×
×

دشمن شماره یک

  • کد نوشته: 126235
  • به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، دنیای امروز شاهد رفتار خصمانه و به دور از انسانیت یهود نسبت به مسلمانان است؛ تاجایی که در هر قسمت از دنیا به مسلمانان ظلمی روا داشته می شود، می توان ردپای آنها را به وضوح مشاهده کرد. یکی از بارزترین این جنایات، ظلم و […]

    دشمن شماره یک
  • به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، دنیای امروز شاهد رفتار خصمانه و به دور از انسانیت یهود نسبت به مسلمانان است؛ تاجایی که در هر قسمت از دنیا به مسلمانان ظلمی روا داشته می شود، می توان ردپای آنها را به وضوح مشاهده کرد.

    یکی از بارزترین این جنایات، ظلم و ستم یهودیان صهیونیست نسبت به مسلمانان مظلوم فلسطین است که سالهاست نقل محافل سیاسی و خبری است و بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران امام خمینی; از همان ابتدای پیروزی انقلاب، برای همبستگی مسلمانان علیه صهیونیزم و به فراموشی سپرده نشدن این امر، جمعه آخر ماه مبارک رمضان هر سال را به عنوان روز قدس مطرح فرمودند.

    اگر چه صهیونیسم از یهود جدا است و برخی از یهودیان منصف؛ چه در زمان پیامبر(ص) و چه در دوران کنونی، بوده اند که با اسلام و مسلمانان منصفانه عمل می کردند؛ ولی در موارد زیادی این دو با هم آمیخته شده و جدایی شان امکان پذیر نبوده است.

    دشمن شماره یک

    لجاجت و عناد یهود با پیامبر(ص) و دین اسلام

    قـرآن در چـندین آیه نسبت به این ویژگی یهود اشاراتی دارد. بـا آنـکـه نبوت حضرت محمد(ص) بر یهودیان قطعی و مسلم بود و تـورات نـیـز آن را تـصـدیـق کـرده بـود، بـر اثـر عناد و لجاجتی که با اسلام داشتند از پـذیـرفـتـن دعوت رسول الله (ص) سرباز زدند.

    جماعت یهود که نمی توانستند ببینند شخصی از خاستگاه عروبت به احراز مقام والای نبوت نـائل آمـده، برای دشمنی با ایشان، پیامبر(ص) را به مناظره علمی فراخواندند. سیره نویسان گروهی از سرکردگان یهود را برشمرده اند که با پیش کشیدن سؤالات پیچیده مذهبی درپـی آن بـودنـد کـه شـخـصـیـت وارسـتـه رسـول اللّه (ص) را در مـیـان عـامـه تنزّل بخشند؛ امـا ایـن نـقـشه نه تنها تاءثیری در صفوف فشرده مسلمانان ننهاد، بلکه سبب آشکاری مقام علمی پیامبر بر همگان گشت که نتیجه آن گرایش برخی از یهودیان به دین مـبـیـن اسـلام بـود.

    بـه دنـبـال نـزول آیـات مـربـوط به تحریم ربا و غش در معامله، عناد یهودیان رباخوار نـسـبـت بـه اسـلام رشد فزاینده ای یافت. عـکـس العمل رسول اکرم (ص) در این زمان از حدود پند و اندرز تجاوز نمی کرد ولی آنان روز به روز بر دامنه دشمنی خویش می افزودند.

     

    تفرقه افکنی نقشه همیشگی یهود

    نـقـشـه دیـگـری کـه یـهـودیـان بـرای براندازی اسلام کشیدند، برافروختن آتش نفاق و اخـتـلاف بـیـن مـسـلمـانـان بـود؛ تـا بـا بـرانـگـیـخـتـن تـعـصـب قـبـایـل عـرب آنـهـا را بـه جـان هـم اندازند. قدرت اسلام در مدینه باعث نوعی اتحاد و یکدلی شده بود و اختلافات قبیله ای در سایه ایمان و تعالیم عالیه اسلام و سیاست هوشمندانه پیامبر(ص) رو به خاموشی گراییده بـود. یـهود که هرگز باور نداشت اعراب بادیه نشین به یک وحدت سیاسی ، اجتماعی و اقـتـصـادی تـحـت لوای آیـیـن توحیدی اسلام دست یازند، پیوسته تلاش می کردند تا با تجدید خاطرات گذشته و دامن زدن به اختلافات، دشمنیهای کهنه را در بین مسلمانان احیا نـمـوده و آنـهـا را درگـیـر جـنـگـهـای داخـلی نـمـایـنـد. در ایـن مـیان منافقان و در راءس آنها عبدالله بن ابی، که کمر به نابودی اسلام بسته بودند، همکاری مضاعفی با یهود داشتند.

    این نقشه سفیهانه یهود نیز با درایت رسول اللّه (ص)، که از کلام وحی نشاءت می یافت (آل عـمـران: ۱۰۳ ـ ۹۹) نقش بر آب گردید. پیامبر(ص) با استناد به آیات دل انگیز قرآن کریم موحدان را به قوام و استمرار وحـدت و پـرهیز از مناقشه و اختلاف فراخواند و آفت تفرقه و بروز تنش را به پیروان خویش گوشزد نمود.

    دشمن شماره یک

    نفاق بنی قریظه

    از جـمـله کـارشـکـنـی های یهود در حق پیامبر(ص ) خیانت و پیمان شکنی در بحرانی ترین اوضـاع، از جـمـله مـواقـعـی بـود کـه یـک دشـمـن خـارجـی حـکـومـت مـدیـنـه را تـهـدیـد مـی کـرد.

    یـهـود بـنی قریظه که با تشویق و تحریص قریش برای هجوم یکپارچه به مدینه ذات نـفـاق طـلب خـویـش را بـرمـلا سـاخـتـه بـودنـد، در نـبـرد احـزاب مـشـکلات بسیاری برای پـیـامـبـر(ص ) و لشـکـر اسـلام ایـجـاد و خیانت دوجانبه نمودند. این گروه با پیامبر(ص ) پیمان بسته بودند که قدمی علیه پیامبر(ص ) و حکومت اسلامی برندارند علاوه بر آن در صورت لزوم به یاری ایشان بشتابند ولیکن واقـعـیـت بـه گـونـه ای دیـگـر بـود. آنـهـا در حـسـاس تـریـن لحـظـات رسول اللّه (ص ) را تنها گذاشته و عملاً ثابت کردند که قوم یهود پای بند هیچ گونه قاعده و مقرراتی نیستند.

    ائتـلاف یـهودیان با دشمن خارجی خطری بسیار جدی بود که پیامبر(ص ) را مصمم ساخت به سرعت این توطئه را سرکوب نموده و اجتماع مدینه را از مفسده یهود و وجود آنها پاک سازی نماید. دیـگـر بـر هـمگان محرز شده بود که یهودیان به عنوان ستون پنجم دشمن از کمترین فرصت برای خیانت فروگذار نیستند. بنابراین پیامبر(ص ) دیگر وجود ایـن قـبـیـله خـائن را در مـنـطـقـه به صلاح ندانست چرا که موجودیت آنان خطری جدی برای اسلام تلقی می شد.

    موضع متفاوت پیامبر(ص) در برابر یهود بنی قریظه

    پـیـامـبـر(ص) بـلافـاصـله پس از فراغت از نبرد احزاب به محاصره قلاع بنی قریظه پـرداخـت . بـا طولانی شدن مدت محاصره ، یهودیان به ناچار تسلیم گشتند. آنـهـا از پـیـامـبـر(ص) خـواسـتـنـد هـمـانـنـد دیـگـر قـبـایل یهود به آنان اجازه دهد جلای وطن نمایند اما پیامبر(ص) با شناختی که از توطئه چینی مکرر یهودیان داشت ، این تقاضای آنان را نپذیرفت. بـنـا بـر اصـرار قـبـیـله اوس ، کـه پـیـش از تـشـکـیل حکومت نبوی با بنی قریظه هم پیمان بودند، مقرر شد سعد بن معاذ ـ رئیس قبیله اوس ـ دربـاره آنها به داوری نشیند. نـظـر سـعـد بـن مـعـاذ مـبـنی بر اعدام مردان جنگی و تقسیم امـوال و اسـارت زنـان و فـرزنـدان، هـرچـنـد یـهـودیـان را بـهـت زده نـمود، ولی به اجرا درآمـد.

    دشمن شماره یک

    تـفـاوت مـوضع رسول اللّه (ص) در برخورد با بنی قریظه نسبت به سایر یهودیان یکی از مباحث مهم و جنجالی سیره به شمار می آید.

    پـیـامـبـر(ص) در بـرخورد با یهودیان بنی قنیقاع و بنی نضیر تنها آنها را خلع سلاح نـمـود و آنان را مجبور به ترک وطن خویش نمود ولی در مورد بنی قریظه به این تنبیه بسنده نکرد و حکم پیشنهادی سعد بن معاذ را در مورد آنها اجرا نمود.

    در توضیح این مسئله و روشن نمودن موضع حضرت ذکر چند نکته در این رابطه ضروری به نظر می رسد.

    ـ داوری و حکمیت درباره یهود بنی قریظه بنا به اصرار اوسیان (هم پیمانان سابق بنی قریظه) برعهده سعد بن معاذ (رئیس قبیله اوس) بود و خود یهودیان نیز به داوری سعد رضـایـت داده بـودنـد.

    ـ حـکـم مـتـنـاسـب با معاهده ای بود که میان طرفین منعقد گشته بود و پیامبر(ص) دقیقاً عین مـعـاهـده ای را اجـرا نـمود که سران یهود پای آن را امضا کرده بودند.

    ـ اگـر پیامبر(ص) در خنثی سازی توطئه پیمان شکنان بنی قریظه هوشیاری به خرج نـمـی داد، بـعید نبود که مدینه به دست این گروه سقوط می کرد و چنین حکمی که توسط پـیـامـبر(ص) برای یهود بنی قریظه انجام شد از سوی یهودیان برای مسلمانان مدینه اعمال می گشت .

    ـ حـکـم سـعـد بـن مـعـاذ مـاءخـوذ از تـورات بـوده و بـه طـور کـامـل بـا قـوانین جزایی شریعت یهود مطابقت داشته است.

    دشمن شماره یک

    جایگاه و اهمیّت وحدت

    موفقیت مسلمانان در جوامع امروزی که استکبار جهانی با تمام توان، جهان اسلام و برخی کشورهای اسلامی را نشانه گرفته، در گرو توجه به همبستگی و وحدت اسلامی است. این امر از موضوعات کلیدی و مهمی است که از دیرباز مورد توجه اسلام نیز بوده است. با مراجعه‌ به‌ قرآن‌ کریم‌ می‌توان‌ جمیع‌ انحرافات‌ فکری‌، اعتقادی‌ و عملی‌ مسلمانان‌ را که‌ به‌ وسیله‌ بیگانگان‌ مفسد و مغرض‌ یا به‌ دلیل‌ جهل‌ خود مسلمانان‌ و یا هر عامل‌ دیگری‌ در طول‌ تاریخ‌ پدید آمده‌ است، تشخیص‌ داد و راه‌ راست‌ را شناسایی کرد. بنابراین‌ درمان‌ جمیع‌ دردها و اصلاح‌ همه‌ مفاسد و وصول‌ به‌ همه‌ سعادات‌ را باید از قرآن‌ خواست.  خداوند در قرآن کریم مسلمانان را به اتحاد و الفت با یکدیگر دعوت نموده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران، ۱۰۳). پیامبر(ص) نیز مسلمانان را به حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه سفارش می‌کند و می‌فرماید: «ای مردم با جماعت باشید که دست خدا با جماعت است و هرگز متفرق نشوید» (کنز‌العمال، ج۱، ص۲۰۶)

    پیامبر اسلام در کلامی، جامعه اسلام را به پیکر واحد تشبیه کرده و می‌فرماید: «داستان مؤمنان در همگامی و مهربانی نسبت به هم، چون داستان جسد است. هنگامی که بعضی از اعضای انسان دچار رنجی می‌گردد، سایر اعضای بدن انسان واکنش نشان داده و دچار تب و بی‌خوابی می‌گردند» (بحار‌الانوار، ج۱۵، ص۲۸۷).

    جنگ های داخلی؛ توطئه صهیونیسم بین‌الملل

    با توجه به خطرات جنگ های داخلی برای امت اسلام، باید برای مقابله با اختلافات داخلی تلاش کرد. صهیونیسم بین‌الملل این موضوع را به خوبی درک کرده اند و می دانند که جهان اسلام هرچه متفرق تر باشند، آن ها در راه رسیدن به اهداف سلطه طلبانه خود موفق تر خواهند بود. بنابراین اختلافات داخلی را دامن زده و فتنه و دشمنی را در میان مسلمانان رواج می دهند.

    دشمن شماره یک

    دشمنان سعی دارند نقاط تناقض، اختلافات داخلی، قبیله ای و اختلاف میان امت اسلام و کشورهای همسایه یکدیگر را پررنگ جلوه دهند؛ بنابراین امت اسلام باید هوشیار باشد و در برابر چنین توطئه هایی بایستد، یعنی هر جا نیاز به گفت و گوی دینی یا سیاسی است وارد شوند و اختلاف و تناقض را با رایزنی ها و مذاکرات سیاسی یا دینی حل کنند.

    وحدت، در اندیشه های امام خمینی(ره)

    امام خمینی (ره) در یکی از سخنان خود می فرمایند: ای مسلمانان جهان که به حقیقت اسلام ایمان دارید! به پا خیزید و زیر پرچم توحید و در سایه تعالیم اسلام اجتماع کنید و دست مستکبران خائن را از کشور و منابع سرشار خود کوتاه کنید و عظمت اسلام را به آن بازگردانید و اختلافات و هواهای نفسانی را کنار بگذارید که شما همه چیز دارید.( به نقل از: پایداری و ثبات در شخصیت امام خمینی؛ ترجمه شیخ کاظم یاسین، چاپ اول، ص ۱۷۶)

    و همچنین در موردی دیگر می فرمایند:

    اگر یک میلیارد مسلمان با هم متحد شوند، چه کسی می تواند آنها را شکست دهد.(همان)

    ایشان عقیده دارند که هر مصیبتی بر مسلمانان وارد می شود، حتماً در اثر تفرقۀ آنهاست:

    امروز هم مانند گذشته همۀ بدبختیهایی که بر سر مسلمین می آید ناشی از تفرقه و عدم حضور در سایه پرچم باعظمت اسلام است.(همان)

    دشمن شماره یک

    وحدت در دیدگاه رهبر معظم انقلاب

    وحدت از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نه امری تاکتیکی و استراتژی، بلکه یک اصل اسلامی است، در این زمینه می‌فرمایند: «نباید به وحدت به چشم تاکتیک نگاه کرد؛ وحدت یک اصل اسلامى است.»( بیانات در دیدار رئیس جمهور موقت افغانستان و رهبران مجاهدان افغانی ۱۳۶۸/۰۷/۱۱) این بیان معظم‌له، علاوه بر تبیین حقیقت وحدت و خاستگاه دینی آن، پاسخ به آن دسته دیدگاه‌هایی است که وحدت را یک امر صرفاً تاکتیکی یا استراتژیکی قلمداد می‌نمایند. لذا ایشان وحدت را از واجبات و ضروریات دین مبین اسلام معرفی می‌نمایند، «تقریب را لازم و واجب و ضروری و در جهت اهداف نظام اسلامی می‌دانیم.»( بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی ۱۳۸۲/۲/۲۲) و در کلام دیگری تصریح نموده‌اند: «وحدت بین مسلمین، به صد دلیل واجب، و به صد دلیل ممکن است»(بیانات در دیدار کارگزاران حج ۱۳۷۶/۱۲/۱۳) و «تنها نسخه شفا بخش برای علاج دردهای جهان اسلام می‌باشد.»( بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى ۱۳۹۴/۴/۲۷)

    رمز پیروزی

    با توجه به آنچه بیان شد امروزه از مهمترین دشمنان مسلمانان صهیونیسم بین المللی است که همواره تلاش فراوانی برای از بین بردن اسلام و مسلمانان دارد و شاید به جرأت بتوان گفت مهمترین راه مقابله با آن در پرتو اتحاد جهان اسلام است.

    محمد حسین جلال الدینی

    [ad_2]

    منبع
    [email protected]

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید