دوازدهمین دوره جشنواره شعر فجر به خط انتهاء رسید و برگزیدگان معرفی گردیدند و پاداش دریافت کردند، اما هنوز اعتراضات و صحبت‌هایی در مورد نوع داوری و پالایش آثار در میان شرکت کنندگان و مالک نظران وجود دارد؛ در این باره مصاحبه ای کردیم با جواد پژوهشگر از مشاهیر حوزه فرهنگ و ادبیات که سال […]

جواد پژوهشگر: ده سال است مرتکب گناه می‌شوم/ سلیقه در داوری جشنواره شعر فجر حاکم استدوازدهمین دوره جشنواره شعر فجر به خط انتهاء رسید و برگزیدگان معرفی گردیدند و پاداش دریافت کردند، اما هنوز اعتراضات و صحبت‌هایی در مورد نوع داوری و پالایش آثار در میان شرکت کنندگان و مالک نظران وجود دارد؛ در این باره مصاحبه ای کردیم با جواد پژوهشگر از مشاهیر حوزه فرهنگ و ادبیات که سال ها است به عنوان دبیر جشنواره‌های فرهنگی فعالیت می‌کند. این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید:

این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید: شما جشنواره شعر فجر را مرکز زدایی کردید و برخلاف جشنواره‌هایی چون فیلم، تئائر و موسیقی که درون تهران برگزار می‌شود، این جشنواره را به جاهای متفاوت کشور جابه جایی دادید. این ایده از کجا تشکیل شد و چه مزایایی داشت؟

این ایده از کجا تشکیل شد و چه مزایایی داشت؟ جشنواره را علاوه بر تهران، در مشهد و تبریز هم برگزار کردیم و هر سال در یک شهر برگزار می گردد که آغاز سال کنونی با کرمانشاه بود. علاوه بر این در این دوره حدودا ١٠ محفل شعرخوانی در ١٠ استان کشور برگزار کردیم.

سال کنونی در تهران ٣ شب برنامه داشتیم؛ عموما محفل جوانان بود و هر شب ٢٠ نفر از جوانان شعرخوانی داشتند که مجموعا به ۶٠  نفر رسیدند. این محافل شعر

بعضی از دوستان جوان افغانستانی، پاکستانی، هندی و بعضی از کشورهای دیگر که در ایران زندگی می‌کنند به طور چرخشی در اینجا شعر خوانی کردند.

کلید کار از کجا خورده گردید که به دوازدهمین جشنواره دست یافته و داوری ها چگونه بود؟

جشنواره شعر فجر دوازده سال پیش با پیشنهاد بعضی از دوستان شاعر من جمله علیرضا قزوه ایجاد گردید؛ به چه سبب که دوستان معتقد بودند فیلم، تئاتر و هنرهای تجسمی جشنواره هر ساله فجر دارند، در حالی که شعر به عنوان ثروت فرهنگی ما هنوز جشنواره‌ای ندارد. در آن روزگار دوستانی که جشنواره را برگزار کردند، قرار گذاشتند افراد شرکت کننده در این جشنواره  عده ای از آثار خود را برای جشنواره ارسال ننمایند.

جشنواره با داوری حدود ٣٠ شعر از سراسر کشور جوایز تقدیم می‌شد، تقریبا ٨ دوره به این شکل پیش رفت و به مرور زمان برگزار کننده و کسانی که به شکلی دست اندرکار این جشنواره بودند، متوجه گردیدند که خوب تر است این جشنواره از حالت اشعار تک اثر خارج شده و به انتخاب آثار چاپ نشده تبدیل گردد. این کار علت‌های مختلفی داشت؛ ما می‌دیدیم اشعار برگزیدگان منتشر نشده و به طور دست نویس به جشنواره ارسال می‌شد و اگر کسانی که میخواهند آثار برگزیده را ببینند، داوری کنند، بخوانند و یا تاثیر قبول کنند آثار را در اختیار نداشتند به چه سبب که آثار دست نوشته بوده و منحصرا برای جشنواره ارسال شده است.

گاهی وقتها کسانی شعرهای اشخاص دیگری را برای جشنواره می‌فرستادند که هیچ شاعری نمی‌تواند انبوه شعرهای دست یافته را که به چندین هزار یا بیش از   ١٠ هزار شعر می‌رسید، در ذهن داشته باشد و بداند کدام کار برای آن فرد است یا نیست.

سوم اینکه چهره‌های معروف و مالک اسم در این جشنواره کمتر شرکت می‌کردند، به سبب اینکه باید با جوان ترهایی که با اشتیاق و ذوق شعر هایشان را به این جشنواره ارسال کردند رقابت کنند؛ طبعا عده‌ای از آنان از بیم رقابت یا شکست در این جشنواره حاضر نشدند اما از این هم نباید غافل گردید که بزرگوارانی هم برای میدان دادن در این جشنواره شرکت نکردند.

به هر حال مجموع اینها موجب گردید که از ۴ سال پیش با عده ای از دوستان در مورد تحولات جشنواره تصمیم دریافت کنیم. پس از واگذاری این جشنواره به بنیاد ادبیات داستانی، بنا به این گردید که این جشنواره را از ارسال تک اثر به ارسال کتاب چاپ گشته تبدیل کنیم.

جواد پژوهشگر: ده سال است مرتکب گناه می‌شوم/ سلیقه در داوری جشنواره شعر فجر حاکم است

ترکیب هیات داوران هر ساله با اعتراضاتی همراه بوده اما سال کنونی نسبت به دوره‌های گذشته این اعتراضات افزایش داشته؛ به چه سبب همچنان رویه پیشین ادامه دارد و تحولی نکرده است؟

مساله اینجاست که اگر ما بخواهیم تن به این تفکیک بدهیم، شاخه‌ها و رشته‌ها فراوان می‌شود و پس از این حتی توان آن را هم باید دارا باشیم که در همه شاخه‌ها ورود نماییم چراکه کتاب به اندازه کافی تولید نمی‌شود. به طور مثال در حوزه شعر سپید و غزل آثار فراوان است و در باقی قالب‌های شعری تولید کم است؛ در این شرایط برگزیدگان نیز متفاوتند. اینجاست که اشکالات و ایرادات وارد می‌شود و ما نمی‌توانیم جایزه‌ها را برای کم یا فراوان بودن تعداد آثار در حوزه‌ها کم و فراوان کنیم.

داوری در حوزه کودک به چه صورت است؟

در حوزه کودک که طبق تخصص داوری می‌شود، کوششمان بر این بوده که داوری به طور مباحثه و صحبت در نشست‌های داوری باشد و آثار را با نگاه تخصصی و از نظر محتوای شعری، ادبی، پیشرفته و سپید بررسی و ارزشیابی کنند. به نظر ما ترکیب بندی داوران ترکیب خوبی بوده و این طبق سالها تخصص شاعری و شناخت آنان از شعر است که می‌توانند در مورد آثار قضاوت کنند.

طبعا هر رشته‌ای متخصص خود را می‌طلبد؛ همین گونه که داور شعر کودک باید با تجربه و زبده باشد که با خواندن حتی قسمتی از یک کتاب بفهمد کتاب اعتبار ورود به مراحل بعدی را دارد یا خیر. این همان فاز ریزش اولیه کتاب‌هاست که به داوران کمک می‌کند بین چندین هزار کتاب ارسال شده به دبیرخانه جشنواره، آثار را انتخاب نمایند و به کارشان سرعت ببخشد.

در فاز انتهایی دو داور دیگر به داوران قبلی اضافه می‌شوند که یکی از آنان دبیر جشنواره است که می‌بایست خود اهل شعر و ادبیات فارسی باشد و نفر دیگر از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها است که می‌بایست در ادبیات فارسی و فرانسوی و رشته‌های متفاوت متخصص و خبره کار باشد.

ما لیستی از تجربه این سال ها داوری تهیه می‌کنیم که این‌ داوران در کارشان خوب عمل می‌کنند. برای مثال سال کنونی ما برای داوری جشنواره خیلی کمتر از سال‌های قبل زمان داشتیم ما می‌بایست حدود ۵ هزار جلد کتاب را می‌خواندیم، داوری می‌کردیم و به مراحل ریزش اولیه و ثانویه می‌رساندیم. در این شرایط نمی‌توان خطر کرد، پس باید از داورهایمان مطمئن شویم و این داوران موجود ما از هر نظر نسبت به پیشینه قبلی‌شان نشان دادند که برای کار وقت می‌گذارند حتی شده آخر هفته و تعطیلات را در نشست ها بنیاد ادبیات داستانی حضور پیدا کرده و به داوری پرداختند.

در جشنواره سال کنونی شعر فجر که در تبریز برگزار گردید شاهد یک اتفاق جالب بودیم و آن هم نامزد شدن فرزند شما در بخش حوزه کودک و نوجوان بود که مجری اعلام نمود به سبب حضور پدر نویسنده در سمت دبیر علمی جشنواره، نویسنده از حضور خود انصراف داده است، نظر شما در مورد این اتفاق جالب چیست؟

این بار اول نیست که حامد پژوهشگر فرزندم در جشنواره‌ای نامزد و بعد برگزیده می‌شوند، در سال‌های پیش هم شاهد این اتفاق بوده‌ایم. سال کنونی یکی از کتاب‌هایش که در سال ۹۵ چاپ گشته بود، در میان داوری‌هایی که صورت پذیرفته بود، وارد گردید و بنده نیز در آن داوری‌ها حضور نداشتم. اما در انتها که دبیر علمی برای فاز انتهایی به جمع داوران می‌پیوندد متوجه شده‌ام که اسم پسرم در میان نامزدها موجود است که به داوران اظهار کردم به علت سخن و حدیث‌هایی که پیش می‌آید از انتخاب‌تان صرف نظر کنید؛ اما آنان به من اعتراض نمودند که این حق نویسنده است که وقتی کتابش اعتبار محتوایی و برگزیده شدن را دارد، به آن توجه نماییم چه برسد به اینکه پسر چه کسی می‌خواهد باشد.

حامد که از این جریان باخبر گردید، در صحبت با من این درخواست را کرد که با انتخاب خود به سبب پیش نیامدن شائبه و شبهه‌ای از میان نامزدها انصراف دهد.

این کار نمی‌تواند نا عدالتی تلقی گردد؟

من واقعا به شخصه اعتراف می‌کنم که این گناه را ده سال است که مرتکب می‌شوم ولی به هرحال وقتی خبر را اعلام نمودند من از آن باخبر نبودم و دخالتی نیز در انتخاب او نداشتم. پسرم طی نامه‌ای به جشنواره انصراف خود را اعلام نمود تا در بین هفت کتاب نامزد پاداش سکه‌های طلا نباشد در حالتی که احتمال برگزیده شدن او در میان آن کتاب‌ها نیز بالا بود.

فضای کلی شعر در کشور را چگونه می‌بینید و آیا جشنواره‌ها به روند بهبود کیفیت این فضا کمکی کرده‌اند یا خیر؟

جشنواره‌ها طبق معمول خوشه چینان انتهاء فصل می باشند؛ خودشان در جریان شعر مستقیما اثرگذاری بسیاری ندارند و منحصرا در یک دوره زمانی آثار ادبی را بررسی می‌کنند؛ الا اینکه در دوره زمانی ۱۰ الی ۲۰ سالی که برای جشنواره متصور است، نسبت به نحوه برپایی و شرایط اجتماعی دگرگونی‌هایی را در عالم شعر به وجود آ‌ورند.

سخن و حدیث‌هایی در مورد نحوه داوری‌ها و اعلام برگزیدگان در جشنواره سال کنونی رخ داد، نظر شما نسبت به این واکنش‌ها چیست؟

درمورد داوری‌ها در همه‌جا اعتراض وارد می‌شود. بعضی از داوری بهره‌ای نبردند. این یک چیز طبیعی و عمومی است و نمی‌شود به یک جشنواره و یا یک دوره مشخص و یا یک رشته خاص اختصاص داد.

جناب آقای پژوهشگر! آیا می‌شود اظهار کرد سلیقه داور جشنواره در کنار ارزشیابی‌های فنی و تخصصی که وجود دارد، غالب است و اثرگذار؟

بله قطعا همین گونه است؛ مگر جایی هم است که سلیقه‌ها اعمال نشود و تاثیر نگذارد؟! بخصوص در هنر، شعر و ادبیات که این مبحث مشهود و دیده می‌شود. می‌توانیم بگوییم که سلیقه در جشنواره شعر فجر نیز حاکم است و در میان بحث‌های علمی، فنی و تخصصی تاثیر خود را می‌گذارد.

اما اینطور نیست که سلیقه‌ها دور از فضای علمیِ شعر و ادبیات باشد و شعریت و محتوا برای داوران با اهمیت است. به علت همین سلایق متمایز نمی‌شود و نظرات کارشناسی و سلیقه هنری هیئت داوری به هم نزدیک و قابل نتیجه و تصمیم گیری است.

 برای مثال داورها عوض نمی‌شوند و یک داور از ۱۲ دوره ۱۱ دوره را حضور داشته، چگونه است؟

اگر هم بوده استثنا است، شاید به طور مثال در یک سال به عنوان داور شعر کودک بوده و در سال بعد داور شعر بزرگسال. داوران جشنواره شعر فجر برخلاف دیگر جشنواره‌هایی که عموما توسط دبیر جشنواره انتخاب می‌شوند، توسط هیئت علمی جشنواره انتخاب می‌شود و این در مورد پاداش کتاب جلال آل احمد نیز صدق می‌کند.

بر طبق آئین‌نامه‌ای که بنیاد ادبیات داستانی برای جشنواره تدوین کرده، داوران ما در هر شاخه و رشته منحصرا ۳ نفر می باشند. یکی از ایرادهایی که می‌گیرند این است که به چه سبب داور شعر کلاسیک در مورد شعر پیشرفته نظر می‌دهد و بررسی می‌کند یا اینکه چگونه می‌شود کسی که غزل را داوری کرده، شعر سپید را نیز داوری می‌کند و پیشنهاد آنان این است که بخش‌ها را تفکیک کنیم. اگر ما بخواهیم جداسازی نماییم و شعر کلاسیک، سپید و نو و پیشرفته و … جدا شوند، سال بعد نیز همین وضعیت موجب پیشنهاد و گلایه می باشد.

اکنون شما اگر بخواهید وارد این نوع پیشنهادات جداسازی شوید باید با تعداد داوران بسیاری که هرکدام هزینه خود را می‌طلبد، آن هم با بودجه‌ محدود، رو به رو شوید.

میزان جوایز جشنواره چقدر است؟

فردی که برگزیده می‌شود، معادل ۳۰ سکه بهار آزادی پاداش می‌گیرد، کسانی هم که به طور مشترک برگزیده می‌شود، این پاداش برایشان نصف می‌شود.علاوه بر این برگزیدگان تقدیر شده ۱۰ الی ۱۵ سکه پاداش دریافت خواهند کرد.

بعضی از سال‌ها هر سه شاخه برگزیده دارند. بعضی‌از سال‌ها تقدیری است و بستگی به شرایط همان سال و بودجه‌ای که اختصاص یافته، هزینه می‌شود.

در جشنوا‌ره‌های دیگری مثل تئاتر که بطور گروهی نیز فعالیت می‌کنند می بینیم که جوایز خیلی نازل‌تر داده می‌شود به طور مثال حدود ۱۰ میلیون تومان. اما چگونه است که یک نویسنده یا یک شاعر برای تک اثرش اینقدر می‌تواند پاداش بگیرد؟

اما چگونه است که یک نویسنده یا یک شاعر برای تک اثرش اینقدر می‌تواند پاداش بگیرد؟ ما مبالغ زیادتر از جشنواره شعر فجر نیز داریم؛ به طور مثال نویسنده برگزیده در پاداش کتاب جلال آل‌احمد ۱۱۰ سکه بهار آزادی پاداش می‌گیرد، آن هم منحصرا برای یک کتابش و در مقابل کتاب شعر اینها رقمی نیست. اکنون عده‌ای نیز اعتقاد دارند که در شاخه کودک و نوجوان به چه سبب اینقدر سکه باید هزینه گردد، در حالتی که محتوایش خیلی ساده، روان و دم‌دستی است. داوری که شاخه کودک و نوجوان را بررسی می‌کند، متخصص این شاخه است و اعتقاد ما بر این است که ما نمی‌خواهیم به قالب جمله دهیم. لکن به شعریت شعر و محتوای شعر او اعتبار می‌بخشیم.

راهکاری برای برون‌رفت از فضای کمرنگ شعر در جامعه پیشنهاد می‌کنید؟

شعر در روزگاری محمل همه دانش‌های بشری ما بوده است، از فقه و حدیث و زبان‌آموزی گرفته تا فلسفه و منطق. چون هنرهای دیگر و رسانه‌های نوین وجود نداشتند، شعر بار مسیولیت همه آنان را برعهده می‌گرفت. ما که چیزی به اسم داستان‌نویسی به معنای امروزی نداشتیم و شعر برای ما مثل داستان بوده است. از داستان‌های لیلی و مجنون گرفته تا شیرین و فرهاد که همه اینها شعر می باشند.

امروز داستان به طور مستقل درآمده و قسمتی از مخاطب را به خودش اختصاص داده اما شاخه‌های دیگر مثل تئاتر و سینما با برخورداری از مخاطب های بسیاری تنها بخشی را به خود اختصاص داده‌اند. گسترش علوم و محدودیت‌های دیگری موجب شده از شعر استفاده نشود و در حقیقت شعر مثل فلسفه تکه تکه شده و هریک از وظایفش را شاخه‌های دیگر به عهده گرفته‌اند، اما با این وجود هنوز شعر یکی از دوست‌داشتنی‌ترین هنرها میان مردم است.

در مورد ابتکار عمل سال کنونی جشنواره و صادر کردن پیام مخصوص یکی از مراجع عظام تقلید به جشنواره شعر فجر نیز بفرمایید؟

تاحالا توفیق نداشته ایم که یکی از بزرگان به جشنواره شعر فجر پیامی صادر کنند، اما سال کنونی برای نخستین بار از شخص مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی که اتفاقا در میان مردم و به ویژه خطه آذربایجان از طرفداران و دوستدارانی بهره مند می باشند، پیام داشتیم.

این پیام که نشانگر سیطره و تبحر یک عالم فقیه شیعی نسبت به هنر، ادبیات و شعر است، با مقدمه‌ای زیبا از ما می‌خواهد که شعر در خدمت اغراض مقدس به خدمت گرفته گردد. بنده شعری از آیت الله سبحانی تاحالا ندیده‌ام اما از علمای بزرگواری مثل آیت الله مکارم شیرازی، علامه جعفری، علامه طباطبایی و علامه حکیمی دیده بودم و این نشان می‌دهد در گذشته شعر در خدمت اغراض مقدس و ابزاری برای بیان مفاهیم متعالی بوده است.