در مسیر تغییر انسان باید با چشمان باز خود را مدام ارزیابی کند، حالات روانی خود را بررسی کند، به قدم ها و تصمیماتش دقت کند، شدید و ضعیف شدن انگیزه اش را در نظر بگیرید نباید از هیچ چیز غافل شود، همه آن چه برایتان رخ می دهد، خبر از آینده می دهد باید حالات خود را خوب بررسی کنید.

به گزارش پایگاه خبری فرهنگی شهر کریمه حجت الاسلام محمدرضا شیری در یادداشتی با موضوع «تغییر» آورده است :

تغییر از سنخ حرکت است، یک حرکت تدریجی و هوشمندانه و مثل هر حرکت دیگری لوازمی دارد اول آن که فرد باید از حال الان خود پشیمان باشد نه تنها پشیمان بلکه باید متنفر باشد، این تنفر و پشیمانی غیر از درست ندانستن آن است، برخی موقعیت کنونی خود را درست نمی دانند اما از آن دل زده هم نیستند هنوز به نقطه جدایی نرسیدن، هنوز به آن وابسته اند این طور تغییر شروع نمی شود.

دوم آن که مقصد و مسیر حرکت باید مشخص باشد، حیران و سرگردان و گرفتن تصمیمات احساسی و آنی شما را واقعا تغییر نمی دهد باید مقصد ومسیر حرکت را بشناسید. ضجه زدن و نالیدن از وضع کنونی و پشیمانی از گذشته و غصه خوردن شما را وادار به حرکت نمی کند، شما در کنار همه این ها باید بدانید از چه و به سمت چه چیزی فرار می کنید و راه فرارتان چیست و چه موانعی بر سر راهتان هست.

سه چیز را مشخص کنید:

بیایید با خودمان بی تعارف باشیم: از الان سه چیز را مشخص کنید، اول آنکه واقعا چه مقصدی درست است؟ باید تبدیل به چه انسانی بشوید و یا باید در چه مسیری حرکت کنید؟ دوم آن که نفستان به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی وابسته شده اید که دل کندن از آن برای شما سخت است و شما را از تغییر باز می دارد؟ سوم آن که الان در چه موقعیت و مسیری هستید؟

برای مثال شما یک انسان چاق را در نظر بگیرید که از اضافه وزن رنج می برد، وضعیت کنونی او مشخص است او دارای وزن زیادی است که علاوه بر سلامتی احتمالا تاثیر منفی نیز روی روابط اجتماعی او نیز گذاشته است، از طرف دیگر وابستگی و علاقه زیادی به خوردن شیرینی ها دارد و دل کندن آن ها برایش سخت است و البته به دنبال لاغر شدن هم هست.

هر سه مورد بیان شده فوق مهم هستند و انسانی که به دنبال تغییر است باید هوشمندانه هر سه را در نظر بگیرید باید واقعیت جایگاه کنونی خود را درک کند و تا به تنفر کافی از وضع کنونی که دارد نرسد اصلا به فکر تغییر نخواهد بود، باید علائق و وابستگی های نفسانی و غلط خود را به خوبی شناسایی کند تا بتواند با هوشنمدی و ذکاوت از شر آن ها خلاص شود، و همچنین باید مقصدی که می خواهد به آن برسد را به خوبی بشناسد، وقتی می گوییم به خوبی یعنی باید مقصد مشخص و بی ابهام باشد، مقصد مبهم انسان را سرگردان می کند و شوق و اشتیاق انسان را برای تغییر از بین می برد.

 

منتظر معجزه نباش، کشتی ها را دریاب:

حتما داستان آن مردی که در حال غرق شدن است را شنیده اید که از خداوند خواست که نجاتش دهد و بعد از آن هر کشتی که برای نجاتش می آمد را پس میزد و می‌گفت منتظرم خود خدا نجاتم دهد و در آخر بعد از غرق شدن معلوم شد خدا کشتی ها را در مسیر او قرار داده بود تا نجات پیدا کند.

در مسیر تغییر باید هوشمند بود، از فرصت تکه تخته های روی امواج نیز نباید غافل شد چه برسد به کشتی ها و قایق هایی که خداوند در مسیرت قرار می دهد تا تو را از غرق شدن نجات دهد، این چیز ها شاید در چشم تو کوچک باشند اما اگر از آن ها به درستی استفاده کنی تو را در رسیدن به مقصد یاری می دهند. این کمک می تواند یک خبر خوب، یک رفیق خوب، یه استاد مشاور خوب، یا حتی همین متن باشد، این فرصت ها را دریاب.

قال رسول الله : اِنَّ لِرَبِّکُم فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: در ایام زندگی شما، اوقات و فرصت های مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار می دهد، بکوشید از آن فرصت ها استفاده کنید .

زنجیر ها را بشکن:

انسان ها گاهی با چیز هایی زندگی می کنند که مانع تغییر انسان می شود این چیز ها زنجیر های سختی دربرابر تغییر اند. برای مثال اگر دوستانی دارید که مدام حرف از ناامیدی می زنند، مدام از عدم موفقیت صحبت می کنند از آنها فاصله بگیرید و با کسانی دوست شوید که یا پر از امید و نشاط اند یا به موفقیت هایی رسیدن. در همین مثال دوست چاقمان، این شخص باید از معاشرت با افراد شکمو پرهیز کند و حتی باید خود را از معرض غذاهای لذیذ دور کند به طوری که حتی در شبکه های اجتماعی صفحاتی که تصاویر و فیلم های غذاهای لذیذ را به شکل اغراق آمیزی منتشر می کنند، دنبال نکند.خلاصه آن که نیاز به یک مراقبت ویژه دارد تا علائق و تمایلات نفسی انسان مانع حرکت او نشوند.

 

جماعت بهتر است از فرادی:

همان طور که محیط، دوستان و اطرافیان می توانند باعث سقوط انسان و پژمرده شدن استعداد هایش شوند، می توانند باعث شکوفایی استعداد ها و افزایش سرعت حرکت او به سوی مقصد گردند، فقط کافی است که فرد خود را با افراد و محیط هم سو و مناسب در آمیزد، این آمیختگی نشاط و انگیزه انسان را افزایش داده و فرد می تواند با کمک آن ها بر مشکلات فائق آید، اصولا استقامت انسان ها بیشتر در یک حرکت جمعی است تا یک حرکت فردی.

 

ما همان می شویم که ظرفیتش را داریم:

شمایی که سالها روزی ۱۰‌دقیقه هم کتاب نخواندی، با یک تصمیم قوی حتی اگر انگیزه زیادی هم داشته باشی نمی توانی تبدیل به یک کتاب خوان حرفه ای شوی، برای این است که باید مطابق ظرفیت و توانایی الانت برنامه بچینی و ذره ذره قابیلت خود را افزایش دهی تا به هدف اصلی برسی. اینجا است که مقصد اصلی و فرعی درست می شود. و همان طور که گفت شد تغییر یک حرکت تدریجی است، برای همین به طور معمول نمی شود انسان امروز تصمیم بگیرد و فردا ناگهان صفر تا صد تغییر کند، کسانی که این گونه تصوری دارند دچار تخیلات کودکانه شده اند.

در مسیر تغییر هر چیز را جای خودش ببینید:

نباید به خاطر تغییر به سایر قوا و توانایی ها آسیب رساند و آن ها را سرکوب کرد، برای مثال کسی که به دنبال لاغر کردن خود است، نباید خود را وادار کند که از هر غذایی متنفر شود و یا رو به خوردن غذا های بد شکل و بد مزه بیاورد و به دنبال این باشد تا میل طبیعی انسان به خوردن غذا های لذیذ و زیبا را سرکوب کند، بلکه باید با هوشمندی این میل و علاقه رامدیریت کند و علاقه وافر و بیش از اندازه خود را تعدیل نماید، اینجا است که هوشمند بودن تغییر خودش را نشان می دهد، انسان باید بتواند به زیرکی و ذکاوت از این موانع درونی و حتی موانع بیرونی خود را خلاص کند.

 

مراقبت در مسیر تغییر:

در مسیر تغییر انسان باید با چشمان باز خود را مدام ارزیابی کند، حالات روانی خود را بررسی کند، به قدم ها و تصمیماتش دقت کند، شدید و ضعیف شدن انگیزه اش را در نظر بگیرید نباید از هیچ چیز غافل شود، همه آن چه برایتان رخ می دهد، خبر از آینده می دهد باید حالات خود را خوب برسی کنید و مراقبت نمایید تا در صورت نیاز اقدامات لازم را انجام دهید، مثلا اگر دچار بی انگیزگی شدید باید علتش را بررسی و راه های جبران را طی کنید، اینجا می توانید از کمک دوستان همراه و استاد مشاور استفاده کنید.

برای تغییر تعلل نکنید:

هر چقدر دیرتر تغییر را شروع کنید به همان اندازه حرکتتان سخت می شود، وابستگی های بیشتری دارید که باید از آن دست بکشید، توان کمتری دارید برای تغییر و خلاصه آن که کار سخت تر خواهد بود، تا جوان اید تغییر را شروع کنید.

 

برای تغییر دیر نیست:

درست است که تغییر دیرهنگام سختی بیشتری دارد اما نباید این باعث نا امیدی بشود، اگر مقصد مد نظر هنوز ارزش حرکت را دارد نباید از آن غافل شد انسان تا عمر دارد باید به سوی کمال و بهتر شدن حرکت کند.

 

طبق اصول گفته شده حرکت کنید:

اگر اصولی حرکت نکنید و خود را به تصمیات آنی و حساب نشده بسپارید زود سرخورده می شوید، در نهایت شما می مانید و صدها اراده شکست خورده که متاسفانه آثار روانی منفی نیز برایتان ایجاد می کند.

 

سخن آخر:

فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ

بعد از آن که ظرفیت خودت و وضعیتی که در آن هستی و وابستگی هایی که داری را شناختی و بعد از آن که مقصد و مسیر حرکت را به خوبی مشخص کردی بر خداوند توکل کن و کار را شروع نما، که همه کار ها به اراده او انجام می شود.

  • نویسنده : حجت الاسلام محمدرضا شیری
  • منبع خبر : حوزه نیوز