمق روی کوه ها برسانسلام گرم و خوش آفتاب تابان را شبیه شاخه ی گل کرده روی دست بهارپر از امید […]

[ad_1]

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری پایگاه خبری شهرکریمه | شاعر: فاطمه زاهدمقدم

«گمشده ی من»

بهارِآمدنت می برد زمستان را
بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را

به برف بی رمق روی کوه ها برسان
سلام گرم و خوش آفتاب تابان را

شبیه شاخه ی گل کرده روی دست بهار
پر از امید کن آغوش این درختان را

برای چشمه ی خشکیده ی نگاهم باز
بخوان شبیه گذشته دعای باران را

به شوق آمدن روزهای خوب هنوز
نشسته ام به تماشا غروب ایوان را

کجاست گمشده ی من در این هیاهو… آه
سکوت می کنم اندوه هر خیابان را

چقدر بی تو از این راه ها گذر کردیم
چقدر بی تو همه نیمه های شعبان را…

/۹۱۸/ی۷۰۴/س

[ad_2]