×
×

دارالفنون، پیشرفت یا پسرفت؟

  • کد نوشته: 38566
  • [ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، کلید واژه ها را یکی پس از دیگری جستجو می کردم، به دنبال این بودم که بدانم ریشه روشنفکری و غرب پرستی و به قولی این شعار معروف  تقی زاده عصر مشروطه و خط ده رضاخان پهلوی که باید از فرق سر تا ناخن پا […]

    دارالفنون، پیشرفت یا پسرفت؟
  • [ad_1]

    به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، کلید واژه ها را یکی پس از دیگری جستجو می کردم، به دنبال این بودم که بدانم ریشه روشنفکری و غرب پرستی و به قولی این شعار معروف  تقی زاده عصر مشروطه و خط ده رضاخان پهلوی که باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شد از چه عصر و دوره ای نشأت می گیرد.

    پس از ساعتی مطالعه و کنکاش اولیه به این نتیجه رسیدم که تاریخ معاصر ایران پر بود از افراد سیاستمدار  سنت‌اندیش،  تجددخواه، انقلابی و محافظه‌کار عده‌ای ضد اندیشه و نفوذ بیگانه و برخی دل‌باخته ابرقدرت‌های غرب و شرق جهان.

    دقیقاً مثل آنچکه امروز در کشورخودمان می بینیم، برخی چنان دلداده غرب می شوند و راهکار را دیکته غربی ها می پندارند که در توافقات دوجانبه و چندجانبه خود متن آن را مطالعه نمی کنند و پس از مدتی مجبور به اعتراف آن می شوند اما با این وجود که می دانند سرشان کلاه باز دست از غرب پرستی برنمی دارند.

    برایم سوال بود مگر این روشنفکران دلباخته غرب، تاریخ نمی خوانند، حداقل باید کتاب کارنامه اسلام زرین کوب را که خوانده باشند، این همه دانشمند، عالم اسلامی ایرانی که کتاب هایشان منشأ خیرات برای غرب شده است و غربی ها باید ممنون و شاکر دانشمندان ایرانی باشد، پس چرا با این وجود تقی زاده دم از تمدن یونان زده و اینگونه بیان کرده است” ایرانیان خیال می‌کنند که آنها در گذشته یک تمدن عالی درخشان مانند تمدن یونانیان داشته‌اند. وقتی که حقایق علمیه و تاریخیه مثبته در جلوی نظر آنها گذارده شود، خواهند دید که ایران به علم و ترقی دنیا کمک زیادی نکرده و مانند ملل عالم در اغلب آنچه هم که داشته مدیون تمدن و علم یونان بوده‌اند”

    دارالفنون، پیشرفت یا پسرفت؟

    ساعت ها به مثابه دانشجویان تاریخ معاصر و علوم سیاسی مقاله ها و پایان نامه ها را زیرو رو کردم، چه بسا به جوابی رسیده که چرا برخی خورشید خود را نادیده گرفته و به لامپ همسایه دل بسته اند، آخر تا به کجا این همه خودتحقیری.

    چشمم به مقاله ای افتاد که حس کردم شاید گمشده خود را اینجا بیابم، نویسنده طوفانی و کوبنده در چکیده نوشته بود ” در ایران، ما از زمان صفویه به این طرف با خارج آشنایی نداشتیم حتی در زمان صفویه هم آنچنان آشنایی نداشتیم، برخی برای کارهای سیاسی و تجاری می آمدند”

    ظاهراً نویسنده منظورشان از رابطه با دول غربی، همان نواندیشی و تدریس علوم غربی است وگرنه به قول خودشان کشورهای هلندی و پرتغالی و انگلیسی که برای تجارت با ایرانی های صفویه ای سر می شکاندند.

    نظام تدریس تا قبل از مدرسه دارالفنون بصورت مکتب خانه ای و تدریس علوم دینی بود، با شروع دارالفنون نظام تدریس در ایران متفاوت شد، چه بسا دارالفنون امیرکبیر با نیت خیرخواهانه تشکیل شده بود اما برخی از متمولین فرزندان خود را پس از گذراندن در دارالفنون برای ادامه تحصیل به فرنگ می فرستادند تا تا تجربه و اندوخته بیشتر به وطن خود خدمت کند اما متاسفانه با ورود ایرانیان به دانشگاه های غرب و حضور آن ها در لژها و اندیشکده ها های غربی، تفکراتشان نیز تغییر می کرد و وقتی به وطن خود برمی گشتند، فکر می کردند آنچه غرب را متحول کرده است، نوع لباس پوشیدن و برهنگی آن هاست در حالیکه بن مایه علمی غرب که برگفته از علوم مسلمین خصوصاً ایرانیان نظیر ابوعلی سینا و رازی آن ها را به این تمدن و پیشرفت صنعتی رسانده بود.

    الغرض وقتی پای محصلین فرنگ تحصیل کرده به وطن رسید، با بینش غربی به دنبال تحول کشور افتادند و چون دانشگاه های ایران از اساتید دینی و متخصص خالی بود، کرسی های تدریس را این طرزفکر به دست گرفت و دانشجویانی با نوع نگاه و اندیشه خود تربیت می کردند، در نتیجه اساتید و دانشجویانی با طرز فکر غربی در ایران پرورش می دادیم که برای مدرنیته شدن و پیشرفت را در غرب جستجو می کردند و اولین و سریع ترین راه برای غربی شدن و بالتبع آن پیشرفت را در کلاه پهلوی و برهنه کردن بانوان می دیدند.

    دارالفنون، پیشرفت یا پسرفت؟

    ماحصل دارالفنون به تعطیلی و بی اعتبار شدن مکتب خانه ها انجامید و چون دانشگاه اصالتاً هویتش غربی بود، تربیت سکولارمسلک را به دنبال داشت و نهایتاً به جای ورود صنعت به واردات فرهنگ غیردینی و عریان غرب روی آوردند.

    اگرچه امروز تقی زاده بین ما نیست اما طرز تفکر غربگرایی او همچنان باقی است، متأسفانه با همین طرز تفکر هشت سال گذشته کشور به چالش های جدی کشیده شد که آثار آن تا مدت ها بر رخسار جامعه و فرهنگ نمایان است.

     

    [ad_2]

    منبع

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید