ورود آدمیان به این جهان به وجود زن و مادر پیوند خورده است و جز او امکانی برای درکِ بودن در حیات مادی نیست. صفحات تاریخ را که مرور کنیم، به وضوح می‌بینیم تمدن نتیجه نقش مهم زنان است و زنان مربیان و آموزگاران مهم مردان و زنان نابغه و اندیشمند بوده و هستند. آنان شالوده پرورش و تربیت و آموختن را می‌ریزند و این توزیع فضیلت، زیباترین بخش از اراده‌ الهی است.

هدی‌سادات چاوشی– ورود آدمیان به این جهان به وجود زن و مادر پیوند خورده است و جز او امکانی برای درکِ بودن در حیات مادی نیست. صفحات تاریخ را که مرور کنیم، به وضوح می‌بینیم تمدن نتیجه نقش مهم زنان است و زنان مربیان و آموزگاران مهم مردان و زنان نابغه و اندیشمند بوده و هستند. آنان شالوده پرورش و تربیت و آموختن را می‌ریزند و این توزیع فضیلت، زیباترین بخش از اراده‌ الهی است.

زن در اسلام از جوانب متعدد مورد توجه است تا آنجا که یکی از سوره‌های قرآن کریم «نساء» نام گرفته و سوره دیگری به نام یک زن(مریم) ثبت شده است و تمامی پیامبران به تأسی از زنان پاکدامن متولد شده و در دامان آنان رشد کرده‌اند.

داستان‌های حضرت خدیجه، حضرت فاطمه، حضرت زینب، داستان آسیه و سایر زنان مدبر و دانشمند را که تحلیل کنیم، در نهایت به این نتیجه اساسی می‌رسیم که در امر تحقق انسانیت و معنویت و عقلانیت و استحکام و انسجام و شایستگی، بانوان نقش محوری دارند که بی حضور آنان دنیا هیچ است و کار دنیا نیز همه هیچ.

در این یادداشت بنای ما صرفا اشاره و توصیف است. آری «زن» یکی از سرمایه‌های هستی است که او یک وسیله تزئینی و از این قبیل نیست.

همانطور که آموخته‌ایم تقوا معیار اساسی در ارجگذاریست و به‌ وضوح در بسیاری از موارد می‌بینیم که در این امر زنان از مردان پیشی گرفته‌اند.

با این اشارات، اما آنچه امروز در جامعه می‌بینیم چگونه است؟ آیا به دست گرفتن پست‌ها و مناصب بر اساس ظرفیت‌ها و توانایی‌ها و گستره وجودی آدمیان تعریف شده یا صرفا به جنسیت دل را خوش و بسنده کرده‌ایم؟

در اینجا صرفا به عدم صلاحیت‌ها و خلاهای درایتی اشاره داریم و لازم است گاهی بپرسیم جامعه امروز ما چه جایگاه در عمل برای زنان قائل است؟ آیا ابراز تکریم نسبت به زن و زنان فقط در حد جملات و خطابه‌های زیبا و تشویقی مطرح است یا در عمل هم قائل به حضور او در جایگاه‌های مهم جامعه هستیم؟

یک قدم پا پیش بگذاریم و با دقت نگاهی به فهرست طویل وزارتخانه‌ها و نهادها و ادارات مختلف و انواع پست‌ها و مدیریت‌ها بیاندازیم. در این فهرست آیا اسامی زنانه به صورت قابل توجهی به چشم می‌آید؟ در اینجا آنچه قابل تماشاست اسامی مردانه است. شاید کمی تعجب اشکال نداشته باشد و نیز کمی تامل. اینکه چرا اینگونه است؟

علیرغم اینکه برای اسلام مبحث خانواده و سازندگی اخلاقی ملاک است و اسلام مکتبی انسان‌ساز است اما در برخی از وزارتخانه‌ها و امثالهم واحدهایی مربوط به “خانواده” و “زن” خالی است، چرا؟ آیا نگاه این است که زن، ازدواج، نقش مادری و خانواده صرفا تشریفاتی است و در حاشیه قرار دارد؟

نگاهی اجمالی به چارت‌های سازمانی و اعتبارات اختصاص یافته نشان می‌دهد هرچند معتقد به وحدت رویه‌ایم اما در عمل دچار پراکندگی نهادهای متولی برای امور زنان و خانواده هستیم. معتقدیم شأن زن والاست، اما اداره کل زنان و خانواده در استانداری‌های کشور صرفا متشکل از یک مدیرکل، یک معاون و سه کارشناس است و تا الان فاقد حتی کمترین اعتبارات بوده است، در حالی که مجموعه‌های مختلف اعتبارات بسیار بالایی دارند که سالانه برایشان می‌آید و چارت سازمانی‌شان هم تا این حد فشرده و محدود نیست و پراکندگی و تنوع ماموریت‌ها را هم ندارند.

چرا باید یک بودجه مصوب، یک جایگاه مطلوب، یک مرجع اصلی مثلاً یک وزارتخانه و یک چارت سازمانی قوی برای امور “زنان و خانواده” نداشته باشیم. چرا باید بخش اعظمی از انرژی‌ها در یک جامعه اسلامی صرف شناسایی ظرفیت‌ها و جذب منابع مالی توسط خیرین باشد.

دو مقوله ساختار و منابع و اعتبارات همیشه سبب قدرت و رسیدن به اهداف تعریف شده است اما چرا تا این حد در این هزاره سوم میلادی و گذشت بیش از هزار و چهارصد سال از اسلام هنوز غافلیم؟ ما بر اساس چه رسم و آیین و دین و مسلک و منشی هستیم و رفتار می‌کنیم؟ ما به زن چگونه می‌نگریم و اساس برنامه‌ریزی ما چیست؟

  • نویسنده : هدی‌سادات چاوشی