خبرگزاری فارس، گروه دین و تفکر: قرائت خاص از اسلام توسط فرقه وهابیت موجب مخدوش گردیدن چهره اسلام شده هست. این گروه دیگر مذاهب اسلامی را برنتافته و تنها خود را در جامعه مسلمان قرار می دهند. ارزیابی تاریخ، عقائد، شخصیت های محوری، سیر تطور و تکامل این فرقه در شناخت آن حائز ارزش هست […]

خبرگزاری فارس، گروه دین و تفکر: قرائت خاص از اسلام توسط فرقه وهابیت موجب مخدوش گردیدن چهره اسلام شده هست. این گروه دیگر مذاهب اسلامی را برنتافته و تنها خود را در جامعه مسلمان قرار می دهند. ارزیابی تاریخ، عقائد، شخصیت های محوری، سیر تطور و تکامل این فرقه در شناخت آن حائز ارزش هست که بمناسبت سالروز خراب کردن مقابر منور امامن بقیع در ماه شوال توسط عمال وهابی آل سعود با حجت الاسلام حبیب عباسی نویسنده کتاب های «زیارت قبور» و «بنیان های وهابیت» اظهار کرد وگو کردیم که در ادامه می آید: 

* ارزیابی تاریخ، عقائد، شخصیت های محوری، سیر تطور و تکامل این فرقه در شناخت آن حائز ارزش هست که بمناسبت سالروز خراب کردن مقابر منور امامن بقیع در ماه شوال توسط عمال وهابی آل سعود با حجت الاسلام *به طور اجمالی اشاره ای به کارنامه حضور وهابیت در جهان اسلام دارا باشید.

ابن تیمیه و تکفیر مسلمین: : یکی از پرخطر ترین پدیده هایی که توسط وهابیت وارد جامعه اسلامی گردید و أمت اسلامی را دستخوش کرد، قضیه تکفیر أمت اسلامی هست. ابن تیمیه که در قرن ۷ و ۸، مبانی فکری و اعتقادی وهابیت را رقم زد، به صورت رسمی اعلام نمود: «من یأتی إلی قبر نبی أو صالح و یسأله حاجته و یستنجده … فهذا شرک صریح، یجب أن یستتابَ صاحبُه، فإن تاب و إلاّ قُتِل»؛  هر کسی که به قبر پیامبر یا یکی از صالحین متوسل گردد، مشرک و کافر هست و باید وی را به توبه کردن واداشت؛ در غیر این صورت باید کشته گردد. (زیاره القبور و الإستنجاد بالمقبور، ص۱۵۶ ـ الهدیه السنیه، ص۴۰)

(زیاره القبور و الإستنجاد بالمقبور، ص۱۵۶ ـ الهدیه السنیه، ص۴۰)از استوانه های علمی اهل سنت، مثل امام سُبْکی، قاضی عیاض، حصنی دمشقی و ذهبی صراحت دارند: پیش از پیدایش فکر إبن تیمیه در حرمت توسل به پیامبر(ص)، هیچ عالم و مسلمانی در ارتباط با حرمت توسل به پیامبر(ص) حرف نگفته هست و نخستین بار، این زندیق حران بود که این حرف را گفته بود.

محمد بن عبدالوهاب و مباح دانستن مال و جان مسلمین: : خود محمد بن عبدالوهاب تٲسیس کننده حکومت سیاسی وهابیت وقتی به این قضیه می رسد، می گوید: «و إنّ قَصْدَهم الملائکه و الأنبیاء و الأولیاء، یریدون شفاعتهم و التقرّبَ إلی اللّه بذلک، هو الذی أحلّ دماءَهم و أموالَهم»؛ افرادی که متوسل به ملائکه و انبیاء و اولیاء می گردند و از آنان شفاعت قصد دارند و به ابزار آنان به خدا تقرب می جویند، مال و جان شان حلال و مباح هست. ( دار القلم بیروت ـ مجموع مؤلّفات الشیخ محمّد بن الوهاب، ج۶، ص۱۱۵، رساله کشف الشبهات).

یعنی هر کس بگوید «یا رسول الله»، خون و مالش هدر و واجب القتل و مهدور الدم هست. یعنی توسل به نبی مکرم (ص)، از دیدگاه اینها از گناهان کبیره مثل زنا بالاتر هست. چون اگر کسی مرتکب زنا گردد، در دفعه اول و دوم وی را شلاق می زنند و برخی ها در مرتبه سوم و چهارم حکم کشتن را صادر می کنند؛ ولی محمد بن عبد الوهاب رسماً اعلام می نماید: «جرم توسل به پیامبر(ص)، جز کشتن و مصادره اموال، چیز دیگری نیست».

*آیا این انگشت اتهام (توسل به پیامبر اعظم(ص))، فقط متوجه شیعیان هست؟ 

– – تمام فقهای اهل سنت، فقهای احناف و مالکی ها و شافعی ها و حنبلی ها، حتی خود ابن قدامه مقدسی حنبلی در کتاب المغنی، بحث توسل به نبی مکرم(ص) را مطرح می نماید و زیارت نامه ویژه ای برای نبی مکرم(ص) ذکر می کند و در زیارت نامه اش، آیه ۶۴ سوره نساء را می آورد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا» و می گوید: لازم هست که هر کسی به زیارت قبر نبی مکرم(ص) می رود، بگوید: یا رسول الله! خداوند در قرآن فرموده هست: هر کس تو را بین خودش و خدای خودش واسطه قرار بدهد، خداوند گناهانش را می بخشد. از راه دور آمده ام و به تو متوسل شده ام و تو را بین خودم و خدای خودم واسطه قرار می دهم.

قضیه توسل به نبی مکرم (ص) چیزی نیست که ذی ربط به شیعه باشد. یعنی حکم تکفیر اینها، دربردارنده تمام مسلمین دنیا می گردد. اگر تاریخ وهابیت را نگاه کنید، کتاب الدرر السنیه فی الردّ علی الوهابیه که یکی از مفتیان مکه مکرمه به اسم زینی دحلان آن را نوشته و یک عالم سنی و شافعی مذهب هست و علاوه بر این افرادی که تاریخ آل سعود را نوشته اند، نگاه کنید که در سال ۱۱۵۷ هجری، وقتی حکومت سیاسی وهابیت در اطراف ریاض رقم می خورد و تأسیس می گردد، با فرمان محمد بن عبد الوهاب(جد اعلای آل شیخ، مفتی أعظم فعلی عربستان سعودی) و سربازان محمد بن سعود(جدّ اعلای ملک فهد و ملک عبد الله) فتوا دادند: ریختن خون مسلمین حلال هست و اموالشان را باید به عنوان غنائم جنگی تصرف کرد.

در منطقه نجد، اطراف درعیه، به روستاها و شهرها حمله بردند و مسلمین را کشتند و اموالشان را به عنوان غنائم جنگی تصرف کردند. آنان که شیعه نبودند؛ همه شان از اهل سنت بودند. اگر امروز وهابیت و سرکردگان و لیدرهایشان مثل بن جبرین و البراک فتوا به خراب کردن حرم عسکریین(ع)، حرم أمیر المؤمنین(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب کبری (س) می دهند؛ چیز جدیدی نیست. در آن سال ۱۱۵۷ هجری، بر طبق فرمان محمد بن عبدالوهاب، سربازان وهابی نخستین حرمی را که ویران کردند و با خاک یکسان کردند، قبر برادر خلیفه دوم، زید بن خطاب بود. یعنی ضربه وهابیت، پیش از آنکه متوجه جهان تشیع بشود، متوجه جهان اهل سنت هست.

در میان وهابی ها با ۱۰ درصد اینها مشکل داریم

*این سوال پیش می آید مشکل کلیدی اسلام با وهابیت افراطی چیست؟

–شخصیتی مثل آقای دکتر دهیش که از شخصیت های معروف مکه هست و فهد برای دیدنش به منزلش می رفت، ما مکررا در منزلش حضور پیدا می کردیم و دوستانه بحث می کردیم. دکتر بن عبید از اساتید بزرگ دانشگاه أم القری و پروفسور غامدی از اساتید بزرگ و افراطی دانشگاه أم القری و شیخ عاتق از شخصیت های معروف مکه مکرمه ارتباط تنگاتنگ داشتیم و گله ای از اینها نداریم. با دکتر أبوسلیمان که جزء هیأت کبار علماء مکه هست و توسط خود ملک فهد و ملک عبدالله انتخاب شده، دوست هستیم  و مکررا و مکررا به منزل او رفته ایم و وی خالصانه پذیرایی می کرد و وی به شهر قم آمد و مهمان دانشگاه مفید بود و یک هفته در اینجا بود. ما با اینها که وهابی می باشند، مشکلی نداریم. بحث ما، بحث مقابله اعتقادی و ایدئولوژیکی نیست؛ مشکل ما، مشکل تکفیر و ترور و انسان کشی و کارهای ضد بشری هست. من این را با توجه به شناختی که از وهابیت دارم، رسماً اعلام می نمایم: در میان وهابی ها، ما با ۱۰ درصد اینها مشکل داریم؛ با امثال بن جبرین و براج ها و دیگران که جز منطق توهین و تکفیر و فتوای کشتن شیعیان و مسلمین را یاد نگرفته اند، مشکل داریم.

الان هم آنچه که در جهان اسلام به عنوان استخوان گلوی أمت اسلامی شده، همین تندروهای و تکفیریون می باشند. عزیزانی که در حوزه وهابیت کار می کنند وهابیت میانه رو را با وهابیت افراطی، کاملاً جدا می کنند. ما حتی در داخل کشور جمهوری اسلامی ایران، جناب مولوی شیخ علی دهواری که یک وهابی شناسنامه دار بود و به صورت رسمی اعلام می کرد «من سلفی هستم» و امام جمعه سراوان بود و حوزه علمیه سلفی داشت و یکی از خوب ترین دوستان من بود و به شهر قم می آید، مهمان ما بود و تمام جلساتی که با وی داشتیم، فیلم برداری کرده ایم و اگر صلاح باشد، آن را منتشر می کنیم. وهابیت افراطی از نزدیکی وی به بنده، احساس وحشت کردند و آخرین نشستی که وی در شهر قم در منزل ما داشتند و بازگشت، پس از حدود یک ماه یا ۴۰ روز، وی را ترور کردند و ناجوانمردانه کشتند، ما با آن وهابیتی مشکل داریم که از روز اول، بنای مقابله با مسائل اسلامی را داشتند.

چرایی در امان ماندن مزار نبی اکرم (ص)

**یکی از کارهای ددمنشانه وهابیت خراب کردن بارگاه منور امامن بقیع(ع) بود…

– – هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری، حرم امامن بقیع(ع) خراب کردن گردید. وقتی احساس کردند مردم شیعه و سنی، از گوشه و کنار جهان می آیند و عاشقانه در اطراف حرم مطهر امام مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق (ع) اظهار عشق می کنند، برای وهابیت قابل تحمل نبود و برنتابیدند. در نتیجه افرادی مثل عبداللّه بن سلیمان بن سعود بن بلیهد (متوفای ۱۳۵۹ هجری) را تحریک کردند و علمای اهل سنت را جمع کردند و شمشیر بالای سرشان و گلوله زیر گوششان گذاشتند تا «امضا کنند این حرم امامن بقیع، محل شرک هست و باید خراب شود» و ۱۵ نفر را وادار کردند تا این متن را امضا نمایند. (روزنامه أم القری، شماره ۶۹، تاریخ ۱۷ شؤال ۱۳۴۴ هجری ـ روزنامه العراق، فی العدد الموافق منها، ۱۳ ذی القعده سنه ۱۳۴۴ هجری)

(روزنامه أم القری، شماره ۶۹، تاریخ ۱۷ شؤال ۱۳۴۴ هجری ـ روزنامه العراق، فی العدد الموافق منها، ۱۳ ذی القعده سنه ۱۳۴۴ هجری)با این کارشان خواستند سرپوشی بر جنایت های خودشان بگذارند و در این قضیه نه فقط حرم امامن بقیع (ع)، لکن بیت الأحزان حضرت صدیقه طاهره (س) هم ویران گردید؛ حرم و گنبدی که بر بالای مزار همسران پیامبر اکرم(ص) بود هم ویران کردند؛ حرمی بر بالای قبر أم البنین، مادر حضرت قمر بنی هاشم (ع) بود و آن را هم ویران کردند؛ قبور مطهر شهدای احد هم دارای حرم و بارگاه بود که آنان را هم ویران کردند؛ محل تولد و محل زندگی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و کوچه بنی هاشم که به عنوان یک آثار مذهبی بودند را هم ویران کردند. جالب این هست که تصمیم گرفتند حرم نبی مکرم(ص) را ویران کنند، ولی دولت های اسلامی اولتیماتوم دادند: «اگر دست به حرم مطهر نبوی(ص) بزنید، همه کشورهای اسلامی با شما وارد جنگ خواهیم شد»، در نتیجه از خراب کردن حرم مطهر نبی مکرم(ص) دست کشیدند. البته الان برخی از مفتیانشان زمزمه خراب کردن حرم مطهر نبوی (ص) را دارند.

*این در حالی هست که در مراجع اهل سنت بر مشروعیت حرم سازی و بنای قبور هم اهتمام شده هست!

– – بله! البته خود هیأت عالی افتای عربستان سعودی در مورد وجوب نبش قبر افرادی که در مساجد دفن شده اند من جمله حرم پیامبر اکرم (ص) زمزمه می کنند تا مقدمه خراب کردن حرم پیامبر اکرم(ص) را مهیا کنند. اگر اینها از دولت های اسلامی وحشت نداشتند تا به حال حرم پیامبر (ص) را هم از بین برده بودند، در کتاب «فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الإفتاء» که روی سایت های اینترنتی هست، فتوا داده اند: «و یجب علی ولی أمر المسلمین أن یهدِم ما بنی علی القبور من المساجد لأنها أسست علی غیر التقوی و أن ینبُش من دفن فی المسجد بعد بنائه و یخرج جثته من المسجد حتی عظامِه و رُفاتَه، لاعتدائهم بالدفن فیه و ینقل رفاته إلی المقبره العامه فی حفره خاصه»(فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الإفتاء، ج۹، ص۷۹ و ۸۰، الفتوی رقم ۸۲۶۳، جمع أحمد بن عبد الرزاق الدویش)؛ واجب بر ولی أمر مسلمین هست تا تمام کسانی را که در مساجد دفن شده اند، قبورشان را نبش قبر کنند و استخوان های پوسیده و گرد و غبار مردگان را دربیاورد و ببرد در قبرستان عمومی یا در دره ای بریزد.

من نمی دانم اگر این فتوا بخواهد نسبت به حرم مطهر نبی مکرم(ص) عملی بشود، اینها چه مصیبت ای را به بار خواهند آورد؟ که میلیاردها برابر زیادتر از قضیه قرآن سوزی دردناک تر هست. آیا آن روز حاضر می باشند قبر خلیفه اول و دوم را هم بشکافند و گرد و خاک باقی مانده از آنان را بیرون ببرند و جای دیگری بریزند؟ یا نه، آنان از قداست خاصی برخوردارند؟ 

آیا آن روز حاضر می باشند قبر خلیفه اول و دوم را هم بشکافند و گرد و خاک باقی مانده از آنان را بیرون ببرند و جای دیگری بریزند؟ یا نه، آنان از قداست خاصی برخوردارند؟ یا اگر اینها بخواهند این فتوا را علنی کنند، در مکه مکرمه چه مصیبت ای بنا هست اتفاق افتد؟ مگر قبر حضرت هاجر (س) و حضرت اسماعیل (ع) در کنار بیت الله الحرام و در داخل مسجد الحرام نیست؟ ابن سعد صراحت دارد: «لمّا بلغ إسماعیل عشرین سنه توفّیت أمه هاجر و هی إبنه تسعین سنه، فدفنها إسماعیل فی الحجر … و توفی إسماعیل بعد أبیه فدفن داخل الحجر مما یلی الکعبه مع أمه هاجر» (الطبقات الکبری، جلد ۱، صفحه ۵۲، چاپ دار صادر بیروت)؛ وقتی حضرت هاجر(س) و حضرت اسماعیل(ع) از دنیا رفتند، در کنار بیت الله الحرام در کنار مسجد الحرام در حجر اسماعیل دفن کردند.

عینی می گوید: «قبر هود و صالح و شعیب و نوح علیهم الصلاه و السلام بین زمزم و الرکن و المقام»(عمده القاری توصیف صحیح البخاری، جلد ۱۵، صفحه ۲۱۷)؛ در اطراف بیت الله الحرام افرادی مشابه حضرت هود و صالح و شعیب و نوح دفن شده اند.

یا حلبی می گوید: «و جاء إن پیرامون الکعبه لقبور ثلاثمائه نبی»(السیره الحلبیه، جلد ۱، صفحه ۲۵۰)؛ بیشتر از ۳۰۰ نفر از انبیاء گذشته داخل مسجد الحرام دفن می باشند، با قبور اینها قصد دارند چه کنند؟ می دانید اگر این فتاوای شوم بخواهد عملی گردد، چه مصیبت بزرگی در جهان اسلام رخ خواهد داد؟

در حالی که در تاریخ حرمی که برای صحابه، تابعین و امامن اربعه أهل سنت بنا شده و اینها در منظر و مرأی صحابه بوده، تائید این داستان هست. مگر برای قبر سلمان فارسی (متوفای ۳۶ هجری) در مدائن، گنبد و بارگاه ساخته نگردیده هست؟! آیا توسط شیعیان ساخته شده یا توسط أهل سنت؟ آقای خطیب بغدادی از علمای قرن ۴ و ۵ هجری و متولد ۳۹۲ و متوفای ۴۶۳ هجری قضیه حضرت سلمان و گنبد و بارگاهش را توضیح می دهد که بارگاهش متولی داشته و مواظب امور آنجا بود، آیا طلحه و زبیر که در بصره کشته شدند، گنبد و بارگاه نداشتند و ندارند؟ ابن جوزی می گوید: بر بالای قبر زبیر، گنبد و بارگاه و گلدسته و قندیل گذاشته بودند و افرادی را برای پذیرایی از زائرین آنان گذاشته بودند، در نتیجه اینها چیزی نیست که منحصر به شیعه بدانیم.

ساخت گنبد و بارگاه و حرم بر روی قبر أبوحنیفه در بغداد و قبر آقای احمد بن حنبل و قبر آقای شافعی در مصر از چه زمانی آغاز شده هست؟ آیا شما جرأت می کنید نسبت به آنان هم اعتراض کنید؟

بشارت پیامبر(ص) به زیارت کنندگان مزار ائمه(ع)

در حالی که روایتی را شیخ طوسی در تهذیب الاحکام از نبی مکرم (ص) آورده که به حضرت علی(ع) فرمود: تو از دنیا می روی و قبور شما و قبور فرزندان شما، زیارتگاه شیعیان خالص ما می گردد. شیعیان می آیند قبور شما را تعمیر و بازسازی می کنند قربه إلی الله … شفاعت مخصوص من دربردارنده اینها خواهد گردید و فردای قیامت در کنار حوض کوثر وارد بر من می شوید و در بهشت به زیارت من می رسند.

علاوه بر این پیامبر اکرم (ص) از مذمت شدن زوار قبور امامن (ع) هم در آینده خبر داده و فرمودند: «و لکن حثاله من الناس یعیرون زوار قبورکم بزیارتکم کما تعیر الزانیه بزناها، أولئک شرار أمتی لا نالتهم شفاعتی و لا یردون حوضی»؛ ولی گروهی از اشخاص فرومایه زوار قبور شما را مسخره و مذمت می کنند، چنانچه زناکاران را مذمت و مسخره می کنند. این اشخاص جزء اشرار و بدترین اشخاص امت من می باشند و شفاعت من به آنان نمی رسد و در روز قیامت وارد حوض من نمی گردند.