[ad_1] به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، ماجرای دلخراش کشته شدن دختر نوجوان تالشی به دست پدرش، واکنش‌های گوناگونی را در جامعه ایرانی به دنبال داشته است. کاملا طبیعی است که عواطف و احساسات جامعه، جریحه‎دار شده و به همین دلیل موجی از خشم و نفرت همراه با ابراز نگرانی‎های واقعی و […]

[ad_1]

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری شهرکریمه، ماجرای دلخراش کشته شدن دختر نوجوان تالشی به دست پدرش، واکنش‌های گوناگونی را در جامعه ایرانی به دنبال داشته است. کاملا طبیعی است که عواطف و احساسات جامعه، جریحه‎دار شده و به همین دلیل موجی از خشم و نفرت همراه با ابراز نگرانی‎های واقعی و کاذب، احساسی و عاقلانه را مشاهده می‌کنیم.

بازنمایی این واقعه در فضای مجازی بار دیگر کارکرد دوگانه آن را به تماشا گذاشت و نشان داد که فضای مجازی به‌سان یک شمشیر دو لبه می‌تواند در کنار استفاده‌های خوب، دارای کژکاردهای خواسته و ناخواسته نیز باشد. در همین راستا، پدیده شوم «قتل ناموسی» که در برخی از مناطق کشور از شیوع بیشتری برخوردار است دوباره به بوته نقد افکار عمومی سپرده شد و پای دادستانی را نیز با انگیزه دفاع از حقوق کودکان به این واقعه باز کرد.

اما آن‌چه در این نوشتار بیشتر مورد توجه است، شیوه ورود و پرداختن فعالان فضای مجازی به این گونه از آسیب‌های اجتماعی است، که متأسفانه بسیاری از آن‌ها را برای گرفتن ماهیِ مقصود از این آب گل‌آلود امیدوار می‌کند. در این گونه از مسئله‌های اجتماعی، برخی بی‌درنگ گریبان شریعت را می‌گیرند و گناه تمام رخدادهای اجتماعی را به گردن آن می‌اندازند و تبیین نادرست و تعمیم نابه‌جایی را مرتکب می‌شوند؛ اما در واقع این حوادث بدون پیوند ژرف با آیین‌ها رخ می‌دهند و اتفاقا آیین‌‌های گوناگون می‎کوشند تا برای آن حکم و چارچوب خردمندانه‌ای بیان کنند.

در این مورد خاص نیز بر اساس آموزه‌های دین اسلام، حتی با فرض اثبات رابطه نامشروع دختر، پدر حق کشتن او را ندارد، و در قرآن برای فحشا مجازات سنگین سلب حیات مقرر نشده است. پس بهتر آن است که ناموس را به عنوان یک پدیده جامعه‌شناختی مورد توجه قرار دهیم که اهمیت یافتن آن ریشه در فرهنگ و جامعه‌پذیری دارد. به همین دلیل، در برخی از خرده‌فرهنگ‌ها مشاهده می‌شود که قتل ناموسی به عنوان ننگ‌زدایی از خانواده یا عشیره، امری به‌هنجار تلقی شده و کنشی پسندیده به‌شمار می‌رود.

بدین ترتیب باید انگشت اتهام را به سوی دیگری نشانه بگیریم؛ پدر این دختر از نظر حقوقی، اخلاقی و شرعی متهم و مجرم است و باید به سرعت محاکمه و به اشد مجازات محکوم شود. اما از نظر اجتماعی در این گونه از مسائل، بسندگی به متهم کردن یک فرد کاملا ناکارآمد است؛ و بسامد آن‌چه امروز در فضای مجازی مشاهده می‌شود پیامد همین واکنش هیجانیِ ناقص و تک‌بعدی و گاهی انتقام‌جویانه است، که برخی به نام دفاع از حقوق زنان یا کودکان در پیش گرفته‌اند، و با این داوری یک‌سویه، جایگاه اخلاق را در پیشگیری از وقوع چنین اتفاقات دل‌خراشی از یاد برده‌اند.

فراموش نکنیم که اگر همین پدر، دختر نوجوان خود را به عقد آن مردی که این دختر را فریفته بود در می‌آورد با برچسب اجتماعی «کودک‌همسری» از سوی همین فعالان همیشه ناراضی فضای مجازی روبرو می‌شد. جای بسی شگفتی است که فردی هم‌سن پدر این دختر، که دخترک را خام کرده و او را از خانواده ربوده و آبروی خانواده را بر باد داده، اکنون نه‌تنها سرزنش نمی‌شود بلکه با افتخار مصاحبه کرده و برای دختری که قربانی هوسرانی او شده دایه مهربان‌تر از مادر شده است./ی۷۰۴/ف

دکتر حمید فاضل

[ad_2]