[ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، مسئله بیماریهای مسری همیشه در جامعه وجود داشته است، به خصوص در مورد چگونگی ارتباط با افرادیی که مبتلا به بییماریی مسریی بودند، روایات متعددی وجود دارد. برخی از این روایات، سفارش به دوری گزیدن از آنها و در مقابل گزارشهایی نیز از همنشینی معصومان […]
[ad_1]
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، مسئله بیماریهای مسری همیشه در جامعه وجود داشته است، به خصوص در مورد چگونگی ارتباط با افرادیی که مبتلا به بییماریی مسریی بودند، روایات متعددی وجود دارد. برخی از این روایات، سفارش به دوری گزیدن از آنها و در مقابل گزارشهایی نیز از همنشینی معصومان علیهمالسلام و اصحاب پیامبر با این افراد ذکر شده است.
روایات دوری از بیماران مسری
بحث دوریگزیدن از بیماران مسری را میتوان به روایاتی اشاره داشت که پیامبر اکرم صلیاللَّه علییه و آله در ضمن وصییتهاى خود چنیین فرمودند: مکروه است با شخصی که مرض جذام دارد، معاشرت و صحبت شود، مگر اینکه بیین آن دو بهاندازه یک ذرع فاصله باشد و همچنین فرمودند: از شخص جذامى فرار کن همانطور که از شیر فرار میکنی.۱
یا در گزارشی نقل شده است که شخصی که مبتلا به جذام بود، برای بیعت نزد پیامبر آمد، اما حضرت به او دست نداده و فرمودند: بدون آنکه با من دست بدهی، بیعتت را پذیرفتم.۲
روایات همنشینی با بیماران مسری
در مقابل روایاتی که توصیه به دوریگزیدن میکنند، گزارشهایی از سیره معصومان وجود دارد که معصومان علیهم السلام و اصحاب پیامبر با افراد مبتلا به جذام همنشین و همغذا میشدند؛ بهعنوانمثال:
امام صادق فرمود: امام سجاد از کنار چند نفر جذامى که مشغول غذا خوردن بودند، عبور میکرد. آنها امام را به خوردن غذا دعوت کردند. امام پاسخ داد: اگر روزه نداشتم، میخوردم! سپس وقتى به منزل رسید دستور داد تا غذایی تهیه کنند و در تهیه غذا هر چه میتوانند از خرج مضایقه نکنند و آن مبتلایان به جذام را به منزل خود دعوت نموده و به همراه آنان غذا خورد.
وجه جمع روایات
فارغ از بحث سندی، نظرات متعددی، بین اندیشمندان شیعه و سنی، در مورد وجه جمع بین این احادیثی مطرح شده است. به عنوان نمونه؛ مرحوم علامه مجلسی به نقل از علماء اهلسنت میگوید: روایات ارتباط با افراد جذامی، ناسخ روایاتی است که توصیه به دور شدن و فاصله گرفتن میکنند.۳
برخی دیگر گفتهاند: دوری گزیدن واجب نیست بلکه به دلیل احتمال سرایت، فاصله گرفتن از آنها جایز و یا مستحب است. ۴ مرحوم ملا صالح مازندرانی بعد از بیان این دیدگاه، به نقلی از جابر –با سند اهل سنت- اشاره میکند که پیامبر اکرم (ص) با توکل بر خداوند با جذامی همغذا شد و همچنین همسران حضرت نیز گفتهاند ما با خدمتکار خود که مبتلا به جذام بود در یک کاسه غذا و آب میخوریدم.۵
اهمیت تاکید بر دستورات پزشکی
به نظر میرسد توصیه به جنبه پزشکی، حفظ کرامت و اخلاق اسلامی، حفظ آرامش روحی و روانی جامعه مهمترین عوامل صدور این دو دسته روایات است. با این توضیح که مراد از روایات دسته اول که توصیه به دوری از بیماریهای مسری دارند، به جنبه پزشکی آن نظر داشتهاند به همین دلیل مثلاً فرمودهاند «وقتی با آنان گفتوگو میکنید، بهاندازه یک نیزه از آنان دور باشید.»
روایات دسته دوم که گزارشی از همنشینی و همغذا بودن اهلبیت علیهمالسلام با جذامیان است، دلالت بر این میکنند که از جهت اخلاق اسلامی، صحیح نیست که آنها را از جامعه محروم و به آنها توهین کرد به همین دلیل مثلاً امام سجاد علیهالسلام وقتی میبیند مردم با تنفر و وحشت از آنها دوری میکردند، آنها را به خانه خود دعوت کرده و با ایشان همغذا میشوند.
آرامش روحی و روانی بیمار را درنظر بگیریم
از سوی دیگر، حفظ آرامش روحی و روانی افراد بیمار و غیر بیمار ضروری است؛ حال وقتی افراد بیمار، بیش از آنکه، بیماری مسری سبب رنجش آنها شود از تنفر و انزجار مردم رنج میکشند، معصومان (ع) برای حفظ آرامش آنها، توصیه می کنند که افراد عادی از آنها دوری کنند، مثلاً امام صادق (ع) فرمودند: «به بلازدهها نگاه نکنید، چون مایه اندوه آنها است.» ۶
همچنین پیامبر اسلام فرمودند:«یعنی نگاه پیوسته به گرفتاران و جذامیان نکنید که مایه اندوه آنها است».۷
در مقابل، برخی از بیماران هم از لحاظ ذهنی و هم جسمی آزاردهنده هستند، به همین دلیل معصومان علیهمالسلام برای حفظ روح و روان افراد جامعه نیز توصیه کردهاند که از آنها دوری کنند.
پیامبر (ص) در روایت دیگر فرمودند: به مبتلا کم نگاه کنید و بر آنها وارد نشوید و چون بر آنها رسیدید، زود بگذرید تا دردشان به شماها نرسد.۸
کرامت انسانها حفظ شود
بنابراین معصومان علیهمالسلام در این روایات به جنبههای مختلفی نظیر کرامت و ارزش انسانها، ارتباط پزشک و بییمار، تقوی در برخورد با بیماران واگیردار توجه کردهاند و مراد از کنار گیری با این افراد، صرفاً جنبه پزشکی دارد نه اینکه درصدد تحقیر این افراد باشد، چون مبنای کرامت، جسم و جان انسانها نیست بلکه مبنا «تقوا» است همچنان که خداوند فرمود: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»۹
پی نوشتها
۱. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقیه، محقق: علی اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین، (۱۴۱۳ ق) ، ج۳، ص ۵۵۷
۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار، محقق: جمعی از محققان، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۶۲، ص ۸۲
۳. همان، ج۷۲، ص ۱۳۱
۴. همان، ج۷۲، ص ۱۳۱
۵. مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی، محقق: ابوالحسن شعرانی، تهران: المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، (۱۳۸۲ ق)، ج۸، ص ۳۳۵
۶. طبرسى، على بن حسن، مشکاه الأنوار فیی غرر الأخبار، نجف: المکتبه الحیدری دریه، چاپ دوم، ۱۳۸۵ ق، ص ۲۸
۷. ابنا بسطام، عبد الله و حسین، طب الأئمه علیهم السلام، محقق / مصحح: خرسان، محمد مهدى، قم: دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص ۱۰۶
۸. همان.
۹. سوره الحجرات، آیه ۱۳
/۸۸۲/ ۷۰۳/
رضا عطائی؛ دانشپژوه سطح چهار حوزه علمیه قم/
[ad_2]
Sunday, 12 May , 2024