خلاصه بهرغم پیشرفتهای بسیار، در حوزۀ تهیه و تنظیم مرامنامههای اخلاقی کار زیادی در ایران انجام نشده هست. بنابراین، تعارضهای اخلاقی در فعالیتهای اجتماعی و علمی به آسیبی جدّی در جامعه بدل شدهاند. از آنجاکه در سالهای موخر زیادی از متخصص ها دغدغۀ عرضه دستورالعملهای اخلاقی – مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی – داشتهاند، تدوین […]
خلاصه
بهرغم پیشرفتهای بسیار، در حوزۀ تهیه و تنظیم مرامنامههای اخلاقی کار زیادی در ایران انجام نشده هست. بنابراین، تعارضهای اخلاقی در فعالیتهای اجتماعی و علمی به آسیبی جدّی در جامعه بدل شدهاند. از آنجاکه در سالهای موخر زیادی از متخصص ها دغدغۀ عرضه دستورالعملهای اخلاقی – مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی – داشتهاند، تدوین شیوهنامه و روش تنظیم این مرامنامهها بایسته و ضروری هست. مقالۀ حاضر با هدف تدوین روش تهیۀ این مرامنامهها انجام گردید. نتیجه های بررسیها نمایش داد تهیۀ مرامنامهها از شش فاز تشکیل یافته هست: ۱) یافتن مواردی که احتیاج به تصمیم اخلاقی دارند؛ ۲) مشخص ساختن دستاندرکاران نیازمند به کدهای اخلاقی؛ ۳) بازشناختن چالشهای اخلاقی در آن علم؛ ۴)تعیین اصول اخلاقی؛ ۵) تعیین رویکرد مبنایی در اخلاق و 6) تدوین مرامنامۀ اخلاقی در آن علم. البته، لازم به ذکر هست ملاحظاتی برای قبل از تهیۀ مرامنامه و برای استفاده از آن هم طرح شده هست.[۲]
تازه های تحقیق
ملاحظاتی در مورد استفاده از مرامنامهها
[۲]در مرامنامههای اخلاقی از کلیگویی احتراز میشود، بلکه زیادتر به مواردی که به دلیل ابهام، موجب دودلی میشود، پرداخته میشود. در کمال تأسف بعضی مرامنامههایی که اخیراً منتشر شدهاند، بسیار مختصر بوده و آنچنان کلی می باشند که تقریباً هیچ شناخت افزونتری را به ذینفعان نمیدهد. بنابراین، این مرامنامهها جنبۀ تزئینی پیدا میکنند و نمیتوانند برای دستاندرکاران راهگشا باشند. مرامنامههای اخلاقی باید بتوانند ابهامهای اخلاقی را رفع کنند و مبنایی روشن برای تنظیم ارتباطات بین اشخاص عرضه دهند بهگونهای که بتوان بهخوبی در مورد واقعهای که اتفاق افتاده هست، بر آن اساس قضاوت اخلاقی داشت.
مرامنامههای اخلاقی صرفاً روشنگر وظیفه ها اخلاقی اشخاص می باشند، ولی تضمینی برای اجرای آن نمیدهند. متخلق بودن به اخلاق، راههای عملی دیگری میطلبد که باید در علوم تربیتی و نهادینهسازی منش اخلاقی به آن پرداخت. لازم هست پس از تدوین مرامنامههای اخلاقی، راهکارهایی اجرایی برای پیاده نمودن آن در محیطهای علمی عرضه کرد و پس از آن برای اجرایی کردن آن و فراگیری آن در میان دستاندرکاران آن رشتۀ علمی اقدامهای لازمی را داشت. از اینرو، باید در تحقیقهایی دیگر راههایی برای نهادینهسازی منش اخلاقی در فعالین علمی عرضه کرد و بداخلاقیها را از جامعۀ علمی زدود.
دستورهای اخلاقی الزامهای لازم را برای اشخاص بهوجود نمیآورند. در یک محیط اجتماعی که التزام به وظیفه ها اخلاقی ارزش دارد باید پس از تدوین دستورالعملهای اخلاقی به فکر نظامهای حقوقی و جزایی برای تثبیت این وظیفه ها بود و بر اساس آن مرامنامهها نهتنها وظیفه ها هر یک از دستاندرکاران را مشخص نمود، لکن حقوقی که طرف مقابل او به دلیل وظیفه اخلاقی نفر اول واجد میشود، معین کرد و برای اِحقاق حقوق متاثر از آن برنامههایی را داشت. عدم تعهد به وظیفه ها اخلاقی، نیز به نظامهایی جزایی در یک رشته علمی دارد که باید پس از معین شدن دستورهای اخلاقی نسبت به تنظیم آن و تضمین اجرایی آن اقدام گردد.
قالب کلیدی مرامنامۀ اخلاقی مشخصکنندۀ بایدها و نبایدهاست و نمیتوان آن را بهصورت توصیهای و یا تبلیغی عرضه کرد. توصیهها ناظر به روش تعهد به اخلاق هستند؛ درحالیکه مشخص شدن وظیفه ها اخلاقی یک امر هست و تعهد به آن یک موضع دیگر؛ اولی ذی ربط به علم دیدگاهی در اخلاق هست و دومی ناظر به روشهای تربیتی و درگیر شدن با دومی ابهامهای چالشبرانگیز را رفع نمیکند. از اینرو، باید ابتدا وظیفه ها اخلاقی دقیقاً مشخص گردند پس از آن راهکارهای اجرایی برای تخلق به اخلاق عرضه گردد. واضح هست ذکر مرامنامۀ اخلاقی و نصب العین داشتن آن خود میتواند بهگونهای تعهد به اخلاق را تقویت نماید و در مواقعی که بداخلاقیها متاثر از نبودن حساسیت اخلاقی هست، در ایجاد حساسیت اخلاقی تاثیرگذار باشد، ولی این نقش دوم نباید نقش تبیینکنندگی آن را نابود کند.
استفاده از دستاندرکاران و همفکری با آنها در روال تدوین مرامنامههای اخلاقی، مباحث اخلاقی را از حالت ناخودآگاه آن اشخاص به خودآگاه مبدل خواهد کرد و خودِ دستاندرکاران اهتمام خواهند کرد تا حدود و ثغور دستورات اخلاقی را استنباط کنند. این روش نهتنها به تدوین مرامنامه کمک خواهد کرد، لکن به تنظیم ارتباطات انسانی و تخلّق به دستورات اخلاقی خواهد انجامید.
تعهدنامههای اخلاقی و پیرابند اداری اخلاقی در قالبی متمایز از مرامنامه عرضه خواهد شد؛ زیرا تعهدنامههای اخلاقی برای ایجاد تعهد به اخلاق تنظیم میگردد نه برای روشنگری وظیفه ها اخلاقی. از اینرو، نباید هریک بجای دیگری تنظیم گردد (مثلاً در مرامنامۀ اخلاقی نمیتوان از واژههایی مثل «ما قول میدهیم که» و «ما خود را موظف میدانیم که» که یک تعهد شخصی هست استفاده کرد).
نگارنده، برای مشخص ساختن مبنای اخلاقی بر اساس نگرش اسلامی- ایرانی مقالهای را برای اخلاق پزشکی تنظیم کرده هست که میتواند مدل شایسته ای برای تدوین مرامنامۀ اخلاقی بر اساس نگرش اسلامی- ایرانی باشد (آیتاللّهی، ۱۳۸۱). این مقاله صرفاً به مقولۀ اخلاق پزشکی پرداخته هست. پس از آن این مدل در برنامه ای که برای تنظیم مرامنامۀ اخلاقی در فضای سایبری برای مرکز ملی فضای سایبری انجام شده بود نیز تنظیم گردید (آیتاللّهی، ۱۳۹۴). به نظر میرسد این مدل بهراحتی قابلتعمیم به کلیه شاخههای علوم هست و میتوان آن را مبنایی برای مرحلۀ پنجم در این مقاله دانست و بنابراین بر آن اساس نسبت به تدوین کدهای اخلاقی در رشتههای متفاوت اقدام کرد.
کلیدواژه ها
مرامنامۀ اخلاقی؛ روششناسی؛ اخلاق؛ علوم
نویسندگان:
حمیدرضا آیت اللهی: استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی
سعید اکبری زردخانه : استادیار سنجش و اندازهگیری دانشگاه شهید بهشتی
Friday, 3 May , 2024