به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ، مقتل‌نویسی به عنوان بخش مهمی از تاریخ‌نگاری اسلامی مطرح است. به مقداری که بخش مهمی از اطلاعاتی که درمورد اتفاقات محرم سال ۶۱ هجری در دست داریم، حاصل کوشش گزارشگران در این عرصه است. هر چند که این نوع نوشتار، سیر […]

به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، ، مقتل‌نویسی به عنوان بخش مهمی از تاریخ‌نگاری اسلامی مطرح است. به مقداری که بخش مهمی از اطلاعاتی که درمورد اتفاقات محرم سال ۶۱ هجری در دست داریم، حاصل کوشش گزارشگران در این عرصه است. هر چند که این نوع نوشتار، سیر تاریخی و فراز و فرودهایی داشته اما با ورود تحریف‌ها، دروغ‌پردازی‌ها و وهن‌هایی همراه بوده که نه فقط باعث نشر اطلاعات نادرست در میان مردم شده، لکن شأن و منزلت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و یاران آن حضرت را نیز تهدید کرده است.

خبرگزاری تسنیم برای ارزیابی این نوع تحریفات با حجت‌الله جودکی، محقق تاریخ، صحبت کرده است. جودکی در این زمینه با توجه به پژوهش‌ها و مطالعاتی که در راستای تحریفات عاشورا انجام داده، اظهار عقیده می‌کند که: «بعد از واقعه کربلا، دوستی شدید شیعه به اهل بیت علیهم‌السلام و شدت تنفرش از بنی‌امیه باعث شد در طول تاریخ به سانحه دردناک کربلا، شاخ و برگ‌های زیادی اضافه گردد تا بیشتر از پیش حاکی مظلومیت خاندان امام حسین علیه‌السلام و ستمگری و بی‌رحمی بنی‌امیه باشد.»

 

برای شروع اظهار کرد‌»‌وگو خوب است تعریفی از مقتل‌نویسی و جایگاه آن در تاریخ بدانیم. به چه سبب در مورد شهادت امام حسین علیه‌السلام مقتل‌هایی نوشته شده است؟ آیا در مورد سایر امامن اطهار علیهم‌السلام و یا حتی شخصیت‌های تاریخی مقتل‌هایی نوشته شده و یا مقتل‌نویسی تنها به واقعه ی حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام اختصاص دارد؟

به چه سبب در مورد شهادت امام حسین علیه‌السلام مقتل‌هایی نوشته شده است؟ آیا در مورد سایر امامن اطهار علیهم‌السلام و یا حتی شخصیت‌های تاریخی مقتل‌هایی نوشته شده و یا مقتل‌نویسی تنها به واقعه ی حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام اختصاص دارد؟ تاریخ‌نگاری در میان مسلمین با سیره‌نویسی شروع گردید و با نگارش کتب مغازی، مقاتل، فتوح، مسالک و ممالک، خراج، حدیث، رجال، کلام و… تکامل پیدا نمود. در حقیقت این مورد ها شاخه‌های کمکی علم تاریخ می باشند.

مورخان طبق تمایل عقیدتی ـ سیاسی خود مقتل مشاهیر مورد وثوق خود را تحریر کرده و خبر ها و احادیث حول زندگی، کیفیت، زمان و مکان کشتن یا شهادت آن‌ها را گرد آوری کردند. بنابراین مقاتل متفاوت و متنوعی نگاشته گردید که نام آن‌ها گرایش مذهبی ـ سیاسی نویسنده، و نام نویسنده تا اندازه‌ای درجه ارزش گفته‌هایش را تعیین می‌کند. کتاب‌هایی که تحت عنوان مقتل علی(ع)، مقتل عثمان، مقتل حجر بن عدی، مقتل الحسین علیه‌السلام و… نوشته شده‌اند، از این چنین می باشند. در حقیقت هر چه کیفیت کشتن و یا شهادت فرد مد نظر، پر سانحه بوده و بر اذهان مردم آن روزگار زیادتر اثرگذاری گذاشته، بنابراین مورخان بیشتری به آن عنایت کرده‌اند و باعث نگارش مقتل‌های متفاوتی در آن زمینه شده است.

واقعه کربلا و شهادت سبط رسول خدا صلی‌الله بر علیه و آله، مسلمین بلاد اسلام را در شعاع گسترده ای و تا طولانی مدت ـ تا عصر حاضرـ متأثر کرد، به به صورتی که تا کنون اندیشه‌های زیادی را به خود مشغول کرده و صدها کتاب و رساله در موردش نوشته‌اند.

 

شاخ و برگ‌های مازاد به‌مرور بخشی از اتفاقات کربلا قلمداد گردید

با مروری در میان کتاب‌هایی که در مورد واقعه عاشورا نوشته شده‌اند، رویت تعدد این مراجع هستیم. در حالی که تا اندازه‌ای تفاوت‌های روایی در میان آن‌ها وجود دارد. به چه سبب عده‌ای و حتی بعضی از شیعیان، به واقعه عاشورا شاخ و برگ داده‌اند؟ این اقدام طبق محبت بوده که باعث تحریف اتفاقات شده است؟

به چه سبب عده‌ای و حتی بعضی از شیعیان، به واقعه عاشورا شاخ و برگ داده‌اند؟ این اقدام طبق محبت بوده که باعث تحریف اتفاقات شده است؟پس از واقعه کربلا، دوستی شدید شیعه نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام و شدت تنفرش از بنی‌امیه باعث شد در طول تاریخ به سانحه دردناک کربلا، شاخ و برگ‌های زیادی اضافه گردد تا بیشتر از پیش حاکی مظلومیت خاندان امام حسین علیه‌السلام و ستمگری و بی‌رحمی بنی‌امیه باشد. این احساس های و عواطف اندک اندک به بیان داستان‌هایی در مورد قساوت دشمن تبدیل گردد و سالانه بر تأثر شیعیان اضافه کرد تا جایی که پس از گذشت چند قرن، به مقداری تکرار گردید که بزرگان شیعه هم به نقل آن پرداختند.

همین نقل‌های خرافی و اصطلاحا تحریف‌ها را در کتاب‌هایی که در راستای قیام عاشورا نوشته شده نیز رویت می‌کنیم.

این شاخ و برگ‌های مازاد پس از آن بخشی از اتفاقات کربلا قلمداد گردید و به درون کتب تاریخ و مقتل راه پیدا نمود و تشخیص سره از ناسره در واقعه «طف» را مشکل کرد. مرثیه‌ها و اشعار سوزناک نه فقط از این جنبه‌های مازاد و تا حدودی نادرست مایه گرفت، لکن باعث رایج شدن و توسعه این تحریف‌ها و خرافات گردید. این نوع خرافات و تحریفات چه آسیب‌هایی به اصل واقعه کربلا وارد کرد؟ لطفا نمونه‌هایی از تحریفات را مثال بزنید.

چهره‌های درخشانی که با خلوص نیت در روز عاشورا جان در بر طبق اخلاص گذاشته و مردانه به صفوف دشمن زدند و تمام قد به این دنیای پر زرق و برق پشت کردند، در بعضی از کتاب‌های مقاتل و در بعضی از اشعار و مراثی به موجودات زبونی تبدیل گردیدند که از دشمن با ذلت و خواری تقاضای جرعه‌ای آب می‌کردند.

تشبیهات و توجیهات نامعقول ظلم مضاعفی در حق این شهیدان روا داشت و زیادی مطالب سخیف دیگر که باعث وهن شهدای کربلاست. نویسندگان جاهل و دوستان نادان با این جهت‌گیری‌های نادرست، چهره کربلائیان را مخدوش نمودند و به زعم خود کوشش کردند برای امام و اصحابش آبرو و حیثیت بیشتری کسب نمایند.

نویسندگان جاهل و دوستان نادان چهره کربلائیان را مخدوش کردند

بنابراین روزانه بر تعداد سپاهیان دشمن اضافه کردند. اولین مقتل مکتوب، تعداد سپاهیان دشمن را پنج هزار نفر و کشته‌های آنها را هشتاد و هشت نفر ذکر می‌کند.

این مطلب در کتاب «قیام جاوید؛ مقتل‌الحسین ابی مخنف» نوشته شده که من آن را ترجمه کرده‌ام. این تعداد را قیاس کنید با اسرار الشهاده ملاآقا دربندی که تعداد سپاه عمر بن سعد را در کربلا، یک میلیون و ششصد هزار نفر و تعداد کسانی را که فقط به دست امام حسین علیه‌السلام کشته گردیدند، سیصد هزار نفر ذکر می‌کند!تعدادی در این خیال‌بافی آن قدر پیش رفتند که درج کردند امام حسین علیه‌السلام تا بدان حد از سپاه دشمن کشت که خون رکابش را گرفت، بعد برای توجیه این حرف نا به جا حدیث تراشیدند که خداوند جبرئیل را فرستاد و به امام یادآوری کرد که من تو را نفرستادم که نسل بندگانم را براندازی! و امام ناگهان دریافت که راه را به خطا رفته است، بنابراین اعلام نمود: الهی رضا برضائک، مطیعا لامرک و. این تعداد را قیاس کنید با اسرار الشهاده ملاآقا دربندی که تعداد سپاه عمر بن سعد را در کربلا، یک میلیون و ششصد هزار نفر و تعداد کسانی را که فقط به دست امام حسین علیه‌السلام کشته گردیدند، سیصد هزار نفر ذکر می‌کند!

این نویسندگان و گویندگان به طور اساسی به تالی فاسد این اظهارات تفکر نکرده‌اند و نمی‌دانند که کذب بستن به امامن اطهار علیهم‌السلام گناه است و حتی باعث بطلان بعضی فرایض می‌شود.. همان طور که اشاره کردید عده‌ای این مطالب را برای افزایش عداوت نسبت به دشمن مطرح کرده‌اند، بدون آنکه متوجه باشند چه ضربه‌ای به اصل مبحث وارد می‌کنند.

جایگاه شناخت صحیح و شعور دینی در اسلام و قیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را چه طور می‌توان تصریح کرد تا آموزه‌های این قیام، در تمام بخش‌های زندگی ما نمود داشته باشد؟ گرچه بیان مسائل سوزناک، احساس های را بر علیه دشمن برمی‌انگیزد ولی مشخص است که شعور و شناخت صحیح و درست و بی‌غرضانه در همه اعصار و در نزد همه اشخاص خوب تر مقبول می‌افتد. جایگاه شناخت صحیح و شعور دینی در اسلام و قیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام را چه طور می‌توان تصریح کرد تا آموزه‌های این قیام، در تمام بخش‌های زندگی ما نمود داشته باشد؟

به بیان واضح‌تر اینکه، جواب به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین علیه‌السلام با کذب و پیرایه بستن به نهضت آن حضرت که علت خشنودی عوام می‌شود، منافات دارد. در ثانی امروزه روشن شده است که نقل خبر ها به تقلید از گذشتگان، بدون تدبر و تفکر در آن، دردی را دارو نمی‌کند و شناخت سطحی که از واقعیت های تاریخی به دست می‌آید، فقط می‌تواند برای لحظه‌ای آدم را دل مشغول کند، در حالی که شناخت حقیقی و عمیق وقایع تاریخی به آدمی عبرت می‌دهد که چه طور با مشکلات در آمیزد و تجربه گذشتگان را به خدمت بگیرد.

این سفارش حضرت امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام باید آویزه گوش همه باشد که فرمودند: «اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایه لا عقل روایه، فان رواه العلم کثیر و رعاته قلیل». نویسندگان، شاعران، سخنرانان، پژوهشگران و زیادی از مردم دیگر علاقه زیادی به مطالعه اتفاقات عاشورا دارند.

مقاتلی که تا قرن پنجم هجری نوشته شده، مستند می باشند

برای اینکه فهم درستی از واقعه عاشورا داشته باشیم، کدام مقاتل را پیشنهاد می‌کنید؟به لحاظ محتوایی مقاتل را می‌توان به سه دوره زمانی تقسیم کرد، اول مقاتلی که تا قرن پنجم هجری نوشته شده است. برای اینکه فهم درستی از واقعه عاشورا داشته باشیم، کدام مقاتل را پیشنهاد می‌کنید؟

این مقاتل به سبب نزدیکی زمانی با سانحه عاشورا دارای پایین ترین اشکال می باشند. به ندرت مطالب سخیف و بی‌پایه و خلاف عقل در آن‌ها وجود دارد. از میان نسل اول مقاتل می‌توان تاریخ طبری ذیل حوادث سال‌های ۶۰ و ۶۱ هجری را نام برد، طبری مقتل‌الحسین را از ابومِخْنَف و عمار الدهنی نقل می‌کند. نمی‌توان آن را کامل دانست.

این مقتل در تاریخ طبری کامل است؟

شاید عیب بزرگ این مقتل حذف سندهای آن باشد، چراکه نویسنده فقط به این اکتفا کرده که مقتل را از کلبی و مدائنی و دیگران نقل می‌کند و گاهی از بعضی اشخاص مثل حمید بن مسلم، فرزدق، علی بن حسین، ضحاک بن عبدالله ، فاطمه دختر امام حسین علیه‌السلام و دو نفر از اشخاص قبیله بنی‌اسد که در طول راه همراه امام بوده‌اند، نام می‌برد. تنها نکته تحریفی این مقتل نقل پیشنهاد سه گانه عمر بن سعد از زبان امام حسین علیه‌السلام است که شیخ مفید بدون نقد و آنالیز آن را قبول نموده است.

در این مقتل چه تحریفی وجود دارد؟

پس از این دوران، مقتل‌ها و روایت‌هایی از کربلا عنوان شده که به وفور در آن تحریف شده و با خرافات عجین شده است.

بله.

دوم مقاتلی که تا دوره تیموریان نوشته شده‌اند که میکروب تحریف در آن‌ها به وفور رسوخ کرده است. تحریف، جابجائی، کاستی، فزونی‌ها و تحول متون به جا مانده را دربردارنده می‌شود. در این مقاتل نویسندگان کوشش کرده‌اند بهترین‌ها را برای خود و بدترین‌ها را برای دشمن بنویسند. معجزات و کرامات جعلی به سپاهیان امام حسین علیه‌السلام نسبت داده‌اند و مطالب خلاف عقل و عرف در آن‌ها زیاد است. مثل زیاد نمودن کشته‌های دشمن جهت بیان رشادت و جنگاوری اصحاب امام، نوحه‌سرایی جنیان بر امام حسین علیه‌السلام، حرف از نامه‌ای که سیصد سال پیش از شهادت امام حسین در یکی از کلیساهای روم خبر داده بود که: آیا آن امت که حسین را کشتند، امید به شفاعت جدش در روز قیامت دارند؟ یا اینکه پس از شهادت امام هر سنگی که از روی زمین بیت‌المقدس برداشته می‌شد در زیر آن خون تازه وجود داشت.

نسل سوم مقاتل با نگارش کتاب روضه الشهداء توسط ملاحسین کاشفی شروع می‌شود و در دوران صفویه و قاجاریه به اوج خود می‌رسد.

نسل سوم مقاتل با تکیه بر شور نوشته گردید

در این مقاتل به کلی اغراض نهضت حسینی واژگونه شده‌اند و کوشش بسیاری صورت گرفته تا شیعیان تنها بر مصایب سیدالشهدا گریه کنند. آنچه که در این مقاتل آمده با آنچه که توسط مقتل‌نویسان اولین نوشته شده، بسیار فرق دارد.

خصوصیت این مقتل‌ها چیست و چقدر می‌توان به اطلاعات آن اعتماد کرد؟

در این مقاتل به سبب معروف شدن مسائل منفی الحاقی به نهضت کربلا، اغراض کلیدی و با اهمیت و به عبارتی پیام کلیدی عاشورا و کربلا به دست فراموشی سپرده شده است. از میان نسل سوم مقاتل می‌توان کتاب روضه الشهداء نوشته ملاحسین واعظ کاشفی را نام برد.

برای ارزیابی تحریفات موجود در این کتاب مراجعه کنید به کتاب لؤلؤ و مرجان جمع آوری میرزا حسین محدث نوری. طوفان البکاء نوشته محمد بن ابراهیم مروی جوهری کتاب دیگری در این دوره است که بخش منظوم این کتاب بیشتر از قسمت‌های منثور آن است که به صورت قصیده، غزل، مثنوی و قطعه بیان شده است. این کتاب به عنوان منبعی برای بعضی مداحان مورد استفاده قرار می‌گرفت.

این اشعار و مراثی سوزناک بیشتر از پیش خواننده را تحت اثرگذاری قرار می‌دهد.

به همین سبب وعاظ و اهل منبر بویژه روضه‌خوانان به این کتاب عنایت خاصی داشته‌اند. این کتاب پس از روضه الشهداء کاشفی، یکی از مراجع و مآخذ وی است. زیادتر اشعار کتاب در حکم وهن به امامن اطهار علیهم‌السلام است و کتاب به لحاظ سند بسیار ضعیف است. در حقیقت آنچه را که کاشفی در روضه الشهداء شروع نمود و پیرایه‌های زیادی بر نهضت حسینی بست، جوهری با اشعار نغز خود کامل کردو با توجه به تاثیر اشعار بر عوام الناس، زیادی از این تحریفات در بین مردم جاودانه گردید. نمونه‌هایی از تحریف‌ها و دروغ‌پردازی‌ها در این کتاب‌ها را نام ببرید.

به عنوان مثال در این مقاتل تکیه بسیاری بر مشکل بی‌آبی در کربلا می‌شود و مطالب سخیف و نادرستی در این مورد بیان می‌گردد.

در مقاتل اولین آمده است که امام و یارانش در صبح عاشورا خیمه ویژه بر پا کردند که اشخاص در آنجا به نوره‌کشی می‌پرداختند.

روضه‌خوانان ما در کمال تأسف به این نکته توجه ندارند که در فقه شیعه اهتمام شده است، مادامی که حتی حیوانی مثل سگ امکان دارد از خطر بی‌آبی تلف گردد، با آب موجود نمی‌توان وضو گرفت و آب را باید صرف حیات آن حیوان نمود. به صورت مسلم امام حسین علیه‌السلام و اصحاب آن حضرت بر این نکته واقف بوده‌اند و با علم به کم آبی، صبح عاشورا غسل کردند. دیگر اینکه تحریف‌گران به این نکته توجه نکرده‌اند که شعار امام حسین «هیهات منا الذله» بود، بنابراین ما نیز باید عزت وی را پاس بدانیم و نشر بدهیم. نسل سوم مقتل‌نویسی که با روضه الشهداء کاشفی شروع گردید، چند بدعت و تحریف معلوم وارد نهضت کربلا کرد که البته با اعتراض علمای بزرگ شیعه مواجه گردید، مثل محدث نوری مالک مستدرک و کتاب لؤلؤ و مرجان، شیخ عباس قمی در نفس المهموم و بعضی دیگر از آثارش، علامه محسن امین در نوشته‌هایش و من جمله رساله معروف عزاداری‌های غیر شرعی که توسط مرحوم جلال آل‌احمد ترجمه و چاپ گشته است، شهید مطهری در کتاب تحریفات عاشورا و زیادی از بزرگان دیگر که ذکر نام های آن‌ها باعث اطاله کلام می‌شود. در میان مقتل‌هایی که در مورد کربلا نوشته شده، نفس المهموم نوشته شیخ عباس قمی دارای جایگاه خاصی است.

اعتراض علمای بزرگ شیعه به تحریف‌های آشکاری که وارد نهضت کربلا گردید

در برابر این تحریف‌ها و ظلم‌های آشکاری که به مقام امامت و ولایت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام گردید، رویکرد عالمان دینی چه بود؟

آنالیز شما از این کتاب چیست و چه جایگاهی در میان سایر مقاتل ذی ربط به عاشورا دارد؟کتاب نفس المهموم یک بار توسط مرحوم کمره‌ای و دیگربار توسط مرحوم شعرانی ترجمه شده است.

نکته‌ای که نفس المهموم را در میان کتب مقاتل ممتاز کرده است، یکی تبحر و مهارت و اشراف شیخ عباس قمی بر کتاب های پیشینیان و خبر ها و حدیث است، دیگری روحیه نقادانه او که هر آنچه را مخالف واقع و عقل تشخیص می‌دهد، صریحا نقد و یا رد می‌کند و در این مورد وارد جزئیات مسائل می‌شود. آنالیز شما از این کتاب چیست و چه جایگاهی در میان سایر مقاتل ذی ربط به عاشورا دارد؟

شیخ عباس در این کتاب دست کم ۳۰ مرتبه مباحث متفاوت را نقد کرده است. خصوصیت با اهمیت نفس المهموم این است که خواننده با ارزیابی و مطالعه دقیق این کتاب می‌تواند دست کم با با اهمیت ترین مقاتلی که از قرن دوم هجری تا انتهاء قاجاریه نوشته شده اند، آشنا گردد و نمونه رأی های هر کدام از این مقاتل را در یک مبحث مشخص ببیند.

صحبت از: مریم مرتضوی

انتهاء پیام/