خلاصه یکی از موضوعات مهمی که در دهه های موخر در پزشکی ظهور یافته و موضوعات مکرر حقوقی و اخلاقی زیادی را در پی داشته، تولید جنینهای آزمایشگاهی هست. از جنین های آزمایشگاهی برای باروری زوجین نابارور استفاده می شود اما در هر دورهی باروری جنین های اضافی احتیاج زوجین به وجود میآید که […]

 

خلاصه

یکی از موضوعات مهمی که در دهه های موخر در پزشکی ظهور یافته و موضوعات مکرر حقوقی و اخلاقی زیادی را در پی داشته، تولید جنینهای آزمایشگاهی هست. از جنین های آزمایشگاهی برای باروری زوجین نابارور استفاده می شود اما در هر دورهی باروری جنین های اضافی احتیاج زوجین به وجود میآید که علاوه بر امکان حفظ آنان به صورت منجمد، میتوان از آنان در امور تحقیقاتی ، درمانی، باروری زوجین نابارور دیگر و خریدوفروش استفاده نمود.
این درحالی که هست که مشخص نبودن وضع حقوقی جنین آزمایشگاهی و عدم وجود قانون مدون در مورد تولید، حفظ و استفاده از آنان، چالشها و ابهاماتی را در این زمینه در پی داشته هست و ترس آن میرود از این جنینها برای تجارت و سودجویی های مالی استفاده شود و تا هنگامی که وضع حقوقی جنین آزمایشگاهی توسط قانون گذار دقیقا تعیین نشود نمی شود در مورد آن تصمیم گرفت. به همین علت در این مقاله این مبحث موردبررسی قرارگرفته و طبق آیات و روایات نظریهی جدید شخصیت بالقوه یا شخصیت تبعی جنین از زمان انعقاد نطفه حتی در محیط آزمایشگاه ثابت شده هست.

کلیدواژه ها

جنین؛ جنین آزمایشگاهی؛ شخصیت جنین؛ ولوج روح

مقدمه

استفاده از تکنیک های باروری خارج رحمی علت باروری تخمک و تشکیل رویان در محیط آزمایشگاه می گردد. در این روش ها پس از برداشت و تألیف اسپرم و تخمک و آماده سازی آنان در محیط آزمایشگاه، لقاح انجام‌شده و پس از آن رشد و تکامل برای مدت کوتاهی در محیط کشت ادامه پیدا می نماید. سرانجام جنین به بدن زن جابه جا می شود تا بقیه ی مراحل تکامل در داخل رحم صورت گیرد.

طی کردن این مراحل در محیط آزمایشگاه به‌جای داخل بدن زن علت گردیده که به جنین ذکر شده مادامی‌که در محیط آزمایشگاه هست جنین آزمایشگاهی گفته شود. خصوصیت خاص جنین آزمایشگاهی یعنی تشکیل در محیط آزمایشگاه ابهاماتی در مورد ماهیت این جنین‌ها در پی داشته و این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که جنین آزمایشگاهی با جنین موجود در رحم ازلحاظ ماهیت و حقوق شباهتی ندارد. در مورد ماهیت جنین آزمایشگاهی دیدگاه های مختلفی مطرح‌شده هست.

درحالی‌که در یک نظر جنین آزمایشگاهی مال هست، در دیدگاه دیگر جنین از زمان انعقاد نطفه تا ولوج روح یک شخص یا آدم بالقوه محسوب می گردد که البته هر یک این نظرات توان دارد قبول کننده و مخالفانی داشته باشد. با توجه به این که قائل شدن به هر یک از این دیدگاه ها آثار و حقوق متفاوتی را برای جنین آزمایشگاهی در پی دارد باید ماهیت جنین از زمان انعقاد نطفه مشخص‌شده و ارزیابی شود آیا ماهیت جنین داخل رحم در مورد جنین آزمایشگاهی نیز تسری پیدا می نماید یا جنین آزمایشگاهی به علت به وجود آمدن در محیط خارج رحم با جنین داخل رحمی تفاوت ماهوی دارد. در این راستا دیدگاه برخورداری جنین آزمایشگاهی از شخصیت حقوقی را از منظر آیات و روایات ثابت نموده و پس از آن مال بودن جنین های آزمایشگاهی را نقد می نماییم.

۱٫ برخورداری جنین آزمایشگاهی از شخصیت حقوقی

۱-۱٫ تشریح شخصیت

برخورداری جنین آزمایشگاهی از شخصیت حقوقی۱-۱٫

  تشریح شخصیتدر اصطلاح حقوقی، شخص موجودی هست که دارای حق و تکلیف هست. هر شخصی دارای زندگی حقوقی هست و توان دارد در این زمینه با اعمال حقوقی و انجام دادن تکالیف خود نقش ایفا کند؛ در نتیجه شخصیت ازنظر حقوقی عبارت هست از وصف و شایستگی شخص برای این که طرف و مالک حق و تکلیف باشد.  قانون گذار تعیین می کند که چه موجوداتی مالک حق و تکلیف و دارای شخصیت هستند[۱].

۱-۲٫ زمان آغاز شخصیت درآیات و روایات

در همین راستا، به‌موجب قانون[۲] هر یک از اشخاص آدم در جامعه داراى شخصیت حقوقی هست و توان دارد به‌وسیله‌ی آن داراى حق و تکلیف گردد و آن را اجرا نماید. این استعداد در اصل از جانب خداوند به ارزش طبیعت انسانى در او به ودیعه گذاشته‌شده هست و بدین‌جهت آدم را شخص طبیعى می نامند[۳].

زمان آغاز شخصیت درآیات و روایاتتشخیص زمان آغاز حیات و تکوین شخصیت حقوقی آدم، دارای اهمیت مخصوصی در ارتباطات حقوقی هست، چراکه از این تاریخ هست که حیات انسانی شروع‌شده و شخص موردحمایت کامل قانون گذار قرار می گیرد.

در بین فقها و حقوق دانان در این‌که جنین در کدام‌یک از مراحل تکاملی خود از حقوق برابر با سایر اشخاص بهره مند هست، اختلاف‌نظر وجود دارد و در جواب به این سوال که حیات انسانی از چه زمانی آغازشده و منشأ آثار حقوقی می گردد، دیدگاه های مختلفی را مطرح کرده اند.

مثل تشکیل نطفه (به طور قانونی یا غیرقانونی، اعم از این که در رحم استقراریافته یا نیافته باشد)، استقرار در رحم، ولوج روح در جنین، زنده متولد شدن و استعداد زنده ماندن پس از ولادت، همه از نظریه های قابل‌طرح دراین‌باره هست. تشخیص این که کدام‌یک از این نظریه ها صحیح هست و جنین در چه فاز ای دارای شخصیت حقوقی هست، در مورد ماهیت جنین آزمایشگاهی نیز اثر دارد. به‌عنوان‌مثال در بین نظریات چنانچه به این نتیجه برسیم که از زمان انعقادِ نطفه، شخصیت حقوقی جنین نیز آغاز می شود، باید با جنین در آزمایشگاه نیز مثل یک آدم کامل مشی شود و هرگونه تصمیم گیری در مورد آن باید با در نظر گرفتن کرامت انسانی و حقوق ذی ربط باشد؛ اما در برابر قائل شدن به هر یک از نظریات دیگر، فاصله ی بین انعقاد نطفه تا برخورداری از شخصیت را با ابهام خاصی روبه‌رو می کند که جنین در این مدت چه ماهیتی دارد و واضح هست که این ابهام به وضع تخمک بارورشده در محیط آزمایشگاه نیز تسری پیدا می نماید در نتیجه در ادامه به ارزیابی ماهیت جنین و زمان آغاز شخصیت آن ازنظر آیات و روایات می‌پردازیم.

البته علی‌رغم این‌که آیات مکرر و روایات بسیاری به مساله ی خلقت آدم و مراحل شکل‌گیری جنین پرداخته اند، اما در مورد ماهیت جنین تصریحی وجود ندارد. این مراحل به‌صورت کامل درآیات ۱۲ تا ۱۴ سوره ی مؤمنون آمده هست:

« فقها نیز تنها به نقل روایات حول دیه ی جنین در مراحل تکوین، از بین بردن نطفه و برخورداری جنین از حقوقی خاص اکتفا کرده اند. آفرین بر (قدرت کامل) خدا که خوب ترین آفرینندگان هست (۱۴)»

درنتیجه ما هم در اینجا برای رسیدن به نتیجه ی جامع و کامل در مورد شخصیت جنین به ارزیابی همین آیات و روایات می پردازیم. حین آیات متعددی که در مورد ی مراحل تکامل جنین آدم وجود دارد[۴]، میتوان دودسته بندی از مراحل رشد جنین را ندید؛ در یک دسته مراحل تکامل جنین به قبل و پس از دمیده شدن روح تقسیم‌شده و در دسته‌بندی دیگر مراحل پیش از دمیده شدن روح در جنین ذکرشده هست.

این مراحل به‌صورت کامل درآیات ۱۲ تا ۱۴ سوره ی مؤمنون آمده هست:«و همانا ما آدمى را از گل خالص آفریدیم (۱۲) آنگاه او را نطفه ای در جاى استوار قراردادیم (۱۳) آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و پس از آن بر استخوان ها گوشت پوشانیدیم (و پیکرى کامل کردیم) پس‌ازآن خلقتى دیگرش انشا نمودیم.

۱-۲-۱٫ شخصیت بالقوه ی جنین پیش از ولوج روح

آفرین بر (قدرت کامل) خدا که خوب ترین آفرینندگان هست (۱۴)»همان طور که ملاحظه می شود در این آیات مراحل آفرینش آدم پیش از دمیده شدن روح به پنج فاز تقسیم‌شده هست: آفرینش از خاک، نطفه، علقه، مضغه و عظام؛ اما در این آیات و تفاسیر تنها مراحل متفاوت رشد جنین ذکرشده و در مورد ماهیت جنین پیش از ولوج روح مطلبی وجود ندارد. درنتیجه طبیعی هست که موضوعات مربوط با آن باید از فحوای روایات صادره استخراج شود. 

۱-۲-۱-۱٫ حرمت از بین بردن نطفه

در روایات نیز واژه ی شخصیت حقوقی به کار نرفته هست اما شاید ارزیابی روایات مربوط به سقط‌جنین و دیه ی آن خوب ترین ملاک را در این زمینه به ما بدهد؛ چراکه با توجه به باب دیات در فقه، تعلق دیه به یک شیء نشان می دهد که آن شیء لااقل قسمتی از وجود آدم را تشکیل داده و یا مستقلاً نفس مورداحترامی هست؛ و مسلماً وقتی که سقط‌جنین و یا نطفه قبل و پس از ولوج روح به صورت مطلق ممنوع گردد و برای از بین بردن آن دیه تعیین شود نشان‌دهنده‌ی پشتیبانی شارع به این سبب هست که آن را آدم یا قسمتی از وجود آدم می داند که با تعیین ملاک، ماهیت جنین آزمایشگاهی نیز مشخص می شود، به همین جهت در ادامه در دو سرفصل به صورت مجزا با ارزیابی از بین بردن جنین قبل و پس از ولوج روح، اهتمام می کنیم شخصیت جنین را مشخص نماییم. سبب عمده ی چنین حرمتی روایاتی هست که به حد استفاضه و حتی تواتر معنوی دست یافته اند[۶] که در ادامه به آنان اشاره می شود:

۱- ۱-۲-۱٫ شخصیت بالقوه ی جنین پیش از ولوج روحدر این قسمت اهتمام می‌کنیم با ارزیابی عده ای از روایات مربوط به از بین بردن جنین، ماهیت آن پیش از ولوج روح مشخص گردد. آیا این کار براى من جایز هست، درحالی‌که نمى‌دانم قطع خون از باردارى هست و یا علت دیگرى دارد؟

در این راستا، ابتدا حرمت از بین بردن جنین در هر فاز را اثبات کرده و پس از آن علت دیه ی از بین بردن نطفه، مشخص می گردد و به این سوال جواب داده می‌شود که آیا دیه‌ی سقط‌جنین پیش از ولوج روح به علت آدم بودن آن هست یا فلسفه‌ی دیگری دارد و سرانجام بیان می کنیم، منظور از نطفه ای که از بین بردن آن حرام هست چیست و آیا این حرمت دربردارنده جنین آزمایشگاهی نیز می شود.  1-2-1-1.

۲- حرمت از بین بردن نطفهدر بین فقها در مورد حرمت سقط‌جنین حتی قبل ولوج روح اختلاف‌نظری وجود ندارد[۵].

در این روایت آمده هست:

۳- « آیا این کار براى من جایز هست، درحالی‌که نمى‌دانم قطع خون از باردارى هست و یا علت دیگرى دارد؟امام فرمود: این کار را نکن. اظهار کردم: عادت وى منحصرا یک ماه به دیرکرد افتاده و برفرض هم به علت حمل باشد، نطفه ای هست و از بین بردن نطفه مثل کسى هست که با عزل، نطفه را از بین مى‌برد (چطور عزل را جایز مى‌دانید ولى این مورد را جایز نمى‌شمارید) حضرت مى‌فرمایند: (این مورد با عزل تفاوت دارد چراکه) نطفه هنگامی‌که در رحم واقع مى‌شود امکان مبدل به مضغه و پس از آن به علقه و پس از آن به آنچه خدا بخواهد، دارد؛ ولى نطفه‌اى که در غیر رحم واقع ‌شود چیزی خلق نمی شود، پس به آن زن اگر یک ماه حیض او بندآمده و از وقت حیض او گذشته، دارویی ندهید»[7]. 2- موثقه ی اسحاق بن عمار: «به امام رضا (ع) اظهار کردم: زنی از بارداری می ترسد آیا جایز هست دارویی بخورد و در اثر آن، آنچه در شکم دارد سقط کند؟ فرمودند: نه اظهار کردم: او نطفه ای بیش نیست! فرمودند: اوائل خلقت و آفرینش آدم نطفه است»[8]. روایت سوم روایتی هست که دیه ی از بین بردن جنین را در مراحل متفاوت بیان می کند. در این روایت آمده هست:۳- «از امام علی بن حسین (ع) در مورد ی مردى پرسیدم که با پایش به زن حامله‌اى زده و جنین به‌صورت مرده سقط شده هست. اظهار کردم: مضغه تعریفش چیست؟

  حضرت فرمود: اگر نطفه باشد، بر مرد بیست دینار هست. پرسیدم: نطفه کدام هست؟ حضرت فرمود: نطفه وقتی که در رحم واقع مى شود پس چهل روز در آنجا می ماند…»[9].

حضرت فرمود: اگر جنین درحالی‌که علقه هست سقط شده، بر او چهل دینار هست.

۱- پرسیدم: علقه چیست؟ حضرت فرمود: همان هست که در رحم قرار مى‌گیرد و هشتاد روز در آن مانده هست. حضرت فرمود: و اگر جنین درحالی‌که مضغه هست سقط شده، بر مرد شصت دینار هست.

۲- سوال دوم این هست که این چه حیاتی هست (برفرض این که جنین را موجودی مستقل و نفسی مورداحترام بدانیم) که به آن دیه تعلق‌گرفته اما دیه ی ثابتی ندارد و با رشد جنین در هر فاز دیه ی آن نیز فراوان می شود؟

۱-۲-۱-۲٫ علت دیه ی از بین بردن جنین

اظهار کردم: مضغه تعریفش چیست؟ حضرت فرمود: آن همان هست که در رحم قرار مى‌گیرد و صدوبیست روز در رحم مانده هست.

حضرت فرمود: و اگر جنین درحالی‌که انسانى هست باجان و آفریده‌شده و استخوان و گوشت دارد و اعضا و جوارحش مشخص‌شده هست و روح عقل در آن دمیده شده سقط شده، در این صورت بر مرد، دیه ی کامل هست.

قطعاً از مجموع این روایت حرمت نطفه و منع از بین بردن آن در هر فاز ای که باشد فهمیده می شود؛ اما برای این که متوجه شویم آیا این حرمت سقط نطفه در هر فاز و تعلق دیه به آن ما را به شخصیت جنین رهنمون می سازد یا نه در ادامه با توجه به این روایات دو سوال مطرح نموده و تحت عنوان علت دیه ی از بین بردن جنین  به هر یک جواب می‌دهیم. ۱- از سویی بیان کردیم وجود دیه برای یک شیء لااقل نشان می دهد که آن شیء یا نفس مورداحترام و یا بخشی از وجود آدم هست، سؤالی که پیش می آید این هست که آیا دیه برای سقط‌جنین به این سبب هست که جنین بخشی از بدن زن محسوب می گردد و چون به بدن زن آسیبی واردشده دیه واجب می گردد و یا جنین نفسی مورداحترام و وجودی مستقل و انسانی دارد و تعلق دیه به علت از بین بردن نفس مورداحترام هست.

مسلماً اگر به این نتیجه آمدیم که جنین بخشی از بدن مادر هست، حرمت سقط و تعلق دیه به آن توان ندارد متاثر از شخصیت جنین باشد. ۱-۲-۱-۲٫ علت دیه ی از بین بردن جنیناز روایات مربوط به ارثِ دیه ی جنین برمی آید که دیه ی جنین به علت حیات خود جنین هست و مربوط به وراث جنین خواهد بود…) در روایتی امام صادق (ع)، در مورد مادری که جنین خود را ولو در فاز ی علقه یا مضغه عمداً اسقاط نموده، فرمودند: «باید دیه ی جنین را به پدرش بدهد و از ارث، وی محروم هست، زیرا مادر او را کشته هست و می دانیم که قاتل از مقتول ارث نمی برد»[10].

مطابق روایت دیه ی از بین بردن جنین در هر فاز ای که باشد به ورثه ی جنین می رسد و چون کشتن مورث توسط وارث از موانع ارث هست و در اینجا مادر وارثی هست که مورث خود (جنین) را کشته و از ارث محروم هست، درحالی‌که اگر جنین بخشی از بدن مادر بود، وی ملزم به پرداخت دیه نمی گردید، چراکه درنتیجه‌ی سقط به بدن خودش عارضه وارد کرده بود؛ در نتیجه این روایت نشان می دهد جنین حتی اگر به حدی نرسیده باشد که روح در آن دمیده شده باشد، باز هویت و وجودی مستقل از بدن مادر دارد و چون برای از بین بردن و خدشه به آن دیه معین‌شده، دارای حیات هست و ضرورت دیه بر مراتب جنین از آغاز به جهت مرگ شدن مال مادر نیست. اما این چه حیاتی هست که به آن دیه تعلق‌گرفته اما دیه ی ثابتی ندارد و با رشد جنین در هر فاز دیه ی آن نیز فراوان می شود؟ یکی از مفسرین در کلام خود به این حیات اشاره‌کرده و آورده  است: «در آغاز که نطفه منعقد مى شود تنها داراى یک نوع «حیات نباتى[۱۱]» هست، یعنى منحصرا تغذیه و رشد و نمو دارد، ولى از حس و حرکت که نشانه ی «حیات حیوانى» هست و علاوه بر این قوه ی ادراکات که نشانه ی «حیات انسانى» هست در آن خبرى نیست»[12].

در مورد آدم هم مواد اولیه ی تشکیل نطفه تا نطفه و از نطفه به تکون انسانى در رحم زن رسیدن، مسیرهاى فراوانى وجود دارد.

هراندازه که آن مواد به هویت نطفه نزدیک‌تر مى‌شوند، انعطاف خود را در مسیرهاى مکرر و متنوع دیگر از دست مى‌دهند و در حال نطفه بودن داراى هویتى مشخص و معین مى‌گردد که باید مسیر مخصوصى را سپرى کند. ) مى‌گذرد و در هر یک داراى موقعیت ‌معینى ازنظر طبیعى و انسانى هست. این مسیر همان مسیری هست که به‌طورکلی در قرآن مجید به ترتیب درآیات سوره ی مؤمنون آمده است[۱۳] و قبلاً به آنان اشاره کردیم. پس نطفه از وقتی که حیات نباتی خود را آغاز می کند هر چه به هویت انسانی نزدیک تر می شود، یعنی زیادتر رشد می کند، زیادتر موردحمایت قرار می گیرد و بالتبع از بین بردن آن دیه ی بیشتری دارد.

جمع بین تعلق دیه به از بین بردن جنین و برخورداری وی از حیات نباتی، ما را به این نتیجه رهنمون می رساند که همین حیات نباتی در جنین دارای حرمت و احترام زیادی هست، به‌طوری‌که شارع و بالتبع قانون گذار از وقتی که این حیات آغاز می شود، حقوقی را برای جنین فرض کرده  و از بین بردنش را حرام می داند. چراکه در نظر شرع، آدم به حدی دارای احترام، شأن و کرامت هست که موجودی که انسانیتش به فعلیت نرسیده، از این احترام بهره مند هست.

پس علی‌رغم این‌که جنین از زمان انعقاد نطفه حیات نباتی دارد، درنتیجه علی‌الظاهر از شخصیت حقوقی نباید بهره مند  باشد ولی با توجه به احکامی که شارع برای آن وضع کرده میتوان گفت، شارع جنین را آدم فرض کرده هست. پس جنین به تبع فرمان شارع نوعی شخصیت تبعی دارد.

این شخصیت به‌حکم شرع ایجادشده هست و در شرایطی مثل تهدید حیات جان مادر یا عسر و حرج این شخصیت توان دارد بازهم به‌حکم شرع منتفی شود.

م بیان می کند: «حمل از حقوق مدنی متمتع می گردد مشروط بر این که زنده متولد شود».

۱-۲-۱-۳٫ مفهوم نطفه

در اینجا امکان دارد تعارضی به وجود آید، از سویی بیان کردیم برخورداری نطفه از شخصیت حقوقی از زمان انعقاد نظریه ی صحیحی نیست، چراکه در این صورت سقط آن در هیچ شرایطی مجاز نبود، درحالی‌که در مواردی سقط‌جنین مجاز هست، در نتیجه نطفه از زمان انعقاد دارای شخصیت حقوقی نیست. از سوی دیگر در ارزیابی های روایی به این نتیجه آمدیم که حیات نطفه در هر فاز ای موردحمایت شارع هست و ماده ی ۹۵۷ قانون مدنی هم حمل را در هر فاز ای که باشد از حقوق مدنی متمتع می داند و معتقد هست حمل از اهلیت تمتع بهره مند هست و اهلیت تمتع ملاک شخصیت حقوقی هست، پس اگر قائل گردیدیم حمل اهلیت تمتع دارد، از شخصیت حقوقی هم بهره مند هست.

اما جای سوال هست که آیا شرط استقرار در رحم برای پشتیبانی از جنین موضوعیت دارد، به‌گونه‌ای که جنین های موجود در آزمایشگاه، مشمول احکام فقهی مترتب بر جنین نمی گردند و یا شرط استقرار در رحم، ناظر به فرد غالب در عصر معصوم هست که امکان ایجاد نطفه ی انسانی خارج از رحم وجود نداشته و با اهمیت انعقاد نطفه انسانی و پشتیبانی از آن هست، پس جنین آزمایشگاهی که نطفه اش در محیط خارج از رحم منعقدشده، دارای حرمت هست؛ در نتیجه در ادامه این دو نظر مورد ارزیابی قرار می گیرد:

الف- نطفه ی مستقر شده در رحم

در حل این تعارض باید گفت، حمل تا وقتی که به یک آدم مبدل نشده، انسانی بالقوه هست و شخصیت حقوقی بالقوه ای نیز دارد و هنگامی‌که انسانیت به فعلیت رسید، شخصیت حقوقی هم بالفعل می‌شود؛ در نتیجه ماده ی ۹۵۷ ق. ازجمله ادله ای که امکان دارد برای این مدعا اقامه شود، مورد ها زیر هست:

۱-  م در مقام بیان همین شخصیت حقوقی بالقوه هست و از حیات همین شخصیت بالقوه در روایات حمایت‌شده هست، درحالی‌که منظور ما از عدم برخورداری جنین از شخصیت حقوقی از زمان انعقاد نطفه شخصیت حقوقی بالفعل هست.

۲-  اگر ما این شخصیت حقوقی بالفعل را برای جنین صحیح می دانستیم، وقتی که حیات دو موجود زنده (مادر و جنین) که دارای شخصیت حقوقی بالفعل می باشند باهم تعارض پیدا می کرد، نمی توانستیم حیات یکی را بر دیگر ترجیح داده و اذن ی سقط‌جنین قبل ولوج روح را در صورت تهدید جان مادر بدهیم، درنتیجه بیان کردیم قائل شدن به شخصیت حقوقی برای جنین از زمان انعقاد نطفه باعث حرمت هرگونه سقط حتی به استناد تهدید حیات مادر می شود؛ اما اگر جنین را دارای شخصیت حقوقی بالقوه بدانیم ضمن حرمت این شخصیت و حیات آن، در تعارض حیات یک شخصیت حقوقی بالقوه (جنین) و بالفعل (مادر) موجودی که دارای حیات و شخصیت بالفعل هست اولویت داشته و حیاتش مقدم هست. در نتیجه با ارزیابی روایات مشخص گردید که نطفه نفساًدارای احترام و حرمت و شخصیت حقوقی بالقوه یا تبعی هست، ولی چون هدف کلیدی ما در این مقاله تبیین ماهیت جنین آزمایشگاهی هست و جنین آزمایشگاهی همآزمایشگاهی همۀت تخمک بارور شده ای هست که تنها مدت کوتاهی پس تشکیل در آزمایشگاه قرار دارد، باید مشخص گردد منظور از نطفه  در اینجا چیست و نطفه دقیقاً از چه زمانی و در چه فاز ای بهره مند از شخصیت بالقوه و موردحمایت شارع هست و آیا این پشتیبانی دربردارنده جنین موجود در خارج رحم نیز می شود یا مختص جنین داخل رحمی هست.

۳-  در این راستا در این قسمت روایاتی که به بیان ماهیت نطفه می پردازند، ارزیابی می گردد.

۱-۲-۱-۳٫

مفهوم نطفههمان طور که ملاحظه گردید، در روایت سوم، امام زین‌العابدین (ع) دیه ی جنین را در مراحل متفاوت می گویند و به علت سوال راوی در مورد ماهیت هر فاز، تشریح مختصری نیز عرضه می دهند. در این روایت هنگامی‌که امام حد نطفه را می گویند، نکته قابل‌توجه این هست که می فرمایند: «نطفه وقتی که در رحم واقع می شود پس چهل روز در آنجا مستقر می شود[۱۴]».

امکان دارد مدعا شود منظور از نطفه ای که حیات آن مورد پشتیبانی شارع هست و از بین بردن آن دیه دارد، نطفه ای هست که در رحم مستقر شده باشد. ازجمله ادله ای که امکان دارد برای این مدعا اقامه شود، مورد ها زیر هست:۱-  جنین ماده ای هست که از ترکیب اسپرم و تخمک در داخل رحم به وجود آمده هست؛ در نتیجه آنچه مفهوم کلمه ی جنین» را تأیید می کند مربوط به استتاری هست که در نتیجه ی این تشریح پژوهشگر شده هست (در رحم زن ترکیب اسپرم و تخمک اتفاق افتاده)، همان طور که مجنون کسی هست که عقلش مخفی شده و جان به علت مخفی بودنش از انظارِ مردم به این اسم خوانده می شود و جنین هم در اصل لغت موجودی هست که در رحم مادر بین ظلمات سه‌گانه مخفی و مستور هست؛ در نتیجه حرمت تخمک بارور شده به مکان وجود آن مربوط هست و نرخ و حرمت آن زمانی هست که در رحم باشد[۱۵] و جنین خارج از رحم حرمتی ندارد.

پی درج کرد:

[۱]. صفایی، سیدحسین و قاسم زاده، سیدمرتضی، (۱۳۹۵)، اشخاص و محجورین، تهران: سمت، صص ۶-۷

[۲]. ۲-  حمل، وصل شدن تخمک بارور شده در بافت رحم هست و این فاز پس از قرار گرفتن تخمک بارور شده در رحم زوجه، کامل می شود؛ اما پیش از جابه جایی و وصل شدن به رحم، حملی وجود ندارد، درنتیجه مجالی برای گفت وگو از حرمت حملی که به وجود نیامده نیست. به‌علاوه تا پیش از وصل شدن ممکن است نخستین مرتبه ی حیات هم پژوهشگر نشود و باید وصل شدن صورت گیرد تا رشد و نمو حاصل شود[۱۶] پس نطفه ای که در آزمایشگاه ایجادشده جنین یا حمل نیست و هرگاه به رحم جابه جا و در بافت آن مستقر گردید، مشمول پشتیبانی شارع می شود.

[۳]. ۳-  فقها در بیان نطفه و ماهیت آن آورده اند: «نطفه وقتی که در رحم مستقر شود و استعداد رشد و نمو را پیدا کند، دیه اش بیست دینار هست و مجرد القا در رحم همراه تحقق استقرار کفایت می کند»[17] و یا این که تبیین کرده اند: «احکام نطفه مربوط به زمانی هست که نطفه در رحم مستقر شود و مبدأ رشد انسانی باشد»[18]. ص ۱۶۶

[۴]. درنتیجه فقها بیست دینار دیه را برای نطفه ی مستقر در رحم ثابت می دانند[۱۹] و آن را به معروف فقها نسبت می دهند[۲۰]…

[۵]. قطعاً آوردن این قید توسط بیشتر فقها نشان از آن دارد که این قید در کلام معصوم آمده هست، چنانچه در موضوعات قبلی به یکی از این روایات اشاره گردید.ق)، موسوعه الفقه الاسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام ، ج‌5، شهر قم: مؤسسه ی دایره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، ص ۳۹۴

[۶]. انصارى شیرازى، قدرت الله و دیگران، (۱۴۲۹ ه‍ ق)، موسوعه أحکام الأطفال و أدلتها، شهر قم: مرکز فقهى امامن اطهار علیهم السلام، ج ۱ ،ص ۱۳۵

[۷]. ق)، الکافی، ج‌3، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ص ۱۰۸

[۸]. در نتیجه استقرار در رحم موضوعیت دارد و منظور از نطفه» در روایات زمانی هست که نطفه ی منعقدشده در رحم استقرار یابد و از این زمان هست که شخصیت حقوقی بالقوه آغاز می شود. پس جنین آزمایشگاهی مادام که در محیط آزمایشگاه هست چون شرط استقرار در رحم را ندارد پس شخصیت حقوقی هم ندارد. ق)، من لا یحضره الفقیه، ج‌4، شهر قم: دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم، ص ۱۷۱

[۹]. صفایی، سیدحسین و قاسم زاده، سیدمرتضی، (۱۳۹۵)، اشخاص و محجورین، تهران: سمت، صص ۶-۷[۲].م: «هر آدم متمتع از حقوق مدنی خواهد بود، لیکن هیچ کس توان ندارد حقوق خود را اجرا کند، مگر این که برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد».ق) جواهر الکلام فی توصیف شرائع الاسلام، ج‌43، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ص۳۷۰

[۱۰].

[۱۱]. امامی، سید حسن، (۱۳۸۹)، حقوق مدنى، ج ۴، تهران: انتشارات اسلامیه. ص ۱۶۶[۴].

[۱۲]. جمعى از پژوهشگران،(۱۴۲۳ ه. ص ۱۲۷

[۱۳]. ق)، موسوعه الفقه الاسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام ، ج‌5، شهر قم: مؤسسه ی دایره المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، ص ۳۹۴[۶].ق)،رسائل فقهى، تهران: مؤسسه ی منشورات کرامت صص ۲۴۸‌-247

[۱۴]. انصارى شیرازى، قدرت الله و دیگران، (۱۴۲۹ ه‍ ق)، موسوعه أحکام الأطفال و أدلتها، شهر قم: مرکز فقهى امامن اطهار علیهم السلام، ج ۱ ،ص ۱۳۵[۷].

[۱۵]. المرسی زهره، محمد، (۱۹۹۲-۱۹۹۳م)، الانجاب الصناعی، احکامه القانونیه و حدوده الشرعیه، کویت: انتشارات جامعه الکویت، ص ۱۰۱

[۱۶]. المرسی زهره، محمد، الانجاب الصناعی، احکامه القانونیه و حدوده الشرعیه ، ص۱۰۲

[۱۷]. کلینى، ابو جعفر محمد بن یعقوب ، (۱۴۰۷ ه.ق)، الکافی، ج‌3، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ص ۱۰۸[۸]. حر عاملى، محمد بن حسن، (۱۴۰۹ ه.

[۱۸]. ق)، وسائل الشیعه، ج‌29، شهر قم: مؤسسه ی آل البیت علیهم السلام.ق)، مصباح الهدى فی توصیف العروه الوثقى، ج‌5، نویسنده، تهران، ص۲۴۰ ؛ مجلسى دوم،  مرآه العقول فی توصیف أخبار آل الرسول، ج‌24، ص۱۵۵

[۱۹]. ص ۲۶؛  ابن بابویه، محمد بن على، ( ۱۴۱۳ ه.ق)، من لا یحضره الفقیه، ج‌4، شهر قم: دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم، ص ۱۷۱[۹]. کلینى، الکافی، ج‌7، ص ۳۴۷؛ طوسى، ابو جعفر محمد بن حسن، (۱۴۰۷ ه.ق) تهذیب الأحکام، ج‌10، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ص ۲۸۲‌؛ عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على،( ۱۴۱۳ ه.ق)، مسالک الأفهام إلى تنقیح شرائع الاسلام، ج‌15، شهر قم: مؤسسه ی المعارف الاسلامیه، ص۴۷۸‌ ؛ نجفى، محمد حسن،( ۱۴۰۴ ه.

[۲۰]. ق) جواهر الکلام فی توصیف شرائع الاسلام، ج‌43، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ص۳۷۰[۱۰]. کلینى، الکافی، ج ۷،ص۳۴۴‌ ؛ طوسى، تهذیب الأحکام، ج ۱۰،ص ۲۸۷‌.

[۲۱]. «[11].

مراجع

مراجع

فارسی

– برخورداری جنین از حیات نباتی در اوائل تشکیل به معنای نبات یا گیاه بودن جنین نیست، چراکه هیچ نباتی استعداد آدم شدن را ندارد.

– در حقیقت اصطلاح حیات نباتی به زندگی اشاره دارد که در آن حرکت و حس و قوه ی ادراک وجود ندارد.

– این حیات توان دارد در نبات یا آدم و یا جنین وجود داشته باشد.

– پس همان به صورتی که انسانی که به سبب کمای عمیق دچار زندگی و حیات نباتی می شود، نبات نیست، جنین به استناد حیات نباتی که دارد، نبات تلقی نمی شود.

– [۱۲].

– مکارم شیرازى ، ناصر و دیگران، (۱۳۷۴)، تفسیر نمونه ، ج ۱۷، تهران : دار الکتب الاسلامیه.

– ص ۱۲۷[۱۳]. جعفرى تبریزى، محمد تقى، (۱۴۱۹ ه.

– ق)،رسائل فقهى، تهران: مؤسسه ی منشورات کرامت صص ۲۴۸‌-247[14].

– المرسی زهره، محمد، (۱۹۹۲-۱۹۹۳م)، الانجاب الصناعی، احکامه القانونیه و حدوده الشرعیه، کویت: انتشارات جامعه الکویت، ص ۱۰۱[۱۶].

– __________، (۱۳۷۱)، المرسی زهره، محمد، الانجاب الصناعی، احکامه القانونیه و حدوده الشرعیه ، ص۱۰۲[۱۷].

– عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، (۱۴۱۰  ه.

– ق) ، الروضه البهیه فی توصیف اللمعه الدمشقیه (محشی-کلانتر)، ج‌10،قم:کتابفروشى داوری ، ص۲۸۹ ؛ مجلسى دوم، محمد باقر بن محمد تقى، (۱۴۰۴ ه. 

– ق)، مرآه العقول فی توصیف أخبار آل الرسول، ج‌24، تهران، دار الکتب الاسلامیه ، ص ۱۵۵٫

عربی:

– آملى، میرزا محمد تقى، (۱۳۸۰ ه.

– ق)، مصباح الهدى فی توصیف العروه الوثقى، ج‌5، نویسنده، تهران، ص۲۴۰ ؛ مجلسى دوم،  مرآه العقول فی توصیف أخبار آل الرسول، ج‌24، ص۱۵۵[۱۹].

– عاملی، شهید ثانی، الروضه البهیه فی توصیف اللمعه الدمشقیه ج‌10، ص ۲۸۹ ؛ مجلسى دوم، مرآه العقول فی توصیف أخبار آل الرسول، ج‌24، ص۱۵۵ ؛ موسوى خمینى، روح اللّه،(بی تا)، تحریر الوسیله، ج‌2،قم، مؤسسه ی مطبوعات دار العلم، ص ۵۹۷ ؛ موسوى گلپایگانى، محمد رضا،(۱۴۰۹ ه.ق)،  مجمع المسایل، ج‌3، شهر قم، ار القرآن الکریم، ص ۲۴۶؛ القطّان حلّى، شمس الدین محمد بن شجاع، ( ۱۴۲۴ ه.

– ق ) ، معالم الدین فی فقه آل یاسین،ج‌2، شهر قم، مؤسسه ی امام صادق بر علیه السلام، ص ۶۰۰ ؛ عاملی، شهید اول، محمد بن مکى،(۱۴۱۰ ه.ق) ،  اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، بیروت، دار التراث – الدار الاسلامیه، ص ۲۸۵ ؛ حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، (۱۴۱۳ ه.

– ق)، قواعد الأحکام فی معرفه الحلال و الحرام، ج‌3، شهر قم، دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم ، ص۶۹۵٫

– حلّى، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، إرشاد الأذهان إلى أحکام الایمان، (۱۴۱۰ ه.ق)، ج‌2،شهر شهر قم ، دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم، ص۲۳۴٫

– [۲۱]. «اذا استقرت فی الرحم».

– – امامی، سید حسن، (۱۳۸۹)، حقوق مدنى، ج ۴، تهران: انتشارات اسلامیه.

– __________، (۱۴۱۳ – بهجت، محمدتقی، (۱۴۲۸ ه‍ ق)، استفتائات، ج‌4، شهر قم: دفتر حضرت آیه الله بهجت.- تبریزى، جواد بن على، (۱۳۸۵)، استفتائات جدید، ج‌1-2 ، شهر قم: انتشارات سرور.

– – جعفری، محمدتقی، (۱۳۷۰)، حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب، تهران: دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران.- جعفری لنگرودی، محمدجعفر، (۱۳۸۰)، حقوق اموال، تهران: گنج دانش.

– – شبیرى زنجانى، موسى، (۱۴۱۹ ه.ق)، کتاب نکاح، ج‌4، شهر قم: مؤسسه ی پژوهشى رأى‌پرداز.

– – صفایی، سید حسین و قاسم‌زاده، سید مرتضی، (۱۳۹۵)، اشخاص و محجورین، تهران: سمت.- طباطبایی، محمدحسین، (۱۳۷۴)، تفسیر المیزان، ترجمه  محمدباقر موسوى همدانى، ج  15، قم  : دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم .

– ________ ، (۱۴۱۳ – قائنی، محمد، (۱۳۸۸)، «سقط‌جنین از منظر فقه»، مجموعه مقالات ارزیابی سقط‌جنین از منظر پزشکی، حقوقی، فقهی، اخلاقی و فلسفی، ترجمه ی احمدعلی رخی و محمدمهدی کریمی نیا، تهران: سمت و پژوهشکده ی ابن‌سینا.- کاتوزیان، ناصر، (۱۳۸۶)، حقوق مدنی- اموال و مالکیت، تهران: میزان.

– – __________، (۱۳۷۱)،حقوق مدنی– قواعد عمومی قراردادها، ج ۲، تهران: شرکت انتشار با مشارکت بهمن برنا.

– – مصباح یزدی، محمدتقی، (۱۳۸۸)، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، شهر قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی پژوهشی امام خمینی.- معین، محمد، (۱۳۸۸)، فرهنگ فارسی، ج ۳ ، تهران: موسسه ی انتشارات امیرکبیر.

–  – مکارم شیرازى ، ناصر و دیگران، (۱۳۷۴)، تفسیر نمونه ، ج ۱۷-۱۴، تهران : دار الکتب الاسلامیه.- ابن بابویه، محمد بن على، ( ۱۴۱۳ ه.

– ق)، من لا یحضره الفقیه، ج‌4، شهر قم: دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه‌ی شهر قم.- انصارى شیرازى، قدرت الله و دیگران، (۱۴۲۹ ه‍ ق)، موسوعه أحکام الأطفال و أدلتها، شهر قم: مرکز فقهى امامن اطهار علیهم‌السلام.

– – آصف محسنى، محمد، (۱۴۲۴ ه.ق)، الفقه و مسایل طبیه، ج‌1، شهر قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه ی علمیه ی شهر قم.

– – آملى، میرزا محمدتقی، (۱۳۸۰ه..

– ق)،مصباح الهدى فی توصیف العروه الوثقى، ج‌5، تهران: نویسنده.

– __________ ، (۱۴۲۱- جعفرى تبریزى، محمدتقی، (۱۴۱۹ ه.ق)،رسائل فقهى، تهران: مؤسسه ی منشورات کرامت.

– – جمعى از پژوهشگران،(۱۴۲۳ ه.ق)، موسوعه الفقه الاسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام ، ج‌5، شهر قم: مؤسسه ی دایره‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل‌بیت علیهم‌السلام.

– – حر عاملى، محمد بن حسن، (۱۴۰۹ ه.ق)، وسائل الشیعه، ج‌29، شهر قم: مؤسسه ی آل البیت علیهم‌السلام.

– – حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى ، (۱۴۱۰ ه.ق)،إرشاد الأذهان إلى أحکام الایمان، ج‌2 شهر قم: دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی شهر قم.

– – __________، (۱۴۱۳ ه.ق)،قواعد الأحکام فی معرفه الحلال و الحرام، ج‌3، شهر قم: دفتر انتشارات اسلامى منسوب به جامعه‌ی مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی شهر قم.

– – واسطى، زبیدى و دیگران، (۱۴۱۴ ه‍ .

نویسندگان:

سید مرتضی قاسم زاده: استاد دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری

فاطمه صنعتگر: کارشناسی ارشد حقوق خانواده دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری

فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی شماره ۱۷

– شهید اول، محمد بن مکى، (۱۴۱۰ ه…