اغراض سیاست بیگانه پیامبر اصولاً هر دولتی، داده های سیاسی خود را طبق یک سلسله اصول و اهدافی تنظیم می کند که شناخت آنان از اهمیت زیادی بهره مند هست. زیرا شالوده و اساس خط مشی و دیپلماسی هر کشور به واسطه اصول و اغراض از پیش تعیین شده آن رقم می خورد و […]

 

اغراض سیاست بیگانه پیامبر اصولاً هر دولتی، داده های سیاسی خود را طبق یک سلسله اصول و اهدافی تنظیم می کند که شناخت آنان از اهمیت زیادی بهره مند هست. زیرا شالوده و اساس خط مشی و دیپلماسی هر کشور به واسطه اصول و اغراض از پیش تعیین شده آن رقم می خورد و عملا نیز راهنمای مجریان و تصمیم گیرندگان سیاست بیگانه قرار می گیرد (قوام،۱۳۸۰: ۱۰۹). در سیاست بیگانه هر کشوری میتوان دو دسته اغراض را شناسایی کرد؛ دسته ای اغراض عام می باشند که هر دولتی فارغ از نوع سامانه سیاسی باید به آنان بپردازد؛ مثل تأمین امنیت و سامان دادن وضع داخلی کشور.

  دسته ی دیگری هم اغراض خاص می باشند که با توجه به نوع ایدئولوژی نظام سیاسی یا به لحاظ تجربه تاریخی، هویت فرهنگی و انقلابی، ساختار اجتماعی و ترکیب فرهیختگان، جغرافیا و سامان سیاسی طراحی می گردند. با اهمیت این هست  که هر جقدر میان اغراض عام و خاص سیاست بیگانه ارتباط مستقیم تری برقرار گردد، سیاست بیگانه موفق تری حاصل خواهد گردید (سجادپور، ۱۳۸۳: ۵۸). دولت ها جهت گیری سیاست بیگانه خود را طوری طراحی می کنند که سر انجام به درخواست ها و نیازهای خود در کوتاه مدت یا بلندمدت دست یابند و این اغراض، متنوع و دارای سلسله مراتب می باشند.

در سامانه دیپلماسی پیامبر(ص) نیز اهدافی در سطح داخلی و اهدافی در سطح بین المللی راهنمای عمل بود که به با اهمیت ترین اغراض بین المللی اشاره می گردد: ۱٫ برقرار کردن صلح این هدف در سیاست بیگانه پیامبر(ص) برگرفته از آموزه های قرآنی هست و در سیره وی نیز مشخصا مراعات می شده هست؛ به به صورتی که در فتح مکه در حالی که پیامبر(ص) با برتری وارد مکه گردید، ولی در برخورد با دشمنان خود با صلح و مدارا عمل نمود و هیچ گاه در اغراض پیامبر(ص) برخورد های خشونت آمیز اتفاق نیفتاده هست.

در مراجع اسلامی درباره ارتباطات بیگانه میتوان اهتمام بر اولویت داشتن صلح را استنباط کرد (السید حسن، ۱۹۹۸: ۲۰). ۲٫ ۲٫ رساندن پیام وحی به جهانیان این هدف با توجه به رسالت جهانی اسلام طراحی شده هست و در این نگاه، اسلام دینی که محدود به شبه جزیره باشد نیست؛ لکن آخرین دین وحیانی و مورد احتیاج همه مردم در تمام جهان هست. مستلزم این خصوصیت، رسالتی تاریخی برای مبلغان آن فراهم کرده که برای رساندن این پیام، از هیچ تلاشی فروگذار نکنند و ارتباطات میان دول را میتوان به عنوان یک بازی گروهی که بازیگران آن دول ذی سود باشند مورد توجه داد.

هر یک از بازیگران دارای سلسله خصوصیت هایی می باشند که با سایرین متمایز هست (ویک لین، ۱۳۶۹: ۱۴۹)، دولت پیامبر(ص) نیز به سبب خصوصیات خاص خود در پی پژوهشگر کردن آرمان های خود من جمله رساندن پیام وحی بود. ۳٫ این هدف به واسطه بکار بستن اصل دعوت در سیاست بیگانه پیامبر(ص) دنبال می گردید و در نامه به سران کشورها، با اهمیت ترین نکته دعوت به دین اسلام و رساندن پیام آن بود.

۳٫» ( برقرار کردن توحید و اجتناب از بت پرستی دین اسلام با مبارزه با شرک و بت پرستی در بین قبایل عرب آغاز گردید و با تصریح شعار «لا اله مگر الله» مکتب توحیدی و پرستش خدای یگانه را عرضه داد.

 بعد از برقرار کردن این هدف در سطح داخلی، به تدریج این هدف در سطح بین المللی نیز عرضه گردید که برگرفته از این آیه قرآن هست که می فرماید: «بگو ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان هست؛ پیروی کنید که بجز خدای یگانه، هیچ کس را نپرستیم و چیزی با او شریک قرار ندهیم. » (آل عمران، ۶۴) اهتمام بر خداپرستی، بیدار کردن فطرت ها در سراسر جهان بود و چون مبتنی بر تفکرات اسلامی و از سوی رهبری مثل پیامبر(ص) ابراز می گردید، کارآیی خاصی داشت.  پیامبر اکرم(ص) نیز طبق یک ایدئولوژی دینی با هدف مبارزه با بت پرستی به تأسیس نهادهای سیاسی اجتماعی برای رسیدن به این هدف پرداخت. نامه ها؛ با اهمیت ترین وسیله سیاست بیگانه با اهمیت ترین وسیله سیاست بیگانه پیامبر(ص) نامه های آن حضرت هست؛ هر چند شیوه های دیگر مثل فرستادن سفیر و ملاقات با دیگران در سیره سیاسی پیامبر(ص) ثبت شده هست.

فرستادن سفیر نیز یکی از امکانات بود، ولی گستره آن به پهنه نامه ها نبوده هست و تنها در اواخر حکومت وی ، فعالیت سفرا از نظم بهتری بهره مند شده بود (الدمشقی، ۱۴۰۷ق). سفرا طبق معمول همراه با یک نامه به سرزمینی اعزام می گردیدند و وظیفه آنان تحویل نامه و تصریح خصوصیات دین جدید بوده هست.

در واقعیت، انتخاب نامه برای رساندن پیام اسلام گذر از تبلیغ شفاهی به تبلیغ کتبی نیز بود؛ چون دعوت آن حضرت با توجه به وجود حکومت های متفاوت در سراسر جهان نمی توانست محدود بماند، لکن بر طبق اقتضای حال و با سنجش دقیق شرایط مکانی زمانی و نیز موقعیت اشخاص مورد دعوت، داعی باید خودش نوع دعوت را انتخاب نماید (شکوری،۱۳۷۷: ۳۱۱). در سامانه سیاسی مدینه، وظایف دیپلماتیک نیز وجود داشت؛ به به صورتی که تعدادی مسیولیت پذیرش هیأت های کشورهای دیگر را به عهده داشتند و شخصی مثل زید ابن ثابت مسیولیت ترجمه را عهده دار بود و گروهی دیگر تحت نظارت مغیره بن شعبه، مسیولیت راهنمایی نمایندگان دیگر کشورها در برخورد با پیامبر(ص) را داشتند و این یک مسیولیت تشریفاتی در دستگاه دیپلماسی آن حضرت بود. پذیرش مسیولیت ها با توجه به عصبیت های قومی در بین اعراب با تربیت اسلامی پیامبر(ص) انجام می-پذیرفت.

به همین خاطر، کادر دیپلماسی پیامبر(ص) نیز ابتدا تعلیم های اسلامی از لحاظ عقیدتی و سیاسی را می نگاه کردند و پس از آن در راستای اغراض وی حرکت می کردند و با این تعلیم ها، تشتت های قبیلگی به واسطه پیامبر(ص) از بین برده گردید تا در کادر اجرایی، اتحاد رویه بر مبنای اسلام، اصل هر اقدامی باشد… درباره نابود شدن عصبیت های قبیلگی، ابن خلدون چنین می نویسد: «انقیاد گروهی از آنان نسبت به دسته دیگر به دلیل درشت خویی و گردن فرازی و فزون خواهی و رقابت و هم چشمی در رئیس، از سخت ترین کارهاست. به همین خاطر، کمتر تمایلات وی حول یک امر هماهنگ و متحد می گردید و لیکن هنگامی که از راه پیامبری یا ولایت به کیشی گرایند، آن وقت حاکم و رادع آنان از نفوس خودشان بر می خیزد . و در نتیجه انقیاد و اجتماع وی ساده می گردد» (ابن خلدون،۱۳۶۶: ۲۸۸).

  در نتیجه رهبری و تربیت پیامبر(ص)، این اشخاص را با داشتن چنین عقبه ای، اصلاح و در خدمت سیاست بیگانه دولت اسلامی قرار داد.

با تربیت نیروی متخصص و یکپارچگی بین آنان زمینه برای اجرای دیپلماسی پیامبر(ص) به واسطه کادرهای مسلمان آماده شده بود.  با توجه به انواع دیپلماسی های جدید میتوان شیوه ارسال نامه برای سران دیگر دولت ها در ان دوره زمانی را شبیه دیپلماسی موقت امروزی دانست (معین زاده،۱۳۷۲: ۶۹) و به سبب این که نامه ها با اهمیت ترین وسیله سیاست بیگانه پیامبر بوده اند، به ارزیابی آنان در دستگاه دیپلماسی پیامبر(ص) اشاره می کنیم: تعداد و شیوه نگارش نامه ها درباره تعداد نامه های پیامبر(ص) اجماع دیدگاهی وجود ندارد. تعدادی تعداد آنان را ۳۱۶ نامه ذکر کرده اند که ۱۳۷ مورد آن در تاریخ اشاره شده، ولی متنی از آنان در دست نیست و درباره نامه هایی که متن آنان نیز موجود هست، اختلاف نظر هایی وجود دارد.

  اختلاف در متون زیادتر به سبب موجود نبودن متن و سماعی بودن آنان هست. بعضی از نویسندگان نامه ها، پیمان نامه ها، معاهده های صلح و امان نامه های آن حضرت را که برای سران فرستاده هست، ۲۴۶ مورد را ذکر می کنند که نشان از پویایی و بالندگی دولت پیامبر(ص) در عرصه ارتباطات بیگانه دارد (شمس الدین، ۱۹۹۲: ۵۹۷).

 نامه های پیامبر(ص) را برطبق بعضی مباحث به گونه های متفاوت دسته بندی کرده اند؛ اما در این مقاله منحصرا به ارزیابی نامه هایی می پردازیم که در ارتباط با دیپلماسی وی هست و اهتمام بر نامه های آن حضرت به سران کشورها هست. شیوه نوشتن نامه ها نیز از فرایند خاصی بهره مند بوده هست و عده خاصی در دستگاه دیپلماسی، مسئول نوشتن نامه ها بوده اند و تعدادی تعداد نویسندگان پیامبر(ص) را تا بیست و شش و یا چهل و دو نفر هم ذکر کرده اند و گفته شده که عبدالله بن ارقم و زیدابن ثابت نامه های ملوک را می نوشته اند (صابری همدانی،۱۳۸۰: ۳).

با توجه به اهمیت دانش در راستای ارتباط برقرار کردن با دیگر واحدهای سیاسی، در این دوره شاهد سفارش-های متعدد پیامبر(ص) به علم آموزی و تعلیم و تعلم هستیم و اهمیت این سفارشات وقتی معروف می گردد که در آن زمان در میان قریشیان تنها هفده نفر از موهبت خواندن و نوشتن بهره مند بودند (بلاذری، ۱۳۹۸ق: ۶۵۹). شیوه نگارش به این نحو بود که در اوایل اسلام بر طبق رسوم اعراب، نامه ها با «بسمک اللهم» آغاز می شده هست ولی پس از نزول آیه «وَ قالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها » (هود، ۴۴) در اول نامه ها «بسم الله» نوشته می گردید و پس از نزول آیه «إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» (نمل، ۳۱) نامه ها با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده هست. علاوه بر نامه ها، سفرا نیز در دیپلماسی پیامبر(ص) از جایگاه معروف ای بهره مند بودند. ارزیابی نقش سفرا در سیاست بیگانه پیامبر(ص) مبحث تحقیقی طولانی و به صورت مجزا هست.

اما پیامبر(ص) به لحاظ انتخاب سفرا برای رساندن پیام خود بسیار حساس و آینده نگر عمل می کردند. با ارزیابی خصوصیات شخصیتی این اشخاص و سفارش های پیامبر(ص) به آنان میتوان به نقش سفرا در تحقق اغراض اسلامی پی برد.

 در یک جمع-بندی میتوان اظهار کرد سفرایی که پیامبر(ص) آنان را به منطقه های خاص ارسال می کرد؛ دارای خصوصیت هایی بودند که عبارت هست از: آگاهی به خصوصیات حکومتی محل مأموریت، دانستن زبان مردم آن منطقه و یا داشتن همراه، داشتن جسارت و حسن ظاهر، عدم تعظیم در مقابل حکام زمان، مسلط بودن به مبانی اسلامی و قدرت پاسخ دادن به سوالاتی که در ذهن مردم و حکمای آن زمان درباره دین اسلام وجود داشت.

خصوصیات سفرا در اسلام را میتوان در چهار نوع صفت ها ظاهری، باطنی، ایمانی و اخلاقی و اکتسابی دسته-بندی کرد (موسوی،۱۳۸۲: ۶۹) انتخاب سفرایی با چنین خصوصیت هایی در رساندن دولت اسلامی به اغراض خود از طریق وسیله نامه بسیار ضروری بود.  ویژگی های کلی نامه های پیامبر(ص) به سران و شخصیت ها با تصریح اصول و اغراض سیاست بیگانه دولت اسلامی و انتخاب نامه به عنوان وسیله کلیدی سیاست بیگانه میتوان با معلوم شدن خصوصیات نامه، شاخصه های ارتباطات بیگانه پیامبر(ص) را کشف نمود. در این مجال، منحصرا خصوصیت نامه های مربوط با سیاست بیگانه مورد ارزیابی قرار گرفته هست (متن نامه ها از کتاب محمد و زمامداران انتخاب شده است): ۱٫٫٫ آغاز نامه ها با سلام و تحیت نامه های پیامبر(ص) با واژه های احترام آمیز آغاز می گردند و با این شیوه، مخاطب ترغیب می گردد با اشتیاق و ذهنیت مثبت سراغ متن نامه برود که به چند مورد اشاره می کنیم: الف… در نامه به نجاشی اول آمده هست: «من محمدرسول الله الی النجاشی .» سلام انت»: «نامه ای هست از محمد فرستاده خدا به سوی نجاشی .

  سلام بر تو باد. » سفیر پیامبر(ص) برای رساندن این نامه، عمرو بن امیه بود و در دربار حبشه از سجده در مقابل نجاشی اجتناب کرد و با شهامت تمام، متن نامه را قرائت کرد و نجاشی پس از اظهارات منطقی سفیر پیامبر(ص) و نامه احترام آمیز آن حضرت، اسلام آورد (صابری همدانی، ۱۳۸۰: ۴۴)…»: « ب. در نامه به یحنه بن روبه زمامدار ایله(از شهرهای قدیم که مدتی یهودی ها ساکن آن بودند) درج کردند: «سلام علیکم فانی احمد الیکم الله الذی لا اله مگر هو.

 »: «سالم باشید، همانا من ارسال خواهم کرد به سوی شما حمد خدایی را که جز او معبودی مستحق ستایش نیست» این نامه در زمانی نوشته گردید که پیامبر(ص) برای جنگ تبوک و مبارزه با هرقل، حاکم روم عازم بود، ایله نیز شهری استراتژیک در مرز دولت اسلامی و روم بود. به همین خاطر، پیامبر نامه ای را برای حاکم این شهر درج کرد و یحنه، هر چند اسلام نیاورد، ولی مشی پیامبر(ص) موجب انعقاد صلح نامه ای بین طرفین گشت.»  ج. در نامه به منذر بن ساوی، زمامدار بحرین نیز همین شیوه احترام آمیز رعایت شده هست: «من محمد رسول الله الی المنذر بن ساوی: سلام علیک»: «از محمد فرستاده خدا به سوی منذر بن ساوی، سلام باد بر تو. ۲٫» بردن این نامه را علاء بن حضرمی به عهده داشت که از سوی پیامبر(ص) سفارش به مشی نیکو با مردم بحرین شده بود و او پس از ورود به دربار بحرین و اظهارات حکیمانه خود طبق منطق پیامبر(ص) راهی جز اسلام آوردن منذر باقی نگذاشت. این نامه ها، نمونه ای از ده ها نامه پیامبر(ص) هست که رعایت ادب و احترام در تمام نامه ها مراعات شده هست.

احترام به القاب زمامداران در زمان های متفاوت، برای آدم ها ی نابغه هر جامعه از القاب و عنوان های خاصی استفاده می گردد و اگر این القاب ویژه زمامداران آن کشور باشد، رعایت آن برای مردم بسیار با اهمیت هست.

همان طور که امروزه سرود ملی کشورها و پرچم آنان از جایگاه خاصی بهره مند هست، در گذشته هم به سبب قوام کشورها به سران آن-ها، این القاب برای ملت ها و سران دولت ها با اهمیت بوده هست. این نکته در نامه های پیامبر(ص) رویت می گردد و وی با فهم شرایط محیطی، از این شیوه برای رسیدن به اغراض خود بهره مند شده اند که به بعضی از این نمونه ها اشاره می کنیم: الف) در نامه اول پیامبر(ص) به خسرو پرویز شاه ایران آمده هست: «من محمد الی کسری شگرف الفارس»: «نامه ای از محمد فرستاده خداوند به کسری زمامدار بزرگ فارس» در این نامه، پیامبر(ص) خود را به راحتی معرفی می کند، ولی خسرو پرویز را با القاب او مورد خطاب قرار داده هست و این نشان از با اهمیت بودن القاب در دربار خسرو پرویز داشته هست.»

 3. ب) مورد دیگر نامه به هرقل، زمامدار روم هست: «من محمد بن عبدالله الی هرقل شگرف الروم»: «نامه ای از محمد فرزند عبدالله به سوی هرقل بزرگ روم» پیامبر(ص) برای او، سه نامه در سال های هفتم، هشتم و نهم هجری فرستاد. ج) نمونه کامل دیگر احترام به القاب در نامه آن حضرت به زمامداران حضرموت قابل رویت هست: «من محمد رسول الله الی الاقیال العباهله والاوراع المشابیب»: «از محمد فرستاده خداوند به سوی زمامدارانی که به طور مستمر بر سریر حکومت برقرار بوده و صاحبان صورت های خوب و هیأت های نیکو بوده اند.

» 3. احترام به مقدسات مخاطبین الف) در نامه پیامبر(ص) به پاپ اعظم، نهایت احترام به حضرت عیسی (ع) که در نزد مسیحیان محترم بوده؛ ابراز شده هست: «سلام علی من امن اما علی فان عیسی بن مریم روح الله و کلمته القاها الی مریم الزکیه»: «سلام و درود بر کسی که ایمان به خدا آورد و پس از درود، همانا عیسی بن مریم روح الله و کلمه خداوند هست که وی را به مریم پاکیزه القا نمود» ضغاطر در زمان پیامبر اکرم(ص)، مقام پاپی را برعهده داشت و نفوذ زیادی بین مردم پیدا کرده بود؛ به به صورتی که از هرقل سلطان روم عزیزتر بود.» (Nye and Myers:2004) پیامبر(ص) با توجه به جایگاه او در بین رومیان در سال هفتم هجری که نامه ای توسط دحیه بن خلیفه برای هرقل فرستاد، نامه به صورت مجزا ای نیز برای پاپ فرستاد.

 بنابراین در سیره سیاسی پیامبر(ص)، ارتباطات منحصر بین وی و دولت ها نبود، لکن برای علما و شخصیت های اثرگذاری گذار اجتماعی نامه نوشته و آنان را به دین اسلام دعوت می کردند، چون پذیرش آنان موجب هدایت توده مردم می گردید.» به سبب این که پیام های اسلام اساساً فرهنگی بود، اثرگذاری گذاری بیشتری داشت؛ به باور جوزف نای، «تاثیرات فرهنگی، امری بین نسلی هست و از همین رو، ظرف زمانی آن نیز در مقیاس نسل ها مفهوم می یابد؛ چندان که آثار رفتاری و اجتماعی بر جای مانده از نفوذ فرهنگی ملل دیگر گاه قرنها پایدار می ماند… » (Nye and Myers:2004) نتیجه های این پیام های فرهنگی اسلام، موجب گسترش این دین در مدت اندکی در اقصی نقاط جهان گردید…  ب) مشی پیامبر(ص) با زردشتیان بحرین نیز قابل ملاحظه هست که پیامبر(ص) هرگز آنان را ملزم به اسلام آوردن نکرد؛ لکن آنان را مخیر کرد یا اسلام آورند و یا با دادن جزیه بر مقدسات خود بر جای بمانند و درباره آنان فرمود: «له ما لنا و علیهم ما علینا و من ابا فعلیه الجزیه فی غیر الاکل لذبائهم و لا نکاح لنسائهم»: «برای آنهاست آن چه که برای ما هست و بر وی هست آن چه که بر ما هست اگر اسلام بیاورند و هرکس ابا کند بر اوست که جزیه دهد و باید ذبیحه آنان خورده نشود و با بانوان آنان ازدواج صورت نگیرد.»

 4) » ج) در امان نامه ای که برای کاهنان نجران درج کرد، آمده هست: «من محمد النبی لاسقف ابی حارث. لایغیر اسقف من اساقفته و لا راهب من رهبانیته و لا کاهن من کهانته ولایتغیر حق من حقوقهم»: «از محمد به ابی حارث.

  هیچ اسقف و راهن و کاهنی از مقامش تغییر نمی کند و هیچ حقی از حقوق آنان نادیده گرفته نخواهد گردید… » 4) احترام به قلمرو حکومت مخاطب های در صورت اسلام آوردن با توجه به این که محتوای پیام اسلام، فرهنگی بود و گسترش قلمرو در دستور کار پیامبر(ص) نبود، در نامه-ها اهتمام می گردید اگر زمامداری اسلام آورد، او در مقامش ابقا می گردد و به قلمرو او تجاوز نخواهد گردید و این مسأله با حساسیت زمامداران نسبت به قلمرو خود که آن را ملک خود می دانستند حائز اهمیت هست… حکام با اطمینان از عدم تجاوز به سرزمین شان، به روح احکام اسلام توجه می کردند و چون آن را با فطرت انسانی قبول کننده می یافتند، اسلام می آوردند.»  الف) در نامه به حارث بن ابی شمر زمامدار اردن آمده هست: «من محمد الی الحارث بن ابی شمر سلام علی من اتبع الهدی و امن به و صدقوانی ادعوک ان تومن بالله.» یبقی لک ملکک»: «از محمد فرستاده خدا به سوی حارث بن ابی شمر، درود بر کسی که از هدایت و راهنمایی پیامبران پیروی کند و ایمان آورد و وی را تصدیق کند و من تو را می خوانم که به خدا ایمان بیاوری.

تا ملکت برای تو بر جای بماند. » ب) در نامه به حوزه بن علی، زمامدار یمامه نیز آمده هست: «فاسلم تسلم واجعل لک ماتحت یدیک»: «دین اسلام را بپذیر تا سالم گردی و من نیز برای تو قرار می دهم هر لحظه چه که تحت تصرف توست… » نتیجه گیری شکل دادن دولت در مدینه از سوی پیامبر اکرم(ص)، ایجاد نخستین دولت اسلامی بود که نشان از توجه اسلام به مسائل اجتماعی و سامان سیاسی مسلمین داشت و خط بطلانی به تئوری های جدایی نهاد دین از نهاد سیاست بود.

 رساندن پیام وحی در مکه و گسترش آن به دیگر منطقه های حجاز موجب ایجاد زمینه ای برای شکل گیری دولت مستقل اسلامی گردید که با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه این اتفاق اتفاق افتاد. پیامبر اکرم(ص) با شکل گیری دولت اسلامی در مدینه برای گسترش جهانی پیام اسلام، به نحو دهی و مدیریت دستگاه دیپلماسی پرداختند و در این طراحی، اصل دعوت، نفی سبیل، وفا به عقود و. اصول سیاست بیگانه معرفی گردید و برای گسترش جهانی اسلام اهدافی مثل برقرار کردن صلح، رساندن پیام وحیانی اسلام و گسترش توحید و خداپرستی از مبانی قرانی راهنمای عمل جای گرفت.

 با مشخص گردیدن اصول و اغراض در سامانه دیپلماسی پیامبر(ص)، ابتدا مسلمانانی با تربیتی اسلامی برای این کار آماده گردیدند و با چگونگی کار و ملزومات آن آشنا گشتند و در همین راستا، تعدادی مأمور یادگیری زبان های بیگانه گردیدند. پس از فراهم شدن همه مقدمات، با اتخاذ استراتژی محیطی به جای تملکانه، پیامبر(ص) وسیله نامه نگاری به سران دولت ها را برای پیشبرد سیاست بیگانه برگزید و با رعایت نکته هایی در این نامه  ها، دولت اسلامی به اغراض طراحی شده دست پیدا نمود.

مراجع

توجه به عاملان همگرا و حذف عاملان واگرا در دیپلماسی، منتج به اتخاذ یک سیاست محیطی گردید که طبق آن، عرف دیپلماتیک زمانه از سوی دولت اسلامی به رسمیت شناخته گردید و پیامبر(ص) دولت تازه شکل یافته خود را با دوری از رویکردهای تهاجمی، از زیادی از مشکلات احتمالی رهایی داد. توجه به مقتضیات زمانه از سوی رهبر دولت اسلامی، روح فرهنگی حاکم بر دین اسلام و سازگاری پیام اسلام با فطرت انسانی موجب موفقیت سیاست بیگانه این دولت گردید. ۲٫ نکته کلیدی را میتوان در این دانست که پیامبر(ص) پی برده بود که نامه، با اهمیت ترین شیوه برقرار کردن ارتباط با دنیای خارج هست و با رعایت نکات دیپلماتیک در این ابزار(نامه ها) با محیط بین المللی خود از راه همکاری وارد گردید و با فهم شرایط به اغراض از پیش طراحی شده برای نظام اسلامی رسید. ۳٫ مراجع فارسی و عربی ۱٫ ۴٫ قرآن کریم. ۵٫ ابن اثیر، علی بن محمد، (۱۹۶۶م)، الکامل فی التاریخ، بیروت: دار صاد. ۶٫ ابن خلدون، عبدالرحمن، (۱۳۶۶)، مقدمه، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران: علمی و فرهنگی. ۷٫ ۴٫ ۸٫ ابن عربی، (۱۴۲۱ق)، احکام القران، جلد ۱، بیروت: دارالکتاب العربی. ۹٫ ۵٫ ۱۰٫ ابوفارس محمد، عبدالقادر، (۱۹۸۶م)، النظام السیاسی فی الاسلام، عمان-الاردن: دارالعرفان. ۱۱٫ ۶٫ ابواالوفا محمد، احمد، (۱۹۹۲م)، القانون الدبلوماسی فی الاسلام، قاهره: دارالنهضه العربیه. ۷٫ ۱۲٫ ابوزهره، محمد، (۱۹۶۴)، العلاقات الدولیه فی الاسلام، قاهره: الدار القومیه لطباعه والنشر. ۱۳٫ ۸٫ ۱۴٫ الاحمدی، علی بن حسینعلی، (بی تا)، مکاتیب الرسول، بیروت: دارصعب. ۹٫ امینی، ابراهیم، (۱۳۶۴)، سیاست بیگانه حکومت اسلامی، حکومت اسلامی، شماره۳-۴٫ ۱۵٫ ۱۰٫ ۱۶٫ آراسته خو، محمد، (۱۳۶۹)، نقد و نگرشی بر فرهنگ اصطلاحات علمی-اجتماعی، تهران: گستره. ۱۷٫ ۱۱٫ ۱۸٫ بخشایشی اردستانی، احمد، (۱۳۷۵)، اصول سیاست بیگانه ج. ۱۹٫ ا، تهران: آوای نور. ۲۰٫ ۱۲٫ ۲۱٫ بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، (۱۳۹۸ق)، فتوح البلدان، بیروت: دارالکتب العلمیه. ۲۲٫ ۱۳٫ ۲۳٫ بن مکرم، محمد، (بی تا)، حمد، لسان العرب، ج۷، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی. ۲۴٫ ۱۴٫ ۲۵٫ حاجی یوسفی، امیرمحمد، (۱۳۸۴)، سیاست بیگانه ج. ۲۶٫ ا در پرتو تغییرات منطقه ای، تهران: دفتر پژوهش ها سیاسی و بین المللی. ۲۷٫ ۱۵٫ ۲۸٫ حتی، فیلیپ خلیل، (۱۳۶۶)، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: آگاه. ۲۹٫ ۱۶٫ ۳۰٫ حسن، ابراهیم حسن، (۱۹۹۴)، تاریخ الاسلام السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، ج۱، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی. ۳۱٫ ۱۷٫ ۳۲٫ حلبی، (بی تا)، السیره الحلبیه، بیروت: دارالاحیائ التراث الاسلامیه. ۳۳٫ ۱۸٫ ۳۴٫ حمیدالله، محمد، (۱۹۶۹)، مجموعه الوثائق السیاسیه، بیروت: دارالارشاد. ۳۵٫ ۱۹٫ ۳۶٫ الخزرجی، ثامر کامل، (۲۰۰۵)، العلاقات السیاسیه الدولیه، عمان-الاردن: دارالمجد لاوی للنشر و التوزیع. ۳۷٫ ۲۰٫ ۳۸٫ خوشوقت، محمدحسین، (۱۳۸۵)، تجزیه و آنالیز تصمیم گیری در سیاست بیگانه، تهران: وزارت امور خارجه. ۳۹٫ ۲۱٫ ۴۰٫ الدمشقی، محمد بن علی بن طوطون، (۱۴۰۷ق)، اعلام السائلین عن کتب سید المرسلین، بیروت: موسسه الرساله. ۴۱٫ ۲۲٫ ۴۲٫ زیدان جرجی، (بی تا)، تاریخ التمدن الاسلامی، ج ۱، بیروت: دارالمکتبه الحیاه. ۲۳٫ W. Philips Shively, (2003), Power and Choice, Minneapolis ٬University of Minnesota. 45. Joseph S. Nye, Joenne J.Myers, (2004) “Soft Power”, Future Casts Online Magazine, Vol.6, No.9.

فصلنامه حبل المتین شماره ۱۸

انتهای متن/