به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرگزاری تسنیم از شهر قم، همسایگی با حرم خواهر سلطان طوس، نعمتی هست از طرف خداوند که کسبه اطراف حرم از این موهبت به شکل‌های متفاوت بهره مند بوده‌اند و هنگامی‌که پای اظهارات و خاطرات شیرین آن‌ها نشستیم، انگار که دنیا را به آن‌ها دادیم، خرسندی آن‌ها […]

به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرگزاری تسنیم از شهر قم،

همسایگی با حرم خواهر سلطان طوس، نعمتی هست از طرف خداوند که کسبه اطراف حرم از این موهبت به شکل‌های متفاوت بهره مند بوده‌اند و هنگامی‌که پای اظهارات و خاطرات شیرین آن‌ها نشستیم، انگار که دنیا را به آن‌ها دادیم، خرسندی آن‌ها ازاین‌جهت بود که احساس می‌کردند کسی را پیدا کرده‌اند که خاطرات و برکات این همجواری و حرف‌های نهفته در درون سینه را به آن‌ها تشریح کرده و یک دل سیر از دل‌خوشی‌های خود در طول این مدت همسایگی بگویند.

کاسبی می‌گفت که کار روزانه من این شده که سپیده دم روزانه، پیش از باز کردن درب دکان، روبروی گنبد با صفای بی‌بی ایستاده و دست‌به‌سینه سلام می‌کنم و زیر لب خطاب به خانم می‌گویم که تمام برکات زندگی من از صدقه‌سر وجود شما بوده و پس‌ازاین عرض ارادت‌ها آغاز به کسب‌وکار می‌کنم.

آن‌یکی که از او می‌پرسم چه حسی داری وقتی روزانه در کنار این حرم مطهر فعالیت می‌کنی، انگار که خوب ترین سوال ممکن را از او پرسیده‌ام، سکوتی می‌کند و می‌گوید: هر زمانی برای کاری از شهر قم خارج می‌شوم، دلتنگی عجیبی بر من غالب می‌شود و تمام تلاشم بر این هست که هر چه سریعتر کارهایم را تمام کرده و باز به‌سوی شهر قم و کسب‌وکار در کنار این بانوی بزرگوار بشتابم.

جوانی که در یکی از مغازه‌های کیف و کفش‌فروشی  در کنار آستان مقدس حضرت معصومه (س) کار می‌کرد، می‌گفت که بعد از اتمام سربازی بسیار دنبال کار بودم که برای عرض حاجت خود، خدمت کریمه اهل‌بیت (ع) آمدم و طولی نکشید که در کنار حریم باصفای وی مشغول به کار گردیدم و ازآن‌پس خود را وامدار این حرم و مالک آن می‌دانم.