۵٫ ولایت گفتمان غالب در شبکه آیات ولایت گفتمان غالب در شبکه آیاتاز نظر نگارنده، در نظم و ساختار چهار سوره آغازین قرآن، شبکه ای از واژگان و مفاهیم کلیدی و مربوط  جای گرفته است  که در آن بر  الگوهاى تکرار،  توازى ساختار و  واژگان  هم نوا اهتمام شده است.   به وجهیکه میتوان […]

 

۵٫ ولایت گفتمان غالب در شبکه آیات

ولایت گفتمان غالب در شبکه آیاتاز نظر نگارنده، در نظم و ساختار چهار سوره آغازین قرآن، شبکه ای از واژگان و مفاهیم کلیدی و مربوط  جای گرفته است  که در آن بر  الگوهاى تکرار،  توازى ساختار و  واژگان  هم نوا اهتمام شده است.   به وجهیکه میتوان طبق آن، نظم و ساختار فعلی قرآن را توقیفی و به نظارت وحی دانست.

جدول ۱

مبحث سوره بقره سوره آل عمران سوره نساء سوره مائده
آیات میثاق  و  نقض آن ۲۷، ۴۰،   ۶۳، ۶۴             ۸۰ ، ۸۳ ، ۸۴  ، ۹۳   ۱۰۱ ۷۶ـ ۷۷ـ ۸۱ـ ۱۸۷ ۹۰،۱۵۴،۱۵۵، ۱،۷،۱۲،۱۳، ۱۴، ۷۰،
آیات بشارت ظهور پیامبر اکرم و  آگاهی  اهل  کتاب از وی ۸۹ ـ ۱۴۷ ۸۱ ،  ۸۶ ، ۱۸۷ ۴۷ ۱۹، ۴۴ ،۸۳ ،۸۴
آیات کتمان  حق ۴۲، ۷۲،  ۷۹،  ۱۴۴   ۱۴۶، ۱۴۷،  ۱۵۹   ۱۷۴ ، ۲۸۳ ۷۱ ۳۷ ، ۵۸ ۱۵، ۱۹، ۹۹
آیات مبدل و  تحریف ۵۹ ، ۷۵ ، ۱۰۶   ۴۶ ۱۳، ۴۱
آیات برخورد  و رابطه   اهل  کتاب  با  مسلمانان  ،  مشرکان و  منافقان ۷۵، ۷۶، ۱۰۵،  ۱۰۹ ،۱۱۰ ،  ۱۴۲  ۱۴۳،  ۱۴۵ ۱۱۱، ۱۱۹  ۱۲۰، ۱۸۶ ۵۱،۵۴،۶۰،۶۱ ۱۵۳ ۴۱، ۵۲
آیات اتحاد رویه بین   انبیای  الهی ۱۳۶، ۱۳۷، ۱۳۸  ۲۱۳ ، ۲۸۵ ۷۹، ۸۰، ۸۴، ۱۴۴ ، ۱۷۹ ۱۳۶ ،۱۵۰، ۱۵۲، ۱۶۴ ۱۲،
عقائد و  عکس العمل های  اهل کتاب ۱۱۱، ۱۱۳ ، ۱۱۴ ، ۱۱۶ ، ۱۲۰ ، ۱۳۵  ۱۷۶  ۲۱، ۲۳ ، ۶۱ ،۶۹،  ۶۴،  ۷۰،  ۹۸، ۹۹  ،  ۱۱۲ ، ۱۸۱ ، ۱۸۳ ۴۴، ۴۶، ۵۴ ، ۱۷۱ ۱۷،۱۸،۴۲ ۴۳،۵۹،۶۲، ۸۰
فرقه های  مختلف  اهل کتاب ۸۷ ، ۱۱۸ ، ۲۵۳ ۶۹، ۷۲، ۷۵، ۷۸، ۱۰۰، ۱۱۰، ۱۱۳ ، ۱۱۴ ،  ۱۹۹ ۱۵۹ ۱۳، ۶۶، ۷۰،
آیات مربوط به ولایت ۱۰۷ ، ۲۵۷  ۲۸، ۶۸ ، ۱۲۲ ، ۱۵۰ ۴۵،۵۹،۷۵، ۸۳، ۸۹،  ۱۴۴، ۵۱، ۵۵، ۵۶، ۸۱،
آیات  هم سو  با آیه۳  مائده ۱۵۰ ، ۱۷۳  ۱۹، ۲۰ ، ۸۱ ، ۸۲ ، ۸۵   ۷۷ ۵، ۴۴، ۸۱،
آیات  مربوط به حلال و  حرام ها در کتب آسمانی ۱۷۳ ، ۲۷۵ ۵۰ ، ۹۳ ، ۱۶۰، ۱ ، ۶، ۸۷،
 در جدول زیر بخش توجه برانگیز از آن و اژگان و مفاهیم بیانشده است که در آنالیز خود از نظم فراخطی و درجهت کشف امر ولایت مشابه یک گفتمان غالب و در نقش تکمیل کننده دین و عامل یأس کفار بدان نیازمندیم.کفروا» ۲۱۳ ، ۲۱۴ ، ۲۱۸ ۴، ۱۰ ، ۱۲ ، ۵۶ ، ۵۷ ، ۶۸، ۷۰ ، ۷۲ ، ۸۶ ، ۸۷ ، ۹۰، ۹۱ ، ۱۰۱ ، ۱۰۲ ، ۱۱۶ آیات  مربوط  به «الذین آمنوا» و  «الذیر… ۴۲، ۵۱،۵۶، ۵۷، ۶۰، ۷۶،۱۰۱، ۱۲۲ ۱۳۶،۱۳۷ ۱۵۰،۱۵۱،۱۶۷،۱۶۸،۱۷۳، ۱۷۵، ۹،۱۰، ۳۶،۵۳، ۵۵، ۵۶، ۶۹، ۷۸، ۸۰، ۸۲، ۸۶، ۱۰۳، ۱۱۰
آیات مربوط به دین ۱۳۲ ، ۲۱۷ ، ۲۵۶  ۱۹، ۲۴ ، ۷۳ ، ۸۳ ، ۸۵ ۴۶، ۱۲۵ ،  ۱۴۶،  ۱۷۱ ۳، ۵۴، ۵۷، ۷۰
عبارت ما أنزل إلیک یا إلیه یا إلینا یا علینا ۴،۱۳۶ ، ۲۸۵ ۸۴، ۱۹۹ ۶۰،۶۱، ۱۶۲، ۱۶۶، ۴۹، ۵۹، ۶۴، ۶۷، ۶۸، ۸۱، ۸۳،

کفروا»۴، ۱۰ ، ۱۲ ، ۵۶ ، ۵۷ ، ۶۸، ۷۰ ، ۷۲ ، ۸۶ ، ۸۷ ، ۹۰، ۹۱ ، ۱۰۱ ، ۱۰۲ ، ۱۱۶ و.مطابق جدول فوق مفاهیم مربوط با مساله ولایت در فضای چهار سوره پراکنده شده است و به طور مستمر ناظر و دال بر یکدیگرند، منوط به ایر. که پیوندهای آیات با هم را در فراسوی نظم عادی و طولی آنان دنبال کنیم.

  حتی این شبکه معنایی در گستره سوره های دیگر هم به چشم می خورد؛ البته درصورتی که پذیرفته باشیم، تمامی آیات قرآن که صادرشده از گوینده بی همتای الهی است، درصدد القاییک حرف منسجم و معنادار می باشند.  برای مثال عبارت «ما أنزل الیک من ربک» که به نص آیه ۶۷ مائده قطعًا دلالت بر یک امر با اهمیت دارد، به اندازه ای که پذیرش ابلاغ رسالت پیامبر اکرم (ص) بسته به ابلاغ آن امر با اهمیت است، به شگردی خاص بهدست گوینده الهی درگوشه هایی از کلام و بیانش جای گرفته است  کهتنهاباتدبرفراگیر میتوان به حقیقت معنایی آن دست یافت.

به طور مثال در آیه ۱۹ سوره رعد گفته شده: «أَفَمَن یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ»، یا همین مفهوم در ساختاری دیگر هم در آیه ۳ سوره اعراف: «اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ» هم در آیه ۵۵ سوره زمر: «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَه وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» به کار رفته است.به ویژه در همین سوره مائده آیه ۶۴ و ۶۸  عین عبارت «ما أنزل الیک من ربک» آمده که عکس العمل تند یهود در قالب طغیان و کفر را در مقابل آن امر با اهمیت نشان داده است و مطابق روایتی از امام باقر (ع) ذیل آیه ۶۸ مائده، آن امر با اهمیت همان ولایت علی(ع) است (ر.

ک: عروسی حویزی، ۱۴۱۵، ج۱، ص۶۵۹؛ بحرانی، ۱۴۱۶، ج۲، ص۳۴۰).علاوه براین، عبارت (الذین آمنوا) که در آیه ۵۵  مائده آمده: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاه وَیُؤْتُونَ الزَّکَاه وَهُمْ رَاکِعُونَ» مطابق دیدگاهی، در شأن و شخصیت امیرمؤمنان علی(ع) نازل شده است (ر. ک: سیوطی، ۱۴۰۴، ج۲، صص۲۹۳ ـ ۲۹۴؛ عروسی حویزی، ج۱، صص۶۴۳ ـ ۶۴۸؛ بحرانی، ج۲، صص۳۱۶ ـ ۳۲۰) که چون یک تک واژه خاص در پهنای آیات قرآن هنرنمایی می کند، بهویژه اگر بر طبق روایتی که سیوطی آن را از ابونعیم اصفهانی درکتاب حلیه الأولیاء نقل کرده است، قبول کنیم که «ما أنزل الله آیه فیها یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إلّا وعلیّ رأسها وأمیرها» (سیوطی، ج۱، ص۱۰۴) آیه مربوط به شکل متفاوت و سرشناس، ولایت امیرمؤمنان علی(ع) را در طول ولایت خدا و رسولش معرفیکرده و البته درآیه بعد آن یعنی آیه ۵۶  همین مفهوم اهتمام شده استکه: «وَمَنیَتَوَلَّاللَّـهَوَرَسُولَهُوَالَّذِینَآمَنُوافَإِنَّحِزْبَاللَّـهِهُمُالْغَالِبُونَ». درآیه ۵۷ هم از یک حقیقت دیگر پرده برداشته است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَاتَّقُوا اللَّـهَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، ایر. که گروه مؤمنین توجه داشته باشندکه حد و مرز ولایت پذیری آنان را ما ترسیم کردیم، دیگر نیازی نیستکه گرایش به اشخاص و گروهی (اهل کتاب و کفار) دارا باشند که دین خدا را به سخریه و بازی گرفته اند.که به چه سبب نباید از این دوگروه پیروی کرد و الگوی پذیرفته را در آیه ۸۲ مائده می یابیم: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَه لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّه لِّلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ».

افزون براین، عبارت « ما أنزل الیک من  ربّک» در سیاق آیات قبل و  بعد از آن  همچون :

و قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَه غُلَّتْ أَیْدیهِمْ و لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتان  یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ و لَیَزیدَن  کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ‏ إِلَیْکَ مِن  رَبِّکَ طُغْیاناً و کُفْراً … ( ( مائده :۶۴).

قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ حَتَّى تُقیمُوا التَّوْراه و الْإِنْجیلَ و ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِن  رَبِّکُمْ و لَیَزیدَن کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِن  رَبِّکَ طُغْیاناً و کُفْراً فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرین  ( مائده : ۶۸).

وَلَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبِیِّ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ وَلکِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ (مائده:۸۱).

حکایت از یک امر با اهمیت و  حیاتی  دارد  که زیادتر اهلکتاب بهخصوص  یهود را به خصومت  و  طغیان  در برابر آن  معرفی کرده اند . گفته گردید آن امر با اهمیت، ولایت است که در آیه ۵۶  همین سوره به مصداق های مشخص آن یعنی خدا، رسولش و اهل ایمان تبیین شده است. روزی که قصه ولایت به فرجام نیک خود رسید، همان  روزی  بود که دین  خدا کامل گردید و  کفار را یأس و  نومیدی  فرا گرفت، ( الیومیئس الذیر.کفروا من  دیر… کم و اتممت علیکم نعمتی . اما به چه سبب این آیه در بین  دو  عبارت به ظاهر نامرتبط قرار گرفته است؟الف ـ  بنا بر شرایط خاصی  که در جامعه اسلامی  وجود داشت و  حساسیتی  که دشمنان  به مقوله آینده اسلام و  جانشینی  پس از رسول الله نشان  داده بودند، همان  دشمنانی  که «لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ » بقره: ۱۴۶ و  «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» مائده: ۴۱،  این  احتمال وجود داشت  که بسان  پوشاندن  حقانیت پیامبر آخرالزمان (بنگرید: جدول ۱، آیات کتمان حق) در پوشانیدن  حقانیت مقام امیرالمؤمنین ( یعنی نفس و  جان  پیامبر به دلالت آیه ۶۱ آل عمران) هم همت گمارند و  درکلام الهی  دست برند… ). اما به چه سبب این آیه در بین  دو  عبارت به ظاهر نامرتبط قرار گرفته است؟

به چند شیوه به این  سؤال میتوان  پاسخ داد:

ازاین رو،  خداوند این  واقعیت را در اثنای  آیات سوره پراکنده ساخت، تا ازگزند دشمنان  مصون  ماند ( نوعی محافظت الهی  در چارچوب های  کلامی  و  بیانی ). بـ  می توان  ارتباط  بخش های  آیه ۳ سوره مائده را در فضای  شناخت صادر کردن سوره و  ارتباط آن  با سوره های  قبل آن واکاوی کرد  که درنتیجه این  سوره  آخرین  سوره نازل شده و نظام مند و  منطبق بر ترتیب توقیفی  قرآن  است .

بدین  منوال  که  در سوره های  قبل  از نقض عهد و  پیمان  الهی  از جانب اهل کتاب،  حرامشدن  برخی  خوردنی ها بر آنان  و  مطالبی  هم در چگونگی  برخورد اهل کتاب با مسلمین  و  ارتباطات سرّی  و  علنی شان  با منافقین  صدر اسلام حرف  به میان  آمده است. در این  سوره از مؤمنین  خواسته شده است که به عقود و  پیمان های  خود وفا کنند و  برای شان  برخی  از خوردنی ها حلال و  برخی  حرام شده است، تا رفتارشان  چیزی  متفاوت با گذشتگان  باشد. آن  هم در روزی که  این  تفاوت ها آشکارتر خواهد گردید.

به طور مثال دیگر کفار امیدی  به دین  آنان نخواهند داشت: «یئس الذیر. کم» و  نقشه ها شان نقش  برآب خواهد گردید و  مؤمنان  هم با دلگرمی  بیشتر منحصرا از خدا خواهند ترسید«فلا تخشوهم فاخشون» و  بالاترین موهبت ها یعنی  ولایت الهی  هم نصیب شان  خواهد گردید «و مَن  یَتَوَلَّ اللَّهَ و رَسُولَهُ و الَّذین آمَنُوا فَإِن حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون» (مائده : ۵۶).ج ـ  واژه هایی  چون وفا،  عقود،  حرام و  حلال،  الذین آمنوا،  الذیر.کفروا،  دین ،  خشیت از کفار،  نعمت و  اسلام در آیه ۱ ـ ۳  سوره مائده در ساختاری  خاص  به کار رفته است و  از آنان نتیجه گرفته می شود که از یک سو،  عده ای  از کفار به بعضی  عقود و  پیمان های شان  وفا ر.

کرده و  جانب بعضی  حرام ها و حلال های الهی  را نداشته اند، همان  کسانی  که با میثاق  شکنی  دیرینه شان  (یعنی یهود) حرام خدا را حلال و  حلال خدا را حرام و  سعی کردند، مسلمین را از خود بترسانند و  بین  آنها چند دستگی بیندازند، آن  هم با دورویی بعضی ، تا اثری  از دین آنان باقی نماند، به اندازه ای که همه حتی  ابراهیم نبی  را هم از خودشان  دانستند: «أَمْ تَقُولُون  إِن  إِبْراهیمَ‏ و اسْماعیلَ و اسْحاقَ و یَعْقُوبَ و الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَو  نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ و مَن أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهادَه عِنْدَهُ مِن  اللَّهِ و مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» آل عمران : ۱۴۰  و  از این  هم بالاتر دوست داشتند پیامبر شما هم از آنان پیروی کند: «و لَن  تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ و لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم‏ .» بقره: ۱۲۰ ؛ اما آنان دچار یأس می گردند نه زمانی که تنها احکام حلال و  حرام بر شما کامل تر نازل شود؛  بلکه از آن  جهت  که دین  شما قوت به نیرویی  می گیرد  که برپادارنده آن  احکام حلال  و  حرام پس از رسول الله می باشد .از سوی دیگر،  از مؤمنین  «الذین آمنوا» هم درخواستی  است که راه و  رفتارتان  را از آنان  جدا کنید و  حلال و  حرام الهی  را پاس دارید و  ترسی  از فعالیت های  کافران نداشته باشید، به طور مثال : «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ» (مائده :۸۷ )؛ زیرا خداوند دین  شما را در چنین  روزی کامل و  نعمت خود یعنی  ولایتش را نصیب شما کرد و  اسلام وجه جامع همه ادیان آسمانی  را «أَفَغَیْرَ دین  اللَّهِ یَبْغُون  و لَهُ أَسْلَمَ مَن  فِی السَّماواتِ و الْأَرْضِ طَوْعاً و کَرْهاً و الَیْهِ یُرْجَعُون»  ( آل عمران :۸۳) قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ و ما أُنْزِلَ عَلَیْنا و ما أُنْزِلَ عَلى‏ إِبْراهیمَ و اسْماعیلَ و اسْحاقَ و یَعْقُوبَ و الْأَسْباطِ و ما أُوتِیَ مُوسى‏ و عیسى‏ و النَّبِیُّون  مِن  رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْن أَحَدٍ مِنْهُمْ و نَحْن  لَهُ  مُسْلِمُون  (آل عمران : ۸۴) و مَن  یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَن  یُقْبَلَ مِنْهُ و هُو  فِی الْآخِرَه مِن  الْخاسِرین  (آل عمران :۸۵ ) پسندیده خود و  شما  قرار داد: (رضیت لکم الاسلام دینًا)…» این همان وعده ای است که خداوند پیش از این در سوره نورکه پیش از سوره مائده در مدینه نازل شده بود،  تحقق آن را وعده داده بود: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى ‏لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لایُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» (النور: ۵۵).

روشن است که مفاد آیه تبلیغ، هم به مثل آیه اکمال دین با قبل و بعد خود رابطه تنگاتنگی دارد، درصورتی که با نگرش فراخطی به متن قرآن نگریسته شود.

بدین صورت که خداوند در سوره مائده علامت های متعددی را مبنی بر افشای چهره یهود، سرسخت ترین دشمن مؤمنین ( آیه ۸۲ )،  تعبیه کرده است که با تدبر در ساختار شبکه ای نظم آن میتوان مشخص نمود که بخش متنابهی از این نشانهها مربوط به اهمیت امر ولایت است،  مثلاً در آیه ۵۱ تا ۵۳ سه بار از مسلمین می‏خواهد که چنین ملت کافر، ظلم کننده و فاسقی را که خواستار حکم و حکومت غیرالهی است اولیاء خود قرار ندهند و افرادی که با آنان طرح دوستی بندند از آنان (یعنی ظالمان) محسوب می‏شوند.

در آیه ۵۴ نیز به مسلمین باایمان اخطار می‏دهد که اگر از دین اسلام به سوی آنان برگردند، خداوند جمعیتی را جایگزین آنان خواهد ساخت که دارای اوصافی ممتازند. در آیات ۵۵ و ۵۶ و ۵۷  در کنار ذکر  و اهتمام بر ایر. که ولی و سرپرست شما خدا و پیامبرش و آنانند که ایمان می آورند و نماز به پا می‏دارند و در حال رکوع، زکات می‏پردازند (که بر طبق تفاسیر شیعه و سنی منظور امام علی (ع) است)،  از مؤمنین قصد دارد که هرگز اهل کتاب و کفار،یعنی  آنان  که دین و نمازتان را به استهزاء و بازی می گیرند را اولیاء خود برگزینید؛ چون اینان قومی می باشند که عقل خود را به کار نمی‏برند.

در آیه ۵۹ نیز آنان را اینچنین توبیخ می کند: «قل یا اهل الکتاب هل تنقمون منا مگر ان آمنا باللّه وما انزل الینا وما انزل من قبل وان اکثرکم فاسقون»، بیان کن ای اهل کتاب آیا عصبانیت و کینه و خرده گیری شما نسبت به ما نه به این دلیل است که ما  به خدا و آنچه بر ما و بر پیشینان فرو فرستاده شده است، ایمان آورده‏ایم و ایر.که زیادتر شما فاسقید؟ آنگاه در آیات ۶۰-۶۶ از چهره یهودیان بزهکار رونمایی بیشتری می‏کند. در آیه ۶۸ «ولیزیدن کثیرا منهم ما انزل الیک من ربک طغیانا وکفرا.» هم به عکس العمل تند اهل کتاب در مقابل « ما أنزل إلیک من ربک» اشاره می کند  که بی ربط با آیه قبل آن (۶۷)  نیست، به ویژه اگر مطابق روایات بپذیریم«ما أنزل إلیک من ربک»  یعنی همان امر ولایت امام علی(ع) است.

درآن صورت این بخش از قرآن به دلالت التزامی می رساند که یهود نسبت به مقام ولایت امیرالمؤمنین از همان شروع حساسیت زیادی داشته است…» ۱-آیات افشاکننده چهره‏های کفر، ظلم، فسق و دورویی یهود و نداشتن لیاقت  و صلاحیت آنان برای امامت و ولایت مردم. ۲ـ  نسخ پاره‏ای از احکام تورات و انجیل (مائده:۱-۱۱).

یک نگرش دیگر، وجه رابطه آیات قبل و بعد آیه ۶۷ (آیه تبلیغ) را اینچنین تبیین کرده است که در پی رونمایی از زننده‏ترین چهره‏هاییهود، خداوند در آیه ۶۷ به پیامبرش دستور می‏دهد: آنچه از طرف پروردگارت نازل شده است به مردم ابلاغ کن «بلّغ ما انزل الیک من ربک» که آنچه بر پیغمبر نازل شده عبارت بود از:

۱-۳ـ  لغو میثاق و عهد ولایت خدا با اهل کتاب (مائده/۱۲-۱۴).

۲ـ  ۴ـ  نهی شدید از قراردادن یهود و نصارای کافر و ظلم کننده و فاسق و خواستار حکم و حکومت غیرالهی، چون اولیاء (مائده: ۱۵-۲۶).

۳ـ  ۵ـ  انحصار ولایت به خدا و پیامبر(ص) و پس از پیامبر علی(ع) ادامه دهنده ولایت بر مؤمنین: انما ولیکم اللّه ورسوله والذین آمنوا الذینیقیمون الصلاه ویؤتون الزکاه وهم راکعون (مائده: ۵۵).

۴ـ  قسمت ۱ و ۲ و ۳ و ۴، قبلاً در سوره‏هایی چون بقره، آل عمران، نساء، انعام و اعراف نیز به صورت پراکنده آمده بود؛ اما آنچه در این سوره تازگی داشت، همان قسمت پنجم یعنی انحصار ولایت به خدا و پیامبر و پس از پیامبر ادامه آن با امام علی(ع) بود که ابلاغ آن علت می‏شد، آخرین دریچه امید به برگشت دین و ولایت پس از مرگ پیامبر(ص) به سوی کفر پیشگانیهود و نصارا بسته شود و آنان از ضربه وارد کردن به دین اسلام مأیوس گردند.

۵ـ   «الیومیئس الذین کفروا من دیر.

کم» و با اعلام انحصار ولایت و ادامه آن پس از پیامبر اکرم (ص) دین اسلام کامل شود و موهبت الهی بر مسلمین به حد نهایت رسد: «الیوم أکملت لکم دیر. «کم وأتممت علیکم نعمتی» (مائده: ۳).صاحبان این نگرش اعتقاد دارند که اگر مسلمین همچنان از بیم یهود و نصارا تحت ولایت آنان در می‏آمدند، همچنار.که امروز زیادی از کشورهای اسلامی درآمده‏اند، دیگر اسلام و استقلال و آزادی و عظمت و شکوه خود را از دست می‏داد و با مرگ پیامبریک باره‏ همه چیز تمام می‏شد،یا دچار اختلاف داخلی می‏شدند و از صفحه تاریخ محو می گشتند.

آنگاه بودکه تمامی زحمات پیامبر(ص) هدر می‏شد و رسالتش به انجام نمی‏رسید. ازاین  رو، خداوند خطاب به پیامبرش می‏فرماید: «وان لم تفعل فما بلغت رسالته» یعنی اگر آنچه در سوره مائده نازل شده است، مخصوصا آیه: ‏«انما ولیکم اللّه ورسوله والذین آمنوا. » را به مردم ابلاغ ر. کنی، رسالت وی را به انجام نرسانده‏ای…» البته طبیعی است که این «ابلاغ»، بر کفر و طغیان زیادی از اهل کتاب بیفزاید و آنان را به عکس العمل شدید و کشتن پیامبر(ص) مجبور کند. آنان باید بدانند که با اعلام این سوره، دیگر دوره ولایت و فرمانروایی آنان سپری شده است و ایر.

ک نوبت ولایت مسلمین باایمان است و با ابلاغ انحصار ولایت در خدا و پیامبر(ص) و استمرار آن با علی(ع) باید بدانند که دیگر ولایت و خلافت به سوی آنان باز نخواهد گشت (ر. ک: بی آزار شیرازی، صص۳۶ ـ ۳۸ ) .توجه به ساختارهای زبانی و بیانی قرآن را باید نقطه عطفی در شناخت و معرفی متن قرآنی محسوب کرد. امری با اهمیت که از گذشته تا حال مطمح نظر قرآن شناسان مسلمان بوده است که البته بیشتریافته های آنان بر قواعد رایج در عرف و در زمینه متفاوت نشان دادن متن الهی از بشریمتمرکز بوده است.

نتیجه گیری

یکی از آن قواعد را میتوان در بحث نظم و رابطه آیات و سور و دلیل های حاصل از آن ندید که به ظواهر تاریخی و ادبی، عمده پژوهش ها و پژوهش های این حوزه بر کانون نظم خطی و طولی متن شکل گرفته   است. قطعًا نتیجه های حاصل از این نوع پژوهش ها محدود و متناسب با نگرش متأثر از آن بوده است. به نحوی که در کشف رابطه بین بخش هایی از قرآن به هر دلیلیموفق نبوده است؛ به طور مثال در وجه رابطه آیه اکمال دین و آیه تبلیغ با قبل و بعد آن میتوان این موفق نبودن را ندید که بعضًا باعث اختلاف بین شیعه و سنی هم شده است.

که موفقیتی هرچند اندک هم حاصل شده باشد، نتیجه استفاده از مراجع برون متنی مثل روایت های معصومین علیهم السلام و ظواهر تاریخی بوده است؛ وگرنه در این راستا به استعداد های خود متن توجه چندانی نشده است؛ اما به مدد ایده «گذر از نظم خطی» و در نظرگرفتن متن قرآن مشابه یک شبکه ای از اجزای به هم  مربوط تا حدی فراوان میتوان استعداد های متن را شکوفا ساخت و از کشف ارتباطات به هم تنیده آیات و سور برای زیادی از مسائل و مشکلات درک قرآن کمک گرفت. با مطالعه و ارزیابی متن قرآنی با تکیه به الگوی نظم فراخطی در کنار نظم خطی قرآن روشن گردید که آیه اکمال دین که بنا به نظر مفسران شیعه با قبل و بعد آن بی رابطه است، آن هم به دلیل آنکه قبل و بعد آن به احکام حلال و حرام الهی پرداخته است و ربطی با آیه ذی ربط ندارد، دیدگاهی مطلوب و منطبق بر حقیقت متن قرآن نیست؛ لکن با درنظرگرفتن واژگان کلیدی آیات اولین سوره مائده و نیز ساختارهای متوازن آن در جاهای دیگر متن، آیه اکمال به گونه ای حکیمانه و عظیم در این بخش متن جای داده شده است که بنا به شناخت فضای صادر کردن سوره مائده (آخرین سوره نازل شده) و رابطه آن به تمام سوره های پیش از آن در نزول به ویژه ۳ سوره پیش از آن در چینش کنونی سور قرآن، میتوان به حقیقت نظم فراخطی آن و ارتباطش با قبل و بعد پی برد.

یافته های این گفتار نشان دهندۀ آن استکه به رغم اختلاف مراجع در معرفی آن روزی که دین کامل گردید و خدا نعمتش را بر مردم اتمام کرد و اسلام را دین آنان معرفی کرد، الگوی فراخطی متن مشخص می سازد، آن همان روزی است که  پیامبر(ص) مأمور گردید امر مهمی را ابلاغ کند وآن امر با اهمیت، امر ولایت بود که درواقع آیات متعددی از سوره های قرآن به ویژه سوره مائده درصدد با اهمیت و اصیل نشان دادن آن امر می باشند. امری که کفار از اهل کتاب و منافقین علی رغم اطلاع از مصداق آن یعنی امام علی (ع) (که در روز غدیر خم به تبیین پیامبر (ص) امامت و جانشینی وی ابلاغ شده بود) اهتمام در مخفی کردن و نابود شدن آن داشتند؛ در نتیجه نمی شود قبول کرد که گوینده الهی به علت بیم از مخالفان امر ولایت، آن را در جای کلیدی اش به طور مثال پس از آیه تبلیغ (مائده: ۶۷) قرار نداده است؛ چون طبق نظم شبکه ای و فراخطی قرآن، خدا خود همان امر با اهمیت را به روشی حکیمانه در متن آیات با علامت های مکرر قرار داده است، تا بیننده متن با کمک تدبر و تفکر در اطراف متن بتواند به حقیقت آن دست یابد.

 قرآن کریم.

العوّا، سلوا (۱۳۸۷)، «تناسب مضمونی و  انسجام ساختاری در قرآن»، ترجمه: سید علی آقایی،مجله کتاب ماه دین، سال یازدهم، شماره ۱۳۲٫ آلوسی، سید محمود ( ۱۴۱۵)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت:  دار الکتاب العلمیّه. 

مراجع

ابوزهره، محمد(۱۴۱۸)،  المعجزه الکبری القرآن،  القاهره: دارالفکر العربیّ .
ابن عاشور،  محمدبن طاهر( ۱۴۲۰)،  التحریر و التنویر،  بیروت:  مؤسسه التاریخ العربیّ.
استرتیناتی، دومینیک (۱۳۸۸)، مقدمه ای بر نظریه های فرهنگ عامه، ترجمه: ثریا پاک نظر، تهران:گم نو.
امینی،  عبدالحسین ( ۱۴۱۶)،  الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، شهر قم:  مرکز الغدیر للدراسات الإسلامیه.
ایزوتسو، توشیهیکو ( ۱۳۸۸) ، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید، ترجمه:  فریدون بدره ای، تهران:  نشر و پژوهش فرزان روز.
— (۱۳۶۱ش)، خدا و آدم در قرآن، ترجمه: احمد آرام، تهران: شرکت سهامی انتشار.
بابائی، علی اکبر( ۱۳۸۶) ،  مکاتب تفسیری، تهران:  انتشارات سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بحرانی، هاشم بن سلیمان (۱۴۱۶)،  البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت.
— (۱۳۶۱ بی آزار شیرازی،  عبدالکریم (۱۳۶۸)،  «ارتباط و تناسب آیات در قرآن»،  تهران: کیهان تفکر،  شماره ۲۸ .
جوادی آملی، عبدالله ( ۱۳۸۹)،  التسنیم،  قم:  نشر إسراء.
الحجازی،  محمد محمود (  ۱۳۹۰ق)، الوحده الموضوعیه فی القرآن الکریم،  القاهره:  مطبعه المدنی.
حکیم،  سیدمحمدباقر ( ۱۴۱۷) ،  علوم القرآن،  قم:  دار الفکر الإسلامی.
خالقی، احمد ( ۱۳۸۵)،  زبان،  قدرت و زندگی روزمره،  تهران:  انتشارات گام.
خامه گر، محمد (۱۳۸۶)، ساختار هندسی سوره های قرآن، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.
دشتی،  محمد ( ۱۳۸۱) ،  ره آورد مبارزات حضرت زهرا(ع)، تهران: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع).
ذوقی،  امین (۱۳۹۲)، «نگره ای جدید در مورد انسجام متنی  سوره های قرآر.
کریم»،  دو فصلنامه  مطالعات قرآن  و حدیث،  سال ششم،  شماره دوم، بهار و  تابستان ،  پیاپی۱۲ .
رابینسون،  نیل( ۱۳۹۱) ،  «دستان باز؛  قرائتی دو مرتبه از سوره مائده»،  ترجمه محمدکاظم شاکر و انسیه عسکری، مجله پژوهش های قرآنی،  سال هجدهم،  شماره ۱،  پیاپی ۶۹٫
زمخشری،  جارالله ( ۱۴۰۷)،  الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل،  بیروت:  دار الکتاب العربیّ. سیوطی،  جلال الدین ( ۱۴۰۴)،در المنثور فی تفسیر المأثور، شهر قم: کتابخانه آیه الله المرعشی النجفی.
— ( ۱۴۲۱ق)،  الإتقان فی علوم القرآن،  بیروت:  دار الکتب العربی.
— ( ۱۴۰۶)، تناسق الدرر فى تناسب السور، دراسه و تحقیق: عبد القادر احمد عطاء،  بیروت: دار الکتب العلمیه.
شحاته، عبد الله محمود (۱۳۶۹ش)، اهداف کل سوره های قرآن و مقاصد آن، ترجمه سید محمد باقرحجتى، نشر فرهنگ اسلامى، بی جا.
— ( ۱۴۲۱ صدر، سیدمحمدباقر (۱۳۵۹)، المدرسه القرآنیه؛ التفسیر الموضوعی للقرآن الکریم،  بیروت: دارالتعارف.
— ( ۱۴۰۶)،  طباطبائی،  محمدحسین (۱۴۱۷) ،  المیزان فی تفسیر القرآن،  قم:  دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه.
طبرسی، فضل بن حسن ( ۱۳۷۲)،  مجمع البیان لعلوم القرآن، تهران:  انتشارات ناصر خسرو.
عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه (۱۴۱۵)، تفسیر نور الثقلین، شهر قم: انتشارات اسماعیلیان.
 فخر رازی، (۱۴۲۰)،  مفاتیح الغیب، بیروت: دار إحیاء التراث العربیّ.
فضل الله، سید محمدحسین ( ۱۴۱۹)،من وحی القرآن،  بیروت:  دارالملاک للطباعه  و النشر.
فقهی زاده،  عبدالهادی (۱۳۷۴ش)،  پژوهشی  در نظم قرآن،  تهران :  انتشارات جهاد دانشگاهی.
  قائمی نیا، علیرضا ( ۱۳۸۶)،دانش نشانه شناسی و تفسیر قرآن، مجله قرآن و علم، پاییز و زمستان، شماره ۱٫
قمی،  علی بن ابراهیم (۱۳۶۷ش) ، تفسیر القمی،  قم: دارالکتاب.
قیطوری،  عامر ( ۱۳۸۵)،  «قرآن وگذر از نظم خطی؛یک ارزیابی زبان شناختی»،دو فصلنامه زبان و زبان شناسی، شماره۳ .
کلینی،  محمدیعقوب (۱۴۰۷) ،  الکافی،  تهران: دارالکتب الإسلامیه.
مطیع، مهدی؛ احمد، پاکتچی؛ بهمن نامور مطلق (۱۳۸۸)، «درآمدی بر استفاده از شیوه های معناشناسی در پژوهش ها قرآنی»،مجله پژوهش دینی، بهار و تابستان، شماره ۱۸٫
میر محمدی، سیدابوالفضل ( ۱۴۲۰)،  بحوث فی تاریخ القرآن و علومه، شهر قم: مؤسسه النشر الإسلامی.
نجارزادگان، فتح الله ( ۱۳۸۳) ،  تفسیر تطبیقی، شهر قم:  مرکز جهانی علوم اسلامی .
نفیسی، شادی (۱۳۸۱)،  «علامه طباطبائی و معیارهای درک و نقد احادیث اسباب نزول»، مجله الهیات و حقوق، تابستان و پاییز،  ش ۴ و ۵ .
الواحدی، علی بن احمد (۱۴۱۱) ،اسباب النزول،  بیروت:  دارالکتب العلمیه .
واعظی، احمد ( ۱۳۸۳) ،  «ساحت های معناپژوهی»، مجله حوزه و دانشگاه،  شماره ۳۹ .

R Hawting and Abdul-Kader  A.

Mir, Mustansir(1993), The sura as a unity: A twentieth century development in

Qur`an exegesis, in Approaches to the Qur`an, G.R Hawting and Abdul-Kader  A. Shareef (ed.), London: Routledge.

نویسنده:

احمد قرائی سلطان آبادی: استادیار گروه علوم قرآن و حدیثدانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران

فصلنامه پژوهشهای زبان شناختی قرآن بهار و تابستان ۱۳۹۶

انتهای متن/