×
×

دولت یازدهم وارد سال چهارم شد
۱۱۰۰ روز گذشت /۳۶۵ روز باقیمانده را دریابید

  • کد نوشته: 769
  • حالا ۱۱۰۰ روز از آن وعده‌ها گذشته است ۱۱۰۰ روز سه چهارم یک دوره ریاست جمهوری است و تقریبا هر کاری که می‌شده باید تا الان خود را نشان می‌داده است. هر طرح و پروژه، هر برنامه و ایده‌ای بوده، باید تاکنون یا به پایان می‌رسید، یا آثار آن در زندگی مردم هویدا می‌شد. اما […]

    ۱۱۰۰ روز گذشت /۳۶۵ روز باقیمانده را دریابید
  • حالا ۱۱۰۰ روز از آن وعده‌ها گذشته است ۱۱۰۰ روز سه چهارم یک دوره ریاست جمهوری است و تقریبا هر کاری که می‌شده باید تا الان خود را نشان می‌داده است. هر طرح و پروژه، هر برنامه و ایده‌ای بوده، باید تاکنون یا به پایان می‌رسید، یا آثار آن در زندگی مردم هویدا می‌شد. اما واقعیت چیست و چه اتفاقی افتاد؟ آیا مردم همه آن وعده‌ها – یا نه، کسر کوچکی از آن وعده‌ها- را در زندگی خود و در مقام عمل، عینیت یافته می‌بینند؟!
    فهرست وعده‌های دولت به قدری طولانی و متنوع است که برای انتشار آن به تنهایی، به بیش از ۲ صفحه کامل خبر احتیاج داشتیم و به خاطر همین از انتشار آن گذشتیم!
    طبیعتا برای همه مردم چه آنها که روحانی منتخب آنها بود و چه آنها که نبود، تحقق آن همه وعده، آرزویی بزرگ بود چرا که سرجمع تحقق وعده‌ها، رشد و ارتقای ایران اسلامی و سربلندی ملت بود.
    اما برخلاف آن انتظار و آن رویای شیرین، اکنون پس از سه سال اوضاع نه آنگونه که گفته بودند، که به جهاتی به مراتب بدتر هم شده است.
    مثلا قرار بود طی یک برنامه صد روزه در معیشت مردم گشایش ایجاد شود.
    قرار بود اشتغال برای جوانان ایجاد شود.
    قرار بود مسکن، برای همه در دسترس و سهل‌الوصول شود.
    قرار بود مشاغل خرد و صنایع متوسط توسعه پیدا کند.
    قرار بود یارانه‌های تولید بیشتر و بیشتر شود.
    قرار بود احترام و عزت به پاسپورت ایرانی داده شود.
    قرار بود ارزش و اعتبار پول ملی احیا شود.
    قرار بود با تولید ملی، راه واردات مسدود شود.
    قرار بود از میادین مشترک نفتی و گازی با حداکثر صرفه کشورمان بهره‌برداری شود.
    قرار بود با سد کردن واردات، به جای ایجاد اشتغال برای جوانان خارجی، برای جوانان ایرانی شغل تولید شود.
    قرار بود تولیدات کشاورزی به مرحله خودکفایی و صادرات برسد.
    قرار بود  اقشار محروم و مستضعف به مرحله‌ای برسند که ۴۵ هزار تومان یارانه برایشان هیچ باشد و‌قرار بود قرار بود صدها قرار بود دیگر!
    حالا ۱۱۰۰ روز از آن وعده‌ها گذشته است ۱۱۰۰ روز سه چهارم یک دوره ریاست جمهوری است و تقریبا هر کاری که می‌شده باید تا الان خود را نشان می‌داده است. هر طرح و پروژه، هر برنامه و ایده‌ای بوده، باید تاکنون یا به پایان می‌رسید، یا آثار آن در زندگی مردم هویدا می‌شد. اما واقعیت چیست و چه اتفاقی افتاد؟ آیا مردم همه آن وعده‌ها – یا نه، کسر کوچکی از آن وعده‌ها- را در زندگی خود و در مقام عمل، عینیت یافته می‌بینند؟!
    قبل از پاسخ به این پرسش محوری، باید یک چیز دیگر را بدانیم و آن اینکه، دولت برای تحقق آن همه وعده، چند لایحه و برنامه به مجلس داد و تصویب کرد؟ واقعیت این است که حتی اگر لوایح بودجه سالانه را هم جزو برنامه‌های دولت برای تحقق وعده‌ها قلمداد کنیم، ملاحظه می‌شود که هیچ برنامه خاص و روشنی برای نیل به آن اهداف وجود ندارد و جز یک سری شعار زیبا و فریبنده، راهبرد اجرایی در این حوزه شکل نگرفت.
    شکی نیست که برای رسیدن به یک مقصد کوتاه در یک سفر چند روزه هم نیازمند نقشه راه و برنامه سفر هستیم و آرزوی خوش گذشتن در یک مقصد تفریحی، هیچ تاثیری در حال و روز واقعیمان نخواهد داشت. به طریق اولی، وقتی قرار است برای چهار سال کشور هدف‌گذاری شود، این ضرورت بیش از پیش خود را نشان می‌دهد و به رخ می‌کشد. اما دریغ از یک برنامه مدون و پیشرو!
    اکنون دولت جواب بدهد، کدام گروه اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی از بین خیل عظیم تحصیل‌کردگان  این رشته‌ها، در طول این سه سال طرف مشورت دولت بوده است؟ آیا آنها اساسا به کار کارشناسی و علمی کمترین اعتقادی دارند؟! با این وضع فقدان برنامه و عدم مراجعه به متخصصین، اوضاع اقتصادی و فرهنگی جامعه  قابل پیش‌بینی است، اما مرور اندکی بر برخی بخش‌ها می‌تواند ابعاد کارنامه دولت را روشن‌تر کند.
    اکنون و به مدد سه سال مدیریت دولت تدبیر و امید، قریب هشتاد درصد صنایع کشور تعطیل است! دولت یارانه تولید را به مرزی رسانده که صدای وزیر صنعت هم به اعتراض و گلایه بلند شده است. در مقابل واردات بیداد می‌کند!  قاچاق‌ از مبادی رسمی، رسما و علنا در جریان است و میلیاردها میلیارد دلار کالای قاچاق، دائما به کشور وارد می‌شود! دولت طرح‌های ساده و اولیه‌ای مثل «طرح شبنم» را کنار گذاشت و راه  را برای قاچاقچیان هموارتر کرد! حالا بیکاری و تعطیلی واحدهای تولیدی، آفت جان همه خانه‌های ایرانی شده است! رکود، چنان گریبان نظام تولید کشور را گرفته که صد عاقل هم نمی‌توانند برای آن فکری بکنند! نقدینگی سه برابر روز نخست دولت یازدهم شده اما در دست بانکداران و دلالان مافیایی است و تولید تشنه یک جرعه از آن است! در این بین، دولت هیچ یک از این مشکلات را به روی خودش هم نمی‌آورد! آنها تمام قد به معاشقه و مغازله با برجام مشغولند! برجامی که همچون آفتاب درخشان، می‌درخشد و در زندگی و کار و آینده مردم گشایش ایجاد می‌کند! روحانی رسماً اعلام می‌کند که در سایه برجام هر روز یک گشایش داشته‌ایم و اندکی بعد، تعطیلی کارخانه‌ها یکی پس از دیگری آغاز می‌شود! این شرح مختصری بود از نخستین روز سال چهارم! حالا دولت تنها ۳۶۵ روز فرصت دارد که به وعده‌هایش عمل کند. با اینکه خلف وعده‌های دولت، بخش عظیمی از بدنه اجتماعی و حامیانش را نا‌امید کرده است، باز هم ما دعا می‌کنیم که دولت بتواند در همین زمان اندک باقی مانده کاری بکند. بتواند بساط حقوق‌های نجومی و اشرافی را برچیند، بتواند دست دلالان و کارچاق‌کن‌هایی مثل حسین فریدون را – که در انتصاب مدیران فاسد نقش محوری دارد- از سر بیت‌المال مسلمین کوتاه کند. بتواند به اندازه ذره‌ای هم که شده، عزت و اعتبار را به دیپلماسی انقلاب اسلامی برگرداند و اجازه ندهد رئیس سی‌آی‌ای علناً روحانی و دولتش را نزدیک به آمریکا و در جهت منافع خود معرفی کند. بتواند  در حد توان، تولید ملی را رونق ببخشد. بتواند به هر تعداد ممکن، دست واسطه‌ها و دلالان و قاچاقچیان را کوتاه کند و…
    شاید همه این آرزوها برای ۳۶۵ روز زیاد باشد، اما ما باز هم امیدواریم، سه سال منتظر تحقق این اهداف بودیم، ۳۶۵ روز دیگر هم صبر می‌کنیم.

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید