آیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد و پژوهشگر تاریخ حوزه علمیه در اظهار کرد وگو با ایکنا؛ اظهار کرد: پیامبر(ص) پس از اتمام مناسک  و اعمال حج در حجه‌الوداع سریعا از مکه خارج گردیدند که همین مبنایی شده تا اهل سنت هم در بیرون رفتن از مکه استعجال کنند. یوسفی غروی دنبال کرد: بعضی درباره غدیر […]

مطالب نادرست حول سانحه غدیر زدوده گردد/ تلقی عرفی از خلافت؛ عامل فراموشی غدیرآیت‌الله محمدهادی یوسفی غروی، استاد و پژوهشگر تاریخ حوزه علمیه در اظهار کرد وگو با ایکنا؛ اظهار کرد: پیامبر(ص) پس از اتمام مناسک  و اعمال حج در حجه‌الوداع سریعا از مکه خارج گردیدند که همین مبنایی شده تا اهل سنت هم در بیرون رفتن از مکه استعجال کنند.

یوسفی غروی دنبال کرد: بعضی درباره غدیر آورده‌اند که ابتدای پس از خارج شدن پیامبر(ص) از مکه، جبرئیل آیه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ …((مائده/۶۷)» را نازل کرد ولی حضرت چون خوف پیامدهای این اعلان را داشتند، دست نگه‌داشتند، اما دو مرتبه جبرئیل آمد و بخش بعدی آیه یعنی «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» را نازل کرد و در بار سوم نیز «وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ» و وقتی این بخش آیه تمام گردید، پیامبر تضمینی از خدا دریافت نمود و اقدام به اعلان واقعه ی غدیر فرمودند.

وی درباره اینکه بعضی گفته‌اند «الناس» که پس از «یعصمک» بیان شده ناظر به محافظت پیامبر(ص) از یهودیان هست، تصریح نمود: این مساله زیادتر پیش بینی و آنالیز هست و انتساب به یهود نمی‌تواند، ریشه درستی داشته باشد، لکن مراد ضمانت محافظت پیامبر از دست منافقین زیادتر صحیح هست.

این استاد و پژوهشگر تاریخ حوزه گفته بود: بر طبق این نقل، آیه سوم سوره مائده یعنی اکمال «… ..» » نیز که ۶۳ آیه پیش از ابلاغ هست، پس از آن نازل شده هست و این اشخاص آیه ولایت را هم بخشی از آیات غدیر تلقی نمی‌کنند در حالتی که به نظر بنده در تتبعی که کرده‌ام و روایاتی هم وجود دارند سوه مبارکه مائده دارای نزول دفعی هست و یکجا بر قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده هست.

یوسفی غروی با بیان اینکه ما خودمان را به زحمت انداخته‌ایم و آیات را تکه تکه می‌کنیم گفته بود: سوره مائده یکبار نازل شده، بنابر این آیه ۳، ۵۵ و ۶۷ مائده نیز به ترتیب نازل شده و هر سه نیز مربوط به غدیر و ولایت امیرمومنان هست.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: معروف این هست که آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» در مدینه و مسجدالنبی نازل شده هست و بر طبق روایتی از طرق اهل سنت بیان کرده‌اند که پیامبر وارد مسجد گردیدند و در مسجد، سائلی را نگاه کردند و سائل اشاره نمود که انگشتری از فردی که در مسجد مشغول نماز هست به عنوان هدیه گرفته هست و آن شخص امام علی(ع) بود در  صورتی که در تفسیر عیاشی سمرقندی در قرن چهارم نقل شده که سوره مائده عصرگاه روز عرفه نازل شده هست، بنابر این اگر ملتزم به این مساله شویم که مائده در روز عرفه نازل شده آیه ۵۵ یعنی ولایت هم مربوط با غدیر هست.

تصحیح یک نادرست معروف

یوسفی غروی در توضیحی درباره عرفه نیز گفته بود: یک نادرست مشهوری توسط وعاظ ما تبلیغ می‌شود و عرفه را به معنای معرفت مفهوم می‌کنند در حالتی که عرفه، محلی برای اعتراف به ذنب هست و اعتراف به ذنب معصوم(ع) نیز نوعی بی‌احترامی هست.

این استاد تاریخ حوزه علمیه در ادامه به بحث حضور حضرت علی(ع) در یمن در هنگام واقعه غدیر اشاره و تصریح نمود: درباره تعداد سفرهای امام به یمن اختلاف هست و تا چهار مورد مذکور ولی درباره حضور حضرت در یمن در این ماجرا شکی نیست و حضرت با اطلاع پیامبر حرکت کردند؛ در روایتی مذکور که امام علی(ع) پس از یمن وارد مکه و مسجدالحرام گردید و واقعه ی اعطای انگشتری به سائل نیز در روز هشتم ذی حجه و در مسجدالحرام رخ داده، بنابراین روایت مربوط به مدینه درست نیست.

یوسفی غروی با بیان اینکه این مطلب که با انگشتری می‌شد چندین زمین گران نرخ خریده گردد، صحت ندارد و داستان هست، گفته بود: یکی از مشکلاتی که باعث التباس بر شیعه در ماجراهای تاریخی شده این هست که چون شیعه در اقلیت بوده و ملزم به احتجاج با اهل سنت در ذکر فضائل و مناقب در مقام احتجاج وارد می‌‍شدند، بنابراین استناد و تمسک آنها به روایات اهل سنت فراوان هست و در مراجع نیز روایات آنها دائما تکرار شده و می‌شود به همین علت ریشه روایت اهدای انگشتری در مدینه از کشاف هست در حالی که هشتم ذی حجه در خبر حذیفه و عمار یاسر بیان شده هست.

یوسفی غروی با تاکید بر نزول یکدفعه سوره مائده تصریح نمود: بعضی به واژه «اکملت» ایراد کرده‌اند که ماضی هست در حالتی که باید اظهار کرد در قرآن مورد ها مکرر مثل تبت یدا و … به ماضی بیان شده ولی مفهوم ماضی ندارد یا درباره یوم که بعضی بحث کرده اند ۲۴ یا ۱۲ ساعت یا کمتر و زیادتر هست باید اظهار کرد مراد از یوم، امروزه و از امروز هست.

این تاریخدان به سوره مبارکه معارج و رابطه آن با بحث غدیر هم اشاره و در جواب به این سوال ایکنا که بعضی اعتقاد دارند که واقعه ی به قتل رسیدن حارث بن نعمان مدتی پس از غدیر بوده هست عنوان نمود: باید در این زمینه به چند مبحث توجه نماییم اول اینکه سوره مبارکه معارج، مکی هست؛ دوم اینکه آیاتی که محتوای بدی داشته و شان نزول آن زیرسؤال بردن جایگاه یک فرد و طایفه و قبیله بوده در نگاشته‌های تاریخی دارای اختلافات زیادی در نام های و محتوا شده زیرا لکه ننگی برای یک فرد و طایفه و قبیله شمرده می‌شد که در این خصوص هم رخ داده هست؛ سوم اینکه ما یکسری آیات دارای نزول تاسیسی و یکسری دارای نزول تذکیری داریم که در مجموع درباره آیات سوره معارج تتبع بنده نشان می‌دهد که حارث بن نعمان در غدیر به جای بیعت با امام علی(ع) با بی ادبی سراغ پیامبر رفت و ولایت را رد کرد و همان موقع پرنده‌ای سنگی بر سر او کوفت و او کشته گردید گرچه نزول آیات معارج در اینجا تذکیری هست و نه تاسیسی.

این استاد و پژوهشگر معروف تاریخ اسلام به نوع بیعت با امام اشاره نمود و اظهار کرد: بیعت دست دادنی نبود، لکن اشخاص چند نفر چند نفر سلام به امیرالمومنین می‌دادند و تعبیر بخ بخ نیز همان تعبیر «به به» فارسی هست ضمن اینکه درباره تعداد اشخاص حاضر در غدیر نیز تا صد هزار و صد و ده هزار گفته شده ولی ۵ تا ده هزار نفر هم بیان شده که دومی درست تر به نظر می‌رسد.

یوسفی غروی به مساله موقعیت مکانی غدیر که متفرق طرق بوده هم اشاره و گفته بود: این سخن درست نیست، زیرا عراق و شام و مصر هنوز به آن صورت وارد در اسلام نشده بودند و یمن هم اندکی وارد اسلام شده بود، علاوه بر این یمن هم در جنوب مکه هست و غدیر چهارراه شهرهای متفاوت نبوده هست؛ بنابراین این سخن برخلاف مسلمات تاریخی هست که دائما تکرار می‌شود و باید مسائل نادرست در این زمینه را متوقف نماییم.

خطبه یک و نیم صفحه‌ای غدیر

یوسفی غروی به خطبه غدیریه هم اشاره نمود و اظهار کرد: بعضی خطبه‌ای طولانی و ۱۶ صفحه‌ای من جمله در احتجاج طبرسی بیان شده هست که ناتوانی قرائن دارد و خلاف بلاغت پیامبر(ص) و وضعیت های سخت زمانی غدیر بوده هست به همین علت علامه امینی در جلد اول الغدیر این خطبه را در حد یک صفحه و نیم بیان کرده که درست‌تر هست.

وی تاکید کرد: یکی از ایرادات خطبا و محققان ما میل به طولانی کردن طبق قانون ارائه و تقاضاست و این گرفتاری درباره مقتل هم وجود دارد و باعث شده تا تطویلاتی بر اصل ماجرا بار گردد؛ درباره طولانی شدن خطبه غدیر هم به نظر می‌رسد از سوی شیعیان اسماعیلیه و فاطمیون که مراسم باشکوه در غدیر برگزار می‌کردند اینکار صورت گرفته باشد که از طریق فردی به نام طبری که نه طبری معروف شیعه و نه سنی نقل شده هست.

تلقی عرفی از ولایت

یوسفی غروی در جواب به این سوال که به چه سبب غدیر پس از مدت کوتاهی در ذهن مردم فراموش گردید و امام علی(ع) هم به آن احتجاجی در واقعه ی سقیفه نکردند عنوان نمود: مساله جانشینی در ذهن زیادی از مردم آن دوره تلقی عرفی بود و نه دینی، بنابر این مردم گمان نمی‌کردند که یکی از شئون دینی را زیر پا می‌گذارند(این مساله فرهنگ اهل سنت هست همان طور که در واقعه ی تعبیر منتسب به پیامبر «شما به امور دنیا از من آگاه‌تر هستید، بیان می‌کنند») علاوه بر این درباره عدم احتجاج امام علی(ع) نیز باید اظهار کرد که امام به وصیت پیامبر(ص) عمل کردند؛ پیامبر فرموده بودند اگر ۴۰ یار یافتی اقدام و الا حوصله کن و امام یاری نداشت و اگر احتجاجی هم به غدیر انجام شد چند ماه پس از وفات پیامبر و در برگشت جیش اسامه بود، البته احتجاج حضرت زهرا(س) به فدک چند روز پس از وفات پیامبر در مراجع نقل شده هست.

وی در عین حال تاکید کرد: پیامبر در یوم‌الانذار و در طول دوره نبوتشان به مساله ولایت اشاره داشتن ولی مخالفان امام از طرز اندیشه عرفی مردم علاوه بر این دستاویز جوانی امام(ع) برای رسیدن به اغراض خود بهره بردند.

یوسفی غروی درباره بحث جمع‌آوری مصحف توسط امام علی(ع) عنوان نمود: امام علی(ع) احتجاجی به غدیر پس از وفات پیامبر نکردند و بر طبق وصیت وی مشغول جمع‌آوری مصحف گردیدند و حتی کسی را به سقیفه برای طرح مساله غدیر نفرستادند و بر طبق وصیت پیامبر حوصله پیشه کردند، زیرا یار و یاوری نداشتند، البته درباره مدت زمان جمع‌آوری شش ماه هم مذکور، اما از سه تا شش ماه طول کشیده هست.

وی تاکید کرد: جمع‌آوری مصحف توسط امام علی(ع) جز مسائل یقینی هست، بنابر این بعضی گفته‌ها مثل آیت‌الله خویی مبنی بر اینکه قرآن در دوره پیامبر جمع‌آوری گردید، درست نیست و خلاف وصیت پیامبر(ص) هست.

وی با بیان اینکه ما غالباً از خواندن مقدمات کتب غافل هستیم تصریح نمود: آیت‌الله خویی همان طور که در مقدمه تفسیرالبیان خود آورده، پس از نوشتن کتاب محدث نوری و بیان تحریف قرآن به این اثر رو آورده هست و داعیه کلیدی او نفی تحریف بوده هست.  

انتهای پیام