حجتالاسلام مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و محقق حوزه جامعهشناسی و فرهنگ در گفتوگو با ایکنا به ارزیابی عاملان فاصله گرفتن جوانان از باورها و آموزههای دینی پرداخت و عنوان نمود: سوال از عاملان دینگریزی جوانان سوال مبهمی هست؛ از این جهت که معلوم نیست مراد از کلمه دین چیست. اگر […]
حجتالاسلام مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و محقق حوزه جامعهشناسی و فرهنگ در گفتوگو با ایکنا به ارزیابی عاملان فاصله گرفتن جوانان از باورها و آموزههای دینی پرداخت و عنوان نمود: سوال از عاملان دینگریزی جوانان سوال مبهمی هست؛ از این جهت که معلوم نیست مراد از کلمه دین چیست. اگر مقصود از «دین» اعتقادات و باورداشتهای دینی باشد در این صورت مسئله این هست که به چه سبب جوانان از عقائد دینی رویگردان می باشند یا آنان را باور نمیکنند یا نسبت به آنان سختباور شدهاند. اگر مراد از کلمه دین، شرعیات و شعائر دینی باشد در آن صورت وقتی سؤال میشود عاملان دینگریزی جوانان چیست بدان معناست که دلیل کناره جستن جوانان از همکاری در آیینهای مذهبی چیست. امکان دارد مقصود از این سوال ارزیابی عاملان فاصله گرفتن جوانان از نهاد دین یعنی نهاد روحانیت و علمای دین باشد.
وی در ادامه عاملان دینگریزی جوانان را برشمرد و اظهار کرد: در مجموع من فکر میکنم عاملان مختلفی برای دینگریزی جوانان وجود دارد. نخستین عامل به تصور من اصرار بر تبیینهای سنتی از دین برای جوانان امروز هست. ما از دین در روزگار معاصر تبیینهای تماما سنتی داریم. به همان صورتی که تمایل داشتیم جوانان چند دهه پیش را به اسلام دعوت نماییم و از آموزههای اسلامی دفاع کنیم، امروز هم میخواهیم با همان زبان و همان ادبیات برای جوانان امروز دین را تصریح کنیم و آنان را به دینداری دعوت نماییم. قاعدتا اینچنین هست که زبان چند دهه پیش برای جوانان امروز راهگشا نیست و امکان دارد آنان را از این آموزهها فراری دهد. به همین دلیل باید نخستین عامل را در زبانی جستوجو کرد که ما از آن برای تصریح دین استفاده میکنیم.
حجتالاسلام صادقنیا در ادامه اظهار کرد: دومین دلیلی که میتوانم به آن اشاره کنم این هست که جوانهای ما امروزه در پی سودمندی چیزی می باشند که به اسم دین به آنان داده میشود ونه در پی درستی یا نادرستی آن. این یک حقیقت هست که جوان امروز کمتر در پی درستی یا نادرستی هست. شاید یک گزاره از لحاظ منطقی صحت داشته باشد، عقلپذیر باشد اما مادامی که این گزاره سودمندی خودش را نشان ندهد جوانان از آن استقبال نخواهند کرد.
نویسنده کتاب «مبانی تفکر اسلامی» اضافه کرد: آنچه امروزه در مورد دین میگوییم به احتمال زیاد از نظر عقلی و منطقی صحت داشته باشد و قابل صدمه نباشد و فلسفه محکمی داشته باشد؛ اما جوان امروز در پی سودمندی هست. جوان امروز میپرسد این چیزی که شما از دین میگویید چه فایده ای برای زندگی من دارد و چه مشکلی از من حل میکند و چه گرهی از من باز میکند. در کمال تأسف در تبلیغ دین به این نکته کمتر توجه شده هست. همین امر باعث گریز و کناره گرفتن جوانان از دین و بدگمانی آنان نسبت به گزارههای دینی شده هست.
وی در ادامه به گسترش رسانهها و کاهش مدیریت متولیان دین اشاره نمود و اظهار کرد: دلیل دیگری که برای گریز جوانان از دین وجود دارد وضعیتی هست که دنیای امروز از حیث رسانهها و تبلیغات دارد. دنیای سنتی رسانههای محدودی داشت به همین دلیل متولیان دین با وجود اینکه دستشان در تبلیغ دین بسته بود و تنگنا داشتند اما مدیریتی قویای بر جامعه دینی داشتند و میتوانستند آنچه در جامعه در مورد دین گفته میشود را مدیریت کنند، کنترل کنند و هدایت نمایند. اما جهان امروز رسانههای زیادی را در اختیار متدینان و متولیان دین قرار داده هست. از جهتی کار آنان را در تبلیغ دین آسان کرده هست اما از جهتی دیگر امکان مدیریت دین و تبلیغ دین را سخت کرده هست.
عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: با توجه به اینکه تبلیغات دینی از طرق مختلفی انجام میگیرد مدیریت متولیان دین کسرشده و تحدید شده هست. به همین دلیل جوانان جامعه امروز دیگر در انتظار نمیمانند نگاه کنند روحانی مسجدشان چه میگوید یا مرجع تقلیدشان چه میگوید؛ چون آنقدر شبکههای اطلاعاتی در اختیارشان هست که فوری پاسخشان را میگیرند. به همین دلیل امکان دارد یکسری مطالب سره و ناسره به گوش اینها برسد که باعث گردد از دین کناره بجویند.
وی در ادامه اظهار کرد: دلیل دیگری که به گریز جوانان از دین منتج میشود به نوع مشی دینداران برمیگردد. امکان دارد یک جوانی از برخورد یک روحانی یا یک عالم دینی یا امام جماعت یک مسجد یا حتی کسانی که مدعی دین و دینداری می باشند رنجیده گردد و همین باعث گردد که از دین کنارهگیری کند. امکان دارد در این زمینه دروغها و شایعه هایی زیادی در مورد روحانیت با هدف دور کردن جوانان از دین منتشر گردد. به هر حال یکی از عاملان هست همین هست که جوانان نسبت به علما و مراجع مطالبی را میشنوند که باعث میشود از دین کناره بجویند.
صادقنیا دنبال کرد: نویسنده کتاب «سیمای همه روزه مسلمان» تصریح نمود: عامل دیگر تصمیماتی که ما در سطح جامعه میگیریم و این تصمیم های را به پای دین میگزاریم. این هم میتوان باعث گریز جوانان گردد. آنچه در جامعه امروز ما اتفاق میافتد به اسم دین اتفاق میافتد. امکان دارد دشمنان خوبیهای این نظام را کتمان کنند و کاستیهای آن را پررنگ کنند و همین باعث گردد جوانان این ضعفها را به پای دین بنویسند. به هر حال امکان دارد در ساختار کلان این نظام خطاهایی وجود داشته باشد، نباید باشد ولی امکان دارد باشد، دشمنان این خطاها را معروف میکنند و اول به کل نظام نسبت میدهند و بعد به کل دین نسبت میدهند. همین باعث میشود جوانان تحت اثرگذاری قرار دریافت کنند و از دین گریزان گردند.
وی در مقام جمعبندی عاملان فرار از دین تصریح نمود: اینها مجموعه عواملی هست که اگر بخواهم آنان را در دو دسته چکیده کنم باید بگویم: یکسری عاملان عوامل غیر معرفتشناسانه و روانشناختی می باشند. نظیر اینکه یک جوانی از یک روحانی یا امام جمعه یا مسئولی به هر دلیل درست یا غلطی بدش بیاید و به همین دلیل از دین رویگردان گردد. یکسری علل هم علل معرفتشناختی هست؛ یعنی جوان به دلیل عاملان معرفتشناختی و بیاطلاعی از اصول دین و نظریات دین و بیآگاهی از نظر دین در مورد مسئله های سیاسی و اجتماعی، تحت اثرگذاری عاملان و جریانهای غیر دینی قرار بگیرد و از دین گریزان گردد.
ایجاد «شکافت اجتماعی» و «منازعات دینی»؛ دو عواقب دینگریزی جوانان
وی در ادامه به پیامدهای دینگریزی جوانان در درازمدت اشاره نمود و اظهار کرد: جامعه ایران با مجموعهای از مولفههای فرهنگی منسجم شده هست و به نحو جامعه به هم ملحق شده درآمده هست. ملیت، زبان فارسی، پرچم، نظام هنجاری که همه مردم به آن بر این باورند همه عواملی هست که جامعه ایران را منسجم کرده هست. یکی از مهمترین عواملی که جامعه ایران را منسجم کرده هست «دین» هست. دین نقش بسیار مهمی در انسجام جامعه ایران ایفا میکند. اگر وضع دینگریزی دامنهدار گردد ما نخستین چالش را در جامعه ایران می بینیم. جامعه ایران دستخوش گسلها و شکافتهایی خواهد گردید و ترکها و تکانههایی در جامعه ایران اتفاق خواهد افتاد که دیگر جامعه انسجام فعلی را نخواهد داشت.
حجتالاسلام صادقنیا توضیح داد: تبعات منفی دیگری هم در اثر دینگریزی پدیدار خواهد گردید من جمله اینکه دینگریزی به ایجاد منازعات دینی در جامعه منتج گردد. وقتی یک جوانی نسبت به دین موضع منفی بگیرد، در مقابلش گروه دیگری از جوانان همچنان نسبت به دین تأکیدات و علاقهمندی خواهند داشت. این حب و بغضها میتواند به منازعات و درگیریهایی در جامعه تبدیل گردد. همانطور که دین باعث ایجاد صلح در جامعه هست و اعتماد عمومی را افزایش میدهد، بیدینی میتواند تبعات منفی در این زمینه به بار بیاورد.
انتقاد از تمرکز حوزه بر«آموزش» و غفلت از رویکرد «تربیتمحور»
وی به توضیح در مورد نقش حوزه علمیه به عنوان متولی کلیدی دینداری در جهت جلوگیری از دینزدایی در جامعه پرداخت و اظهار کرد: حوزه همیشه مشابه معیار و میزان دینداری بوده هست و دین اصیل را از نااصیل تمییز میداده و معیارهای دینداری راستکیشانه و درست را معرفی میکرده. علمای دین به طور مستمر به عنوان کسانی که منش و رفتارشان باعث خوشبینی مردم نسبت به دین بوده هست به وظیفه ها خود عمل کردهاند. در کمال تأسف در سالهای موخر رویههای غلط در حوزه علمیه باعث شده هست نقش حوزه در دینداری مردن کمرنگ شده باشد.
مهراب صادقنیا در انتهاء اظهار کرد: حوزههای سنتی زیادتر بر روی «تربیت» معطوف بودند در حالی که حوزه فعلی بر روی «آموزش» معطوف هست. حوزه به طور مستمر به عنوان نهاد دین یا سازمان دین در محافظت دینداری مردم و دعوت آنان به دین نقش داشته هست و هنوز نیز این وظیفه را عهده دار است. من عمیقا امید دارم رخدادی بیفتد و با کوشش دلسوزان، معارف حقیقی اهل بیت(ع) تبلیغ گردد و جامعه به سمت دیندارشدن حرکت کند و کمتر شاهد گریز جوانان از دین باشیم.
گفتوگو از مصطفی شاکری
انتهای پیام
Sunday, 5 May , 2024