[ad_1] عاشقانه‌های زائران بانوی کرامت/ این حرم پناهگاه امن مردم قم است به گزارش شهرکریمه اسفندماه سال گذشته پس از آنکه نحسی ویروسی به نام کرونا شهر قم و همه کشور را دگرگون کرد، به بحرانی در کشور تبدیل شد و در پی آن منجر به بسته شدن حرم‌های امام رضا (ع) و حضرت معصومه […]

[ad_1]

عاشقانه‌های زائران بانوی کرامت/ این حرم پناهگاه امن مردم قم است

عاشقانه‌های زائران بانوی کرامت/ این حرم پناهگاه امن مردم قم است

به گزارش شهرکریمه اسفندماه سال گذشته پس از آنکه نحسی ویروسی به نام کرونا شهر قم و همه کشور را دگرگون کرد، به بحرانی در کشور تبدیل شد و در پی آن منجر به بسته شدن حرم‌های امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و سایر بقاع متبرکه به دلیل حفظ سلامت مردم شد.

اکنون پس ۷۰ روز جدایی با توجه به مدیریت ستاد بحران استان و تلاش‌ها و مجاهدت‌های کادر درمانی بحران کرونا در قم اندکی فروکش کرده و امکان حضور محدود زائران در حرم کریمه اهل بیت (س) فراهم شده است.

هرچند هنوز بازگشایی‌ها کامل اتفاق نیافتاده ولی از همان لحظات اولیه بازگشایی صحن، زائران بانوی کرامت عاشقانه سجده شکر کرده و از روزهای جدایی و احساس و اشتیاق عاشقانه خود نسبت به بانوی کرامت حضرت معصومه (س) روایت‌های شنیدنی و داشتند.

بعد از پشت سر گذاشتن کیت بازرسی با اشتیاق به طرف صحن امام رضا (ع) می‌روم هرچند آفتاب سوزان و گرمایی غیر قابل تحمل بر صحن مطهر حکم فرما است اما ازدیاد جمعیت خبر از دیداری دوباره دارد، پیر و جوان زن و مرد و کودک و نوجوان همه برای دادن سلامی به این بانو احساس و اشتیاق داشتند.

حال خوب بعد از ۷۰ روز دوری

به طرف یک بانوی سالمند می‌روم در حالی که از شوق دانه‌های اشکش سرازیر بود از داخل صحن به این بانو سلام می‌دهد؛ باب گفت وگو را با او باز می‌کنم ابتدا سخت بود صحبت کند حالش که بهتر می‌شود درباره احساسش بعد از این مدت زمان دوری می‌گوید: همیشه عادت داشتیم نماز غروب و نماز ظهر را در حرم مطهر این بانوی بزرگوار بخوانم هر روز به زیارتش می‌رفتم اما با بحران کرونا جدایی افتاد.

اعظم السادات میرطاهری می‌افزاید: با توجه به اینکه شوهرم را براثر بیماری کرونا از دست دادم ولی با گشوده شدن حرم مطهر حضرت معصومه (س) امروز حال خوبی دارم اینجا حرم امن الهی است از این بانو برای بهتر شدن حال همه و رهایی از این بحران کمک می‌خواهیم.

حرم معصومه (س) پایگاه عاشقان

سوار بر ویلچر بود و همه حواسش بر گنبد طلایی این بانوی گرامی بود زیرلب زمزمه‌هایی داشت، ناگهان گونه‌هایش از اشک خیس می‌شود؛ از او درباره احساسش از وصال دوباره و زیارت این بانوی کرامت می‌پرسم که عنوان می‌کند: چند سالی که عمر از خدا گرفتم تصورش هم برایم سخت بود که روزی برسد که حرم این بانو بسته شود برای من تلخ‌ترین خاطره بود و دوری از حرم این بانو برای من خیلی سخت بود، حرمی که روزی نبود که مملو از زائران نباشد، اصلاً تصور نمی‌کردیم که از این حرم دور شویم، این حرم پناهگاه امن ما است.

خود را علی محمدی معرفی می‌کند و می‌افزاید: هر مشکل و یا حاجتی داریم خود را به این حرم می‌رسانیم و با این بانو درد دل می‌کردیم مگر امن‌تر از این مکان هم داریم اینجا پایگاه عاشقان است از مسئولان تشکر می‌کنم که در عید فطر این حرم را به روی عاشقان گشودند چه عیدی بهتر از اینکه بعد از ۷۰ روز دوری به وصال برسیم.

کوتاهی زمان زیارت

یک بانوی جوان قمی که به همراه دو فرزند دوقلوی خود در صحن و سرای حضرت امام رضا علیه السلام حضور یافته نیز در گفت‌وگو با خبرنگار شهرکریمه، بیان می‌کند: وقتی در خبرها شنیدم که بعد از مدت‌ها دوری قرار است حرم به روی زائران باز شود از همان ابتدا هر دو نوزاد خودم را با خود برای زیارت آوردم تا سلامتی آن‌ها و همه مردم کشور را از این بانوی کرامت بخواهم، دوری بسیار سختی بود نخستین ساعات بازگشایی حرم من سجده شکر گذاشتم.

هستند زائرانی که از راه‌های دور برای زیارت خود را به شهر قم می‌رسانند ولی با درب بسته حرم روبرو می‌شوند

لیلا ترابی می‌افزاید: ساعات و زمان زیارت بسیار اندک است کاش زمان را بعد از غروب افزایش می‌دادند هستند زائرانی که از راه‌های دور برای زیارت خود را به شهر قم می‌رسانند ولی با درب بسته روبرو می‌شوند، امیدوارم با رعایت اصول بهداشتی این ویروس از شهر قم و کشور ریشه کن شده تا به زندگی عادی خود برگردیم.

به گفته وی، نخستین لحظات زیارت و مشاهده گنبد طلایی این بانوی مهربانی برای سلامتی بیماران و سلامتی پرستاران و همه کادر درمانی دعا کردم اگر همت و از جان گذشتگی پزشکان و پرستاران نبود الان این وضعیت را نداشتیم.

اندک زمان اندکی مانده و از این زمان کوتاه برای دعا و سلامی به این بانوی بزرگوار می‌کنم از صحن که خارج می‌شود چشمم به جمعیت انبوهی می‌خورد که سعادت زیارت نصیب آن‌ها نشده و باید با دلی شکسته بازگردند گریه‌های یک پیرزن ناتوان بر روی ویلچر به همراه فرزندش مرا به سوی آن‌ها می‌کشاند در گفت‌وگو به من می‌گوید: از شهرهای اطراف برای زیارت آمدم ولی متأسفانه دیر رسیدیم، مسافرخانه‌ها هم بسته است اینجا هم کسی نداریم با دلی شکسته و جدایی مجبورم بازگردم.

در هر گوشه از حرم که نظاره‌گر باشی دلی پناه گرفته بود از سجده‌های شکر برای توفیق زیارت گرفته تا اشک آن پیر زن نحیف و دل شکسته‌ای که این همه راه را به قصد زیارت آمده همه و همه روایت‌های عاشقانه‌ای بود که قابل توصیف نیست.

انتهای پیام / ۱۳۷

[ad_2]