به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اهواز، ، دانشجوهای یکی از ارگانهای موثر در مسیر انقلاب بودند به به صورتی که میتوان اظهار کرد دانشجوهای مذهبی نقش ویژهای در پیشبرد انقلاب اسلامی داشتهاند. دانشگاه شهید چمران اهواز(جندی شاپور سابق) در سالهای قبل و پس از انقلاب اسلامی،محور فعالیتهای انقلابی بوده هست. […]
به گزارش پایگاه خبری،فرهنگی شهرکریمه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اهواز، ، دانشجوهای یکی از ارگانهای موثر در مسیر انقلاب بودند به به صورتی که میتوان اظهار کرد دانشجوهای مذهبی نقش ویژهای در پیشبرد انقلاب اسلامی داشتهاند.
دانشگاه شهید چمران اهواز(جندی شاپور سابق) در سالهای قبل و پس از انقلاب اسلامی،محور فعالیتهای انقلابی بوده هست. مرور تاریخ شفاهی انقلاب نقش دانشگاه و دانشجوهای مبارز را بیشتر از بیش نمایان میکند از این رو برای ارزیابی تاریخ شفاهی انقلاب در دانشگاه شهید چمران اهواز گفتوگویی را با رحیم چینیپرداز استاد تمام دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشجوی دوره قبل انقلاب رشته آمار دانشگاه ترتیب دادیم.
پیش از انقلاب حتی نام بردن از امام خمینی (ره ) سرکوب میشد
مسجد دانشگاه، محور کلیدی مبارزات بر علیه پادشاه بود
تهیه کتب مذهبی دانشگاه با پول "توجیبی"
دیدار دانشجوهای با روحانیون انقلابی در تبعید
دانشجوهای شام را در ایرانشهر مهمان خانه مقام معظم رهبری بودند
اعتصاب غذا توسط اساتید و معیت آنان با دانشجوهای انقلابی
تسنیم: از اینکه وقتتان را به ما دادید سپاسگزاریم، در ابتدا در مورد وضع دانشگاه در زمان انقلاب بگویید, شرایط چگونه بود؟
چینیپرداز: : دانشگاه شهید چمران اهواز از دانشگاههای نسبتاٌ فعال در سطح کشور در راستای مبارزات انقلابی بود. در آن برهه، گروههای فکری و سیاسی مختلفی در دانشگاه حاضر بودند. فعالیتهای عمده مقابله با پادشاه از سوی دانشجوهای بود و افراد غیر دانشجو مثل کارمندان دانشگاه نیز گاهی با دانشجوهای مشارکت داشتند البته دانشجوهای به نحو منسجم و نسبتاً سازمان یافته فعالیت تشکیلاتی داشتند.
در دانشگاه شهید چمران مشابه دیگر دانشگاهها گروههای متفاوت فکری تحت اثرگذاری ایدئولوژیهای حاکم بر افکار دانشجوهای وجود داشت و طبق معمول طیفهای فعال یا تحت اثرگذاری افکار مذهبی و یا مارکسیستی بود. در طیف دانشجوهای مذهبی از اشخاص سنتی تا افرادی که تحت تاثیر متأخرین به مذهب گرایش پیدا کرده بودند هم دیده میشد. در بین دانشجوهای مذهبی اندیشههای زنده یاد شریعتی، مهندس بازرگان، سحابی و آلاحمد رواج داشت و از طرف دیگر کتابهای شهید مطهری خصوصاً کتابهای که تحت عنوان جهان بینی توحیدی معروف بودند، کتابهای علامه طباطبایی، علامه جعفری نیز مورد مطالعه بود.
گروههای غیر مذهبی تقریباً همگی طرفدار اندیشههای مارکسیستی بودند که به کمونیستهای لنین، مائو و .. تقسیم بندی میشدند. البته علی رغم این تفکیک کتابهای که ترویج میدادند مشابه بود و طبق معمول ترجمههایی از کتابهای مارکسیستی و لنینیسم بود.
تسنیم: در آن زمان چگونه از فرمایشات امام خمینی(ره) با خبر میشدید؟
چینیپرداز: : تا پیش از مرگ یا شهادت دکتر شریعتی به سبب جو اختناق شدید، رساله و نوشتههای حضرت امام خمینی(ره) بسیار کم در اختیار دانشجوهای قرار میگرفت. حتی گفتن نام امام خمینی(ره) با احتیاط برده میشود و برای اینکه کسی متوجه نشود به امام خمینی(ره) ، «آقا» میگفتیم؛ دانشجوهای طیف مذهبی هم نوار کاست سخنرانیها و صحبتهای امام را با احتیاط گوش میدادند.
در آن دوره زنده یاد شریعتی تعداد زیادی کتاب و نوار داشت که البته ساواک داشتن آنها را ممنوع کرده بود ولی بین دانشجوهای رد و بدل میشد. سخنرانیهای دکتر شریعتی به دانشجوهای تحرک میبخشید و دانشجوهای به این افکار علاقه داشتند و بعضی از دانشجوهای کتابهای شریعتی را اّزبر کرده بودند. دکتر شریعتی توانسته بود مسیر مقابله بر علیه پادشاه را یک مسیر دینی انقلابی کند و علاوه بر این از اسلام یک وجه مبارزاتی بر علیه رژیم بیان کند. البته این به معنای این نیست که همه افکار دکتر شریعتی بینقص باشد و چه بسا خود وی در وصیت نامه خود تصریح کردند که افکار و کتب وی مورد نقد قرار گیرد.
تسنیم : محور مبارزاتی دانشجوهای مذهبی چگونه بود؟
چینیپرداز: : محور کلیدی مبارزاتی دانشجوهای مذهبی در دانشگاه شهید چمران اهواز مسجد دانشگاه بود. این مسجد دانشگاه(مسجد فعلی شهدای هستهای دانشگاه شهید چمران) طوری طراحی شده بود که در مسیر رفت و آمد دانشجوهای قرار داشت و دانشجوهای برای رفت و آمد امور دانشجویی و برای رفتن به سلف غذاخوری حتماً باید از مسجد گذر میکردند.
در مسجد دانشگاه طبق معمول نماز ظهر به جماعت اقامه میشد و دانشجوهای بین دو نماز سخنانی از اشخاص معروف و علمای دینی را میخواندند و دانشجوهای در این میان وظیفه داشتند که در مدت ارائه، صورت خود را برنگردانند و پایین نگه دارند تا فرد شناخته نشود. طبقه دوم این مسجد دو اتاق داشت که یک اتاق ویژه واحد خواهران و قسمت دیگر کتابخانه بود.
کتابخانه کتب بسیار غنی من جمله کتب مذهبی سنتی مثل کتب المیزان یا شیعه و یا الغدیر و هم کتابهایی از شهید مطهری داشت. از سویی کتابهای جلال آل احمد، سحابی یا مهندس بازرگان هم در کتابخانه دیده میشد و در کنار اینها رمانهای بسیار خوب از نویسندگان بزرگ جهان نیز قرار داشت.
تسنیم: ساواک با فعالیتهای مسجد مشکلی نداشت؟
چینیپرداز: : آن موقع خواندن زیادی از کتب ممنوع بود به طور مثال اگر کسی رساله امام را داشت ۱۵ سال محبوس میشد و یا کتب دکتر شریعتی ممنوع بود. هر از گاهی اشخاص مشکوک وارد کتابخانه میشدند بهمین سبب کتابهای ممنوعه پشت قفسه مخفی شده بود.
در ضمن کتابها پس از اعتماد کردن به اشخاص خاص آن هم به شکل پنهانی امانت داده میشدند. برای اطمینان به هر کدام از دانشجوهای شمارهای داده و در یک دفتر کوچک حفظ میشد؛ بنابراین دانشجوهای برای بردن و پس دادن کتابها کافی بود شماره خود را بگویند.
اگر کتابی به کتابخانه اضافه میشد باید فاکتور آن تحویل داده میشد به همین سبب برای زیادتر کتابها لازم بود خودمان هزینه را بپردازیم.
در واقع برای کتابهایی که حکومت با آن مشکل نداشت با دادن فاکتور به آقای دیباجی روحانی مسجد، پولش را دریافت میکردیم ولی زیادی از کتب انقلابی با پول شخصی تهیه میشد. به به صورتی که به یاد دارم در یک دورهای حدود ۲۰ هزار تومان در سال ۱۳۵۶ به انتشارات بعثت تهران که به آقای فخرالدین حجازی تعلق داشت بدهکار بودیم.
تسنیم: فعالیتهای دانشجوهای محدود به دانشگاه بود یا در سطح شهر هم فعالیت میکردید؟
چینیپرداز: : دانشجویان مذهبی زیادتر در دانشگاه فعالیت میکردند ولی با بعضی مساجد شهر نیز ارتباط داشتند. در راستای فعالیتها تهیه کتب مذهبی و برگزاری نمایشگاه کتاب در سطح شهر هم اقداماتی انجام میشد. به یاد دارم یکبار در سال ۵۶ در نمایشگاهی که در زینبیه اهواز برپا شده بود توسط ساواک دستگیر گردیدم.
هر چه به انقلاب نزدیکتر میشدیم وجه دینی دانشجوهای به وسیله مطالعه کتب شهید مطهری تقویت میشد و این مقابله فکری با گروهها را راحت تر میکرد. شما اگر کتابهای شهید مطهری را مطالعه کنید کتابهایی را از سالهای ۵۳-۵۲ به بعد وی تا زمان شهادت به طور سمپاتیک و به زبان در خور درک دانشجوهای نوشته شده هست.
تسنیم: نقش امام خمینی(ره) در جهت دهی به این فعالیتهای دانشگاهی چگونه بود؟
چینیپرداز: : به سبب اختناق شدید طبق معمول دانشجوهای مذهبی سنتی از افکار و شرایط تبعید وی آگاه بودند و زیادی از دانشجوهای تا پیش از سال ۵۵ آشنا نبودند. البته در همان سالها کتاب جلال آل احمد چاپ شد که سخنرانی امام خمینی(ره) را ضمیمه کرده بود و بسیار در افکار دانشجوهای موثر بود.
در سالهای ۵۶ خبر مرگ دکتر شریعتی خیلی دانشجوهای را ناشی کرد و به یاد دارم آن موقع در مسجد دانشگاه بودیم که خبر آن منتشر شد و زیادی از دانشجوهای از گریه نمیتوانستند در نماز جماعت حضور پیدا نمایند. پس از مدتی نیز پسر ارشد امام خمینی(ره) آقا سید مصطفی به طرز مشکوکی مرگ کردند تسلیت دانشجوهای مسلمان خارج از کشور و جوابیه امام(ره) آن دنیای جدید را جلو دانشجوهای باز کرد. به نظرمن اتحاد حوزه و دانشگاه آن زمان و با جوابیه امام به دانشجوهای مسلمان شروع و این دو مساله موجب گردید دانشجوهای بر علیه پادشاه جسورتر گردند و مبارزات تشدید یابد.
در این بین امام خمینی(ره) با تیزبینی خاصی که داشتند این احساس های را به سمت انقلاب و بر علیه پادشاه هدایت کردند و با موضع مبتکرانه به انقلاب سرعت بیشتری بخشیدند. امام(ره) مساله اتحاد حوزه و دانشگاه را مطرح نمودند. این ابتکار امام در آن دوران بنظرم خیلی زیرکانه و موثر بود چون پیش از آن دانشگاه، حوزه را یک مرکز مرتجع و حوزه، دانشگاه را یک مکان غیر دینی میدانست بنابراین امام توانست با ابتکار خود این دو را به هم پیوند دهد و این علت نزدیکتر شدن دانشجویان به حوزهها و روحانیت شد تا با هم بر علیه پادشاه مقابله کنند.
تسنیم: پس از فرمان امام بر اتحاد حوزه و دانشگاه، دانشجوهای چه واکنشی نشان دادند؟
چینیپرداز: : در سطح کشور چندین تظاهرات شکوهمند که سازگاری روحانیون و دانشگاه را بهمراه داشت انجام شد من جمله اعتراض به بسته بودن مدرسه فیضیه شهر قم بود. در یک عمل ابتکاری از دانشجوهای مسلمان دانشگاه اهواز به دنبال پیام امام دانشجوهای تصمیم گرفتند به پیروی از سفارش امام به عنوان نخستین گروه دانشجویی با روحانیون انقلابی در تبعید ارتباط ایجاد کنند.
گروهی از دانشجوها به طور مخفیانه از اهواز، اصفهان، یزد، کرمان و سیستان و بلوچستان حرکت کردند در هر کدام از این استانها عده ای از دانشجوهای آن دانشگاه اضافه میشد. ابتدا به شهر رفسنجان رفتیم و با آقای خلخالی که آنجا در تبعید بودند دیدار کردیم؛ از نکات جالب این دیدار این بود که در مسجدی که با آقای خلخالی قرار گذاشته بودیم یکسری اطلاعیه بر علیه پادشاه پخش شد و این باعث هجوم مامورین به مسجد شد و به دنبال آن دانشجویان در شهر پراکنده گردیدند. پیدا کردن دانشجوهای و پس از آن پیدا کردن خانه وی تا حدود ساعت ۱۲ شب زمان برد. پس از رفسجان به سیستان و بلوچستان رفتیم و در آن دوره پادشاه بعضی علما انقلابی من جمله آیت الله خامنهای و آیت الله حجتی کرمانی را به ایرانشهر تبعید کرده بود، اما در ایرانشهر به منزل آیت الله خامنهای رفتیم.
تسنیم: در مورد دیدار با امام خامنهای در ایرانشهر زیادتر توضیح می دهید؟
چینیپرداز: : خانهای که آیت الله خامنهای در آن تبعید بودند خانهای به دور از بقیه بود و باید برای رسیدن به خانه وی مسافتی را پیاده طی میکردیم. خانهای قدیمی ولی نسبتاً بزرگ بود که دو اتاق داشت. هنگام غروب بود که به خانه وی آمدیم و در جمع ما حدود ۴۰دانشجو از دانشگاههای متفاوت حاضر بود.
آیت الله خامنهای نماز را خوانده بودند بنابراین ما پشت سر یکی از دانشجوهای به جماعت نماز خواندیم. آیت الله خامنهای در این مجال پس از نماز در قالب نصیحت به بیان شرایط امام جماعت اشاره کردند و در مورد اینکه قرائت امام باید چگونه باشد نکته هایی دینی را یادآور شدند.
ما شب را در خانه وی بودی و جلسه حدود ۳-۴ ساعته با وی داشتیم. دانشجوهای هم غذا نخورده بودند، وی قدری آبگوشت در خانه داشتند در نتیجه گرم کردیم و هر کدام یک لقمه خوردیم. برای نماز صبح که بیدار گردیدیم نگاه کردیم آیت الله حجتی کرمانی که در ایرانشهر تبعید بودند به منزل آیت الله خامنهای آمدند تا نماز را به وی اقتدا کنند. پس از صبحانه در حدود ۸-۹ صبح از هر دو وداع کردیم و رهسپار گردیدیم.
تسنیم : در ادامه دیدار با علمای مبارز به کجا رفتید؟
چینیپرداز: : از ایرانشهر به سیرجان رفتیم و با آیت الله املشی ربانی که از علمای مبارز بود دیدار داشتیم و در آن روز که پیش وی بودیم جمعی از روحانیون مبارز مثل آقایان محمد و هادی خامنهای، آیت الله مروارید نیز حاضر بودند که در این جلسه ما با آنان آشنا گردیدیم. پس از سیرجان به خود شهر کرمان رفتیم و در آنجا با آقای علی تهرانی و معادیخواه جلسه گذاشتیم. پس از آن از آنجا به یزد رفتیم و با آقای صلواتی دیدار داشتیم. پس از حدود دو هفته عزیمت طولانی به خوزستان برگشتیم.
تسنیم: پس حالا ما نیز به دانشگاه برگردیم، در مورد اساتید بگویید، در کارها با شما معیت میکردند؟
چینیپرداز: : یکی از مسائلی که در مسیر انقلاب در دانشگاه تأثیرگذار بود مساله معیت اساتید دانشگاه با دانشجوهای انقلابی در سال۱۳۵۷ بود. اوایل سال ۵۷ یکی از اساتید دانشگاه تهران بنام دکتر رهایی الهی طی تیراندازی مامورین پادشاه شهید شد و این باعث گردید اساتید نیز هر چند با احتیاط ولی با دانشجوهای معیت کنند.
بعضی از اساتید دانشگاهها آن موقع در اعتراض به کارهای پادشاه در سالن دانشکده تربیت بدنی روزه سیاسی گرفته بودند که بار سیاسی بالایی داشت. دانشجوهای زیادی نیز روزانه پیش آنان رفته و تشویقشان میکردند. دانشجوهای و استادان تا چندین روز در سالن تربیت بدنی و چمن اطراف سالن جلسه دورهمی داشتند و روزانه در سالن چند سخنرانی بر علیه پادشاه صورت میگرفت، به یاد دارم یکبار آقای شمخانی را برای اینکه لو نرود با نام مستعار حسینی به عنوان سخنران دعوت نمودم.
تسنیم : علی رغم این همه اتفافات سیاسی که بر علیه پادشاه انجام میدادید، مشی ساواک با شما چگونه بود؟
چینیپرداز: : ساواک خیلی بشدت همه چیز را تحت مدیریت داشت و این آزادی عمل ما در سال ۵۶ و ۵۷ بود که مردم تقریبا همه به صحنه آمده بودند و دیگر ساواک نمیتوانست کاری کند. به طور مثال همان مهر ۱۳۵۷ در کنار حوض مسجد قدیم دانشگاه نمایشگاه کتب مذهبی داشتیم که ساواک و گارد دانشگاه به آنجا هجوم و دیوار مسجد را خراب نمود و دو تن از دانشجوهای را دستگیر نمود که آن موقع آقای دیباجی پیگیری کردند و این دو دانشجو آزاد گردیدند.
تسنیم: دانشگاه شهید چمران در مبارزات قبل انقلاب، چه تعداد شهید تقدیم انقلاب کرد؟
چینیپرداز: : دانشجوها تجربه مبارزاتی طولانی داشتند برای همین چه در دانشگاه و چه در شهرهای خود مرتب بر علیه پادشاه فعالیت میکردند. یا در گروههای مبارزاتی مثل موحدین و منصورین حضور پیدا میکردند.
در دانشگاه شهید چمران ۵ نفر دانشجوی شهید داریم که نخستین دانشجوی شهید آقای شگرف اسدی مشکال بود. شهید اسدی از دوستان بسیار صمیمی بنده بودند و ما وی را از دوران پیش از دانشگاه و در دزفول می شناختم.
تسنیم: از خاطرات خود با شهید اسدی مشکال بفرماید؟ چگونه دستگیر و شهید گردیدند؟
چینیپرداز: : از شهید اسدی خاطرات زیادی داریم ما در دوران دانشگاه با هم در منطقه لشکر آباد در خانه دانشجویی زندگی میکردیم. از سال ۵۶ که وارد دانشگاه شد در تمام فعالیتهای مذهبی شرکت میکرد. یک نوبت همان سال در دانشکده علوم از نیروهای گارد دانشگاه بشدت کتک خورد.
درباره نحوه شهادت وی ، شهید اسدی قرار بود در دزفول بمناسبت چله شهدای تبریز مراسم دارا باشیم که ۹ فرودین۱۳۵۷ وی بازداشت شده بود و به نحو فجیع وی را مورد شکنجه قرار داده بودند. علت این بود که شهید اسدی حتی حاضر نشده بود تحت شکنجه نام خود را بگوید و هیچ مطلبی را به بازجوها نگفته بود .این مساله باعث شده بود که دو روز تحت شدید ترین شکنجهها قرار گیرد و درپایان شهید شد و در ۱۳ فروردین پیکرش را به خانواده تحویل دادند. شهادت وی واقعا تغییری در مسیر انقلاب ایجاد نمود و همه مردم به صحنه آمدند و خون شهید حیات تازه به انقلاب داد.
تسنیم: در تابستان دانشجویانی که از دیگر نقاط کشور به اهواز آمده بودند پس از تعطیلی دانشگاه چه کار میکردند؟
چینیپرداز: : آن موقع دانشجوهای فعال چه مذهبی و چه غیر مذهبی تابستان را در اهواز میماندند و خانههای دانشجویی کرایه میکردند تا اول مهر با دعوت به این خانهها دانشجوهای تازه وارد را جذب کنند، پس از آن با برنامههایی مثل کوهنوردی و خواندن کتاب به تشکیلات خود وارد کنند.
دانشجوهای مسلمان برای جذب اشخاص کارهای زیادی انجام میدادند. به طور مثال نام های دانشجوهای قبولی در دانشگاه را از روزنامه درمیآوردند و با آنان ارتباط میگرفتند یا همان طور که گفته شد آنان را به خانههایی که قبلاً تهیه کرده بودند دعوت نمایند.
اواسط شهریور که موقع ثبت نام بود از اول صبح در محل ثبت نام قرار میگرفتند تا اگر کسی سؤال و کمکی احتیاج داشت یا چیزی را فراموش کرده بود کمک کنند و به این تربیت ضمن آشنایی جذب تشکیلات مذهبی کنند.
تسنیم: در ماههای آخر انقلاب چه اقداماتی انجام میدادید؟
چینیپرداز: : دی ۱۳۵۷ ساواک فهرست ۶۱ نفره از دانشجوهای تهیه کرده بود که میخواست دستگیر کند که من هم در این فهرست بودم. در نتیجه من برای ادامه فعالیتهای انقلابی به دزفول رفتم و یادم هست در روز چهارشنبه سیاه که ساواک هجوم کرد در دزفول ما به یک خانه پناه بردیم و تا صبح سرپا بودیم تا دم صبح توانستیم از شرور تانکها و نیروهای پادشاه رها شویم.
تسنیم: پس از برتری انقلاب شکوهند اسلامی دانشجوهای به چه کاری مشغول گردیدند؟
چینیپرداز: : بعد از ۲۲ بهمن ماه۱۳۵۷ امام خمینی(ره) اصرار داشتند دانشگاه و ادارات باز گردند و شرایط به حالت عادی برگردد و ما فوری به دانشگاهها برگشتیم. به سبب نقاط ناتوانی دولت موقت تبلیغات بر علیه انقلاب بسیار فراوان بود. گروههای کمونیست و غیرمذهبی در حال هجمه به دین بودند. کمونیستها و منافقان کتاب و وسیله تبلیغاتی قوی داشتند و محصلین دبیرستانی را فریب میدادند و به دانشگاه میآورند و بر علیه انقلاب تظاهرات میکردند.
منافقین هم با ترفندهای ناجوانمردانه مسجد را از دست ما گرفته بودند. دانشجوهای مذهبی هم باید در دانشگاه از انقلاب دفاع میکردند و از آنجا هم که در شهر هم مشکلات زیادی وجود داشت به مردم کمک میکردند. به طور مثال من بهمراه دوستانی مثل شهید علم الهدی در شورای نهضت سواد آموزی فعالیت میکردیم. زیادی در جهاد سازندگی و کمیته انقلاب اسلامی و پس از ان در سپاه پاسداران مشارکت میکردند.
تسنیم: علاوه بر گروههای کمونیستی چه گروههای مخالفی در دانشگاه شهید چمران اهواز فعالیت داشتند؟
چینیپرداز: : در این وسط در استان مشکلات خاص دیگری هم داشتیم و در دانشگاه ما به غیر ازگروههای کمونیستی با گروههای تجزیه طلب هم نیز درگیری داشتیم. گروهک تجزیه طلب به واسطه یک روحانی نابینا در خرمشهر بر علیه انقلاب تحرک داشتند. وقاحت آنان به جایی دست یافته بود یادم هست بالای دانشکده علوم دانشگاه شهید چمران اهواز ۲ تیربار گذاشته بودند و به دانشجوهای در کلاسهای دانشگاه تعلیم تیراندازی میدادند.
یادم هست یکبار به خرمشهر به دیدار همین روحانی نابینا رفتیم که متاسفانه از سوی پسرش هدایت میشد و در اتاق این روحانی نگاه کردیم همه دانشجوهای کمونیست در کنارش می باشند و به وی مشورت میدهند. این جریان تا فرمان ستاد انقلاب فرهنگی دانشگاه وشروع انقلاب فرهنگی ادامه داشت.
تسنیم: این شرایط دردناک در دانشگاه شهید چمران اهواز تا کی ادامه داشت؟
چینیپرداز: : این شرایط دردناک ادامه داشت تا انقلاب فرهنگی شد و ما در جهاد دانشگاهی که برای توسعه مسائل فرهنگی و بازوی اجرایی ستاد انقلاب فرهنگی بود به عنوان عضو دانشجویی حاضر بودیم و زیر نظر ریاست دانشگاه فعالیت میکردیم.
یکی از مقطع ها با اهمیت پس از انقلاب جنگ تحمیلی بود . یادم هست آن موقع در دبیرستانها مشکلات زیادی در راستای موضوعات فرهنگی داشتیم. ۵۰ ۵۰ نفر از دانشجوهای مذهبی در شهر تهران دو ماه تحت تعلیم دوره دینی و عقیدتی قرار داده گرفته بودند تا به عنوان معلم پرورشی در دبیرستانها فعالیت نمایند.
تسنیم: دانشجوهای در تأسیس نهادهای انقلابی و بویژه سپاه چه نقشی داشتند؟
چینیپرداز: : یکی دیگر از فعالیتهای دانشجویی در حوزه ایجاد سپاه و بسیج بود. با حضور افرادی مثل علی شمخانی که از دانشجوهای فارغ التحصیل بود سپاه پاسداران در خوزستان شکل گرفت و زیادی از دانشجوهای نیز وارد سپاه گردیدند.دانشجوهای در سپاه و بسیج نیز فعالیت داشتند. در دانشگاه نیز فعالیتهای پژوهشی مورد احتیاج جنگ فعالیت میکردند. آن دوران واقعا از دوران خدمتگذاری دانشجویی بود.
Monday, 17 June , 2024